(در فرودگاه) برج مراقبت (شامل بنا و ابزار و کارکنان)
ground control
(در فرودگاه) برج مراقبت (شامل بنا و ابزار و کارکنان)
انگلیسی به فارسی
(در فرودگاه) برج مراقبت (شامل بنا و ابزار و کارکنان)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the system, or its technology or operators, that guides the flights of aircraft or spacecraft from stations on the ground.
• control center on the ground from which flight are supervised and managed
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] کنترل زمینی کنترل هواپیما یا موشک در حال پرواز توسط شخص روی زمین .
[زمین شناسی] کنترل زمینی، تنظیم و توقف نهایی انتهای دیواره های یک ناحیه معدنی این اصطلاح معمولا برای اندازه گیریهای انجام شده برای جلوگیری از ریزشک سقف یا انفجار زغال بکار می رود
[زمین شناسی] کنترل زمینی، تنظیم و توقف نهایی انتهای دیواره های یک ناحیه معدنی این اصطلاح معمولا برای اندازه گیریهای انجام شده برای جلوگیری از ریزشک سقف یا انفجار زغال بکار می رود
جملات نمونه
1. From the start there were communications difficulties between ground control and the lunar module.
[ترجمه ترگمان]از همان ابتدا مشکلات ارتباطی بین کنترل زمین و ماژول قمری وجود داشت
[ترجمه گوگل]از همان آغاز، مشکلات ارتباطی بین کنترل زمینی و ماژول ماهواره وجود داشت
[ترجمه گوگل]از همان آغاز، مشکلات ارتباطی بین کنترل زمینی و ماژول ماهواره وجود داشت
2. The ground control asked the crew to describe the creatures - bat-like, horrible - and then the sound went dead.
[ترجمه ترگمان]کنترل زمین از خدمه خواسته بود که این مخلوقات را توصیف کنند - شبیه خفاش، وحشتناک - و سپس صدا قطع شد
[ترجمه گوگل]کنترل زمین از خدمه خواسته بود که موجودات را توصیف کند - مانند خفاش، وحشتناک - و پس از آن صدا از بین رفت
[ترجمه گوگل]کنترل زمین از خدمه خواسته بود که موجودات را توصیف کند - مانند خفاش، وحشتناک - و پس از آن صدا از بین رفت
3. Towing service is available via Ground Control.
[ترجمه ترگمان]سرویس Towing از طریق کنترل زمینی در دسترس است
[ترجمه گوگل]خدمات حمل و نقل از طریق کنترل زمین در دسترس است
[ترجمه گوگل]خدمات حمل و نقل از طریق کنترل زمین در دسترس است
4. According to reports, after the failure orbit, ground control center has worked with "dawn" was briefly lost contact, but then resumed communications.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش ها، پس از اینکه مدار شکست، مرکز کنترل زمین با \"طلوع\" کار کرد، به طور خلاصه ارتباط خود را از دست داد، اما سپس ارتباطات را ازسر گرفت
[ترجمه گوگل]با توجه به گزارش ها، بعد از مدار نارسایی، مرکز کنترل زمین با 'سپیده دم' کار کرده بود، ارتباط کوتاهی را از دست داد، اما بعد ارتباطات را از سر گرفت
[ترجمه گوگل]با توجه به گزارش ها، بعد از مدار نارسایی، مرکز کنترل زمین با 'سپیده دم' کار کرده بود، ارتباط کوتاهی را از دست داد، اما بعد ارتباطات را از سر گرفت
5. The Oilfield ground control system is an important component of the WAG injection system.
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل زمینی Oilfield جز مهمی از سیستم تزریق WAG است
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل زمین نفتی جزء مهم سیستم تزریق WAG است
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل زمین نفتی جزء مهم سیستم تزریق WAG است
6. The simulator is made of two parts: ground control terminal and balloon-carrier terminal, which can be used in closed loop test in radar ATR system and in army training.
[ترجمه ترگمان]شبیه ساز از دو بخش ساخته شده است: پایانه کنترل زمینی و پایانه حامل بادکنک، که می تواند در تست حلقه بسته در سیستم ATR و آموزش ارتش مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]شبیه ساز از دو بخش تشکیل شده است: ترمینال کنترل زمین و ترمینال حامل بالون، که می تواند در آزمون حلقه بسته در سیستم رادار ATR و در آموزش ارتش استفاده شود
[ترجمه گوگل]شبیه ساز از دو بخش تشکیل شده است: ترمینال کنترل زمین و ترمینال حامل بالون، که می تواند در آزمون حلقه بسته در سیستم رادار ATR و در آموزش ارتش استفاده شود
7. This deployment solidifies TCS' position as the future ground control system not only for the U. S. Navy but also with other services.
[ترجمه ترگمان]این استقرار، موقعیت TCS را به عنوان سیستم کنترل زمینی آینده که نه تنها برای U اس نیروی دریایی هم با خدمات دیگر
[ترجمه گوگل]این استقرار، موقعیت TCS را به عنوان سیستم کنترل زمین در آینده نه تنها برای نیروی دریایی U S, بلکه همچنین با سایر خدمات، تقویت می کند
[ترجمه گوگل]این استقرار، موقعیت TCS را به عنوان سیستم کنترل زمین در آینده نه تنها برای نیروی دریایی U S, بلکه همچنین با سایر خدمات، تقویت می کند
8. In a nondescript building, down a largely unmarked hallway, is a series of rooms, each with a rack of servers and a "ground control station," or GCS.
[ترجمه ترگمان]در یک ساختمان nondescript، یک مجموعه از اتاق ها که هر کدام یک سری سرورها و یک ایستگاه کنترل زمین \"یا\" GCS \" دارند، یک سری اتاق ها است
[ترجمه گوگل]در یک ساختمان غیرمجاز، یک راهرو به طور گسترده ای مشخص نشده، مجموعه ای از اتاق ها است که هر کدام دارای یک میزبان سرور و یک ایستگاه کنترل زمینی یا GCS هستند
[ترجمه گوگل]در یک ساختمان غیرمجاز، یک راهرو به طور گسترده ای مشخص نشده، مجموعه ای از اتاق ها است که هر کدام دارای یک میزبان سرور و یک ایستگاه کنترل زمینی یا GCS هستند
9. The Armory also expands your ground control.
[ترجمه ترگمان]The همچنین کنترل زمین شما را گسترش می دهد
[ترجمه گوگل]Armory همچنین کنترل زمین خود را گسترش می دهد
[ترجمه گوگل]Armory همچنین کنترل زمین خود را گسترش می دهد
10. Even so, the system on board the spacecraft retained some independence should contact with ground control be lost.
[ترجمه ترگمان]با این حال، سیستم بر روی عرشه سفینه فضایی که برخی از استقلال را حفظ کرده بود باید با کنترل زمین تماس گرفته شود
[ترجمه گوگل]با این حال، سیستم در هیئت مدیره فضاپیما حفظ برخی از استقلال باید تماس با کنترل زمین از دست داده است
[ترجمه گوگل]با این حال، سیستم در هیئت مدیره فضاپیما حفظ برخی از استقلال باید تماس با کنترل زمین از دست داده است
11. Who is best able to see the overall picture: the people in the rocket or ground control?
[ترجمه ترگمان]چه کسی بهتر می تواند تصویر کلی را ببیند: مردم در کنترل راکت یا زمین؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند بهترین تصویر را ببیند: مردم در موشک یا زمین کنترل؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند بهترین تصویر را ببیند: مردم در موشک یا زمین کنترل؟
12. The thor flight number of specific target lock to punching deep into enemy territory, and assessment tasks, return the ground control center.
[ترجمه ترگمان]تعداد پرواز thor هدف خاص برای ضربه زدن به عمق خاک دشمن، و ارزیابی وظایف، بازگشت به مرکز کنترل زمین
[ترجمه گوگل]شماره پرواز تورهای خاص از قفل هدف خاص به مشت زدن عمیق به قلمرو دشمن، و وظایف ارزیابی، مرکز کنترل زمین را بازگرداند
[ترجمه گوگل]شماره پرواز تورهای خاص از قفل هدف خاص به مشت زدن عمیق به قلمرو دشمن، و وظایف ارزیابی، مرکز کنترل زمین را بازگرداند
13. "Unlike a person that deploys to combat, our remotely piloted aircraft force never leave combat," Poss says. Also, "you do leave your ground control station and drive home and you have to mow the lawn.
[ترجمه ترگمان]poss می گوید: \" بر خلاف فردی که برای مبارزه استفاده می شود، نیروی هوایی آزمایشی کنترل از راه دور هرگز نبرد را ترک نخواهد کرد \" همچنین، \" شما ایستگاه کنترل زمینی خود را ترک می کنید و به خانه رانندگی می کنید و باید چمن ها را بزنید
[ترجمه گوگل]Poss می گوید: 'بر خلاف فردی که برای مبارزه با آن مبارزه می کند، هواپیما از راه دور ما خلبانان هرگز جنگ را ترک نمی کند ' همچنین، 'شما ایستگاه کنترل زمین را ترک کرده و به خانه می رانید و مجبور به چیدن چمن هستید
[ترجمه گوگل]Poss می گوید: 'بر خلاف فردی که برای مبارزه با آن مبارزه می کند، هواپیما از راه دور ما خلبانان هرگز جنگ را ترک نمی کند ' همچنین، 'شما ایستگاه کنترل زمین را ترک کرده و به خانه می رانید و مجبور به چیدن چمن هستید
کلمات دیگر: