کلمه جو
صفحه اصلی

hearing aid


سمعک، گوشیار

انگلیسی به فارسی

سمعک، گوشیار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small electronic device that amplifies sound and is worn to improve one's hearing.

• electronic amplifying device worn in or behind the ear and used by people who are hard of hearing
a hearing aid is a device which people with hearing difficulties wear in their ear to enable them to hear better.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] سمعک تقویت کننده ی بسیار کوچک و قابل حمل برای اشخاص با شنوایی ضعیف . این تقویت کننده دارای یک میکروفون، تقویت کننده ی شنیداری، بلندگو و باتری است.

مترادف و متضاد

mechanical listening device


Synonyms: ear trumpet, electronic hearing aid, hard-of-hearing aid, listening device, transistor hearing aid, vacuum-tube hearing aid


جملات نمونه

1. Just crank up your hearing aid a peg or two.
[ترجمه ترگمان] فقط حواستو جمع کن که یکی دو بار کمک کنی
[ترجمه گوگل]فقط گوش شنوایی خود را با یک انگشت یا دو دست بگیرید

2. I got my hearing aid on the National Health .
[ترجمه ترگمان]من به اداره بهداشت ملی کمک دریافت کردم
[ترجمه گوگل]من کمک شنوایی خود را در مورد سلامت ملی دریافت کردم

3. Grandmother's hearing is getting worse. She needs a hearing aid.
[ترجمه نیلوفر] شنوایی مادر بزرگ بدتر شده او به یک سمعک احتیاج دارد
[ترجمه sadaf] شنوایی مادربزرگ بدتر شده اون به یک سمعک احتیاج داره
[ترجمه ترگمان]شنوایی مادربزرگ داره بدتر می شه اون به کمک شنوایی نیاز داره
[ترجمه گوگل]شنوایی مادربزرگ بدتر می شود او به یک سمعک نیاز دارد

4. He may need to be fitted with a hearing aid.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است نیاز داشته باشد که با یک کمک شنوایی تجهیز شود
[ترجمه گوگل]او ممکن است نیاز به یک سمعک دارد

5. This saves explanations, searching for hearing aid and general inconvenience.
[ترجمه ترگمان]این باعث صرفه جویی در توضیحات، جستجو برای دریافت کمک و ناراحتی عمومی می شود
[ترجمه گوگل]این موجب صرفه جویی در توضیحات، جستجو برای شنوایی و ناراحتی عمومی می شود

6. I think he should get a hearing aid - it's easier than shouting all the time.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم او باید کمک شنوایی پیدا کند - این بهتر از آن است که همیشه فریاد بزند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او باید یک دستگاه شنوایی را دریافت کند - آن را آسان تر از فریاد تمام وقت است

7. An old-fashioned kind of hearing aid was called an ear trumpet.
[ترجمه ترگمان]یه جور کمک شنوایی قدیمی بهش میگن شیپور
[ترجمه گوگل]یک نوع قدامی قدامی از شنوایی صدای ترومپت نامیده شد

8. Dad's partially deaf and needs a hearing aid.
[ترجمه ترگمان]بابا تا حدودی کر است و به کمک شنوایی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]پدر تا حدودی ناشنوا است و نیاز به یک دستگاه شنوایی دارد

9. Her vanity kept her from getting a hearing aid.
[ترجمه ترگمان]غرورش او را از گرفتن کمک های شنوایی دور نگه می داشت
[ترجمه گوگل]حیله گری او را از گرفتن یک سمعک جلوگیری کرد

10. Cam, 6 wears a hearing aid and a black beret and walks with a cane.
[ترجمه ترگمان]کم، ۶ تا دستیار شنوایی و یه کلاه پشمی سیاه داره و با یه عصا راه میره
[ترجمه گوگل]بادامک، 6 یک وسیله ی شنوایی و یک برکت سیاه را می پوشاند و با یک نیشکر پیاده می شود

11. Headphones are not practicable for hearing aid wearers because the proximity of the headphone causes acoustic feedback in the aids.
[ترجمه ترگمان]Headphones برای رسیدگی به افرادی که به آن ها کمک می کنند عمل نمی کنند، زیرا نزدیکی of باعث بازخورد صوتی در کمک های مالی می شود
[ترجمه گوگل]هدفون ها برای کاربردهای شنوایی قابل استفاده نیستند زیرا نزدیکی هدفون باعث بازخورد صوتی در وسایل کمک می شود

12. Glover hesitated and then refrained from adjusting his hearing aid.
[ترجمه ترگمان]گلاور مکث کردند و بعد از تنظیم کمک های شنوایی خود خودداری کردند
[ترجمه گوگل]گولور تردید کرد و سپس از تنظیم سمعک خودداری کرد

13. The hearing aid is replaced by the neck brace.
[ترجمه ترگمان]کمک شنوایی جای خود را از بگیرید
[ترجمه گوگل]سمعک توسط بند گردن جایگزین می شود

14. How do I get a hearing aid through the NHS?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانم از خدمات بهداشت و خدمات ملی (NHS)کمک دریافت کنم؟
[ترجمه گوگل]چگونه از طریق NHS یک دستگاه شنوایی دریافت کنم؟

15. The difference between cochlear implant and hearing aid?
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین پیوند حلزونی و سمعک چیست؟
[ترجمه گوگل]تفاوت بین implant cochlear و سمعک چیست؟

پیشنهاد کاربران

سمعک

hearing aid ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: سمعک
تعریف: افزاره ای الکترونیکی برای تقویت صدا و ارسال آن به گوش شامل صدابَر و تقویت کننده و ریزبلندگو ( receiver ) |||متـ . شنیدیار hearing instrument||| شنیدافزار hearing device, HD


کلمات دیگر: