کلمه جو
صفحه اصلی

gyrocompass


قطب نمای گردش سنج (قطب نمایی که دارای گردش سنجی است که قطب جغرافیایی - نه قطب مغناطیسی - زمین را نشان می دهد)، نوعی قطب نما که همواره شمال حقیقی را نشان میدهد

انگلیسی به فارسی

نوعی قطب نما که همواره شمال حقیقی را نشانمی‌دهد


gyrocompass


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a navigational device with a gyroscope rotor that maintains a stable orientation toward true north.

• navigational compass containing a gyroscope which points in the direction of true north

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پرگار دوار
[برق و الکترونیک] قطب نمای ژیروسکوپی قطب نمایی که دارای ژیروسکوپی برای تعریف یک جهت مرجع است.
[مهندسی گاز] قطب نمای ژیروسکوپی، نوعی قطب نما
[ریاضیات] قطب نمای ژیروسکوپی

جملات نمونه

1. The mode uses a PME and gyrocompass to control vessel position and heading, and an acoustic system to position the ROV relative to the vessel.
[ترجمه ترگمان]این حالت از یک قطب نمای ژیروسکوپی و قطب نمای ژیروسکوپی جهت کنترل موقعیت کشتی و عنوان، و یک سیستم صوتی برای تعیین نسبی the نسبت به کشتی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این حالت با استفاده از یک PME و gyrocompass برای کنترل موقعیت و جابجایی کشتی و سیستم صوتی جهت قرار دادن ROV نسبت به کشتی می باشد

2. Another device, such as a radio compass gyrocompass, used for determining geographic direction.
[ترجمه ترگمان]یک وسیله دیگر مانند قطب نمای قطب نمای ژیروسکوپی جهت تعیین جهت جغرافیایی بکار می رود
[ترجمه گوگل]یک دستگاه دیگر، مانند کمپرس رادیویی gyrocompass، برای تعیین جهت جغرافیایی استفاده می شود

3. The research and development of strap down gyrocompass system based on FOG is of important meaning.
[ترجمه ترگمان]تحقیق و توسعه یک سیستم قطب نمای ژیروسکوپی بر پایه FOG دارای معنای مهمی است
[ترجمه گوگل]تحقیق و توسعه سیستم گیرکامپاس بر پایه FOG به معنای مهمی است

4. The card a gyrocompass should indicate the heading of the vehicle in which it is installed.
[ترجمه ترگمان]این کارت یک قطب نمای ژیروسکوپی باید نشان دهنده حرکت وسیله نقلیه باشد که در آن نصب شده است
[ترجمه گوگل]کارت یک gyrocompass باید عنوان خودرویی که در آن نصب شده است را نشان دهد

5. A gyrocompass is required to indicate the heading of a land, sea, or air vehicle.
[ترجمه ترگمان]قطب نمای ژیروسکوپی جهت نشان دادن حرکت یک وسیله زمینی، دریایی یا هوایی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن سرزمین، دریا یا وسیله نقلیه، یک gyrocompass لازم است

6. The system receives the vessel's heading from the gyrocompass and the vessel's position from a PME.
[ترجمه ترگمان]سیستم از قطب نمای ژیروسکوپی و موقعیت کشتی از a دریافت می کند
[ترجمه گوگل]سیستم دریافت عنوان کشتی از gyrocompass و موقعیت کشتی از PME

7. Represents a gyro, gyroscope, or gyrocompass.
[ترجمه ترگمان]یک ژیرو، ژیروسکوپ، یا قطب نمای ژیروسکوپی می سازد
[ترجمه گوگل]نشان دهنده ژیروسکوپ، یا ژیروسکوپ است

8. A gyrocompass or astrocompass can be used to find true north, while being unaffected by stray magnetic fields, nearby electrical power circuits or nearby masses of ferrous metals.
[ترجمه ترگمان]قطب نمای ژیروسکوپی و یا astrocompass را می توان برای پیدا کردن شمال واقعی مورد استفاده قرار داد، در حالی که در میدان های مغناطیسی سرگردان، مدارات الکتریکی نزدیک یا توده های نزدیک فلزات آهنی قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]یک ژیروسکوپ یا آسترو کامپاز می تواند برای پیدا کردن شمال واقعی استفاده شود، در حالی که تحت تاثیر میدان های مغناطیسی منفرد، مدارهای الکتریکی مجاور یا توده های مجاور فلزات آهنی قرار نگیرند

9. Drag onto the page to add a gyro, gyroscope, or gyrocompass.
[ترجمه ترگمان]روی صفحه بکشید تا یک ژیرو، ژیروسکوپ، یا قطب نمای ژیروسکوپی اضافه کنید
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن یک ژیروسکوپ، ژیروسکوپ یا gyrocompass به صفحه بروید

10. Having the short time inertial navigation function is the main development trend of modern stabilized gyrocompass.
[ترجمه ترگمان]داشتن تابع navigation زمانی کوتاه، روند توسعه اصلی قطب نمای ژیروسکوپی ثابت قطب نمای مدرن است
[ترجمه گوگل]داشتن عملکرد ناوبری ناشی از کوتاه مدت، روند اصلی توسعه گوی کامپوزیت تثبیت شده مدرن است

11. The drift of DTG is the main error source of platform gyrocompass comprising it.
[ترجمه ترگمان]دریفت of منبع خطای اصلی قطب نمای ژیروسکوپی است که متشکل از آن است
[ترجمه گوگل]رانش DTG منبع خطای اصلی پلت فرم gyrocompass شامل آن است

12. In this mode, the vessel position is controlled a PME and the heading controlled a gyrocompass.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، موقعیت کشتی تحت کنترل یک قطب نمای ژیروسکوپی و یک قطب نمای ژیروسکوپی کنترل می شود
[ترجمه گوگل]در این حالت، موقعیت کشتی توسط PME کنترل می شود و یک کنترل کننده ی gyrocompass را کنترل می کند

پیشنهاد کاربران

gyrocompass ( هوافضا )
واژه مصوب: چرخش قطب نما
تعریف: قطب نمایی که در آن از خاصیت صلبیت ( rigidity ) چرخش نما برای نشان دادن قطب شمال جغرافیایی در فضا استفاده می شود


کلمات دیگر: