(امریکا - خودمانی) بدون کلید روشن کردن (موتور اتومبیل یا قایق و غیره)
hot wire
(امریکا - خودمانی) بدون کلید روشن کردن (موتور اتومبیل یا قایق و غیره)
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hot-wires, hot-wiring, hot-wired
حالات: hot-wires, hot-wiring, hot-wired
• : تعریف: (informal) to start (an automobile or the like) by crossing or connecting the ignition wires, rather than by using a key.
• if someone hot-wires a car, they start the engine without using the key, usually in order to steal the car.
start the ignition of a vehicle without the use of keys (usually with the intent to steal the car)
start the ignition of a vehicle without the use of keys (usually with the intent to steal the car)
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] سیم گرم
جملات نمونه
1. The instruments work using a hot wire internally.
[ترجمه ترگمان]این ابزار با استفاده از سیم داغ به طور داخلی کار می کنند
[ترجمه گوگل]این دستگاه ها با استفاده از یک سیم گرم در داخل کار می کنند
[ترجمه گوگل]این دستگاه ها با استفاده از یک سیم گرم در داخل کار می کنند
2. Experimental study using hot wire anemometer is carried out for the vaned diffuser of a centrifugal compressor. The flow field data are taken and reduced.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]مطالعه تجربی با استفاده از آنیمومتر گرم سیم برای منتشر کننده ای از یک کمپرسور گریز از مرکز انجام می شود داده های میدان جریان گرفته و کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]مطالعه تجربی با استفاده از آنیمومتر گرم سیم برای منتشر کننده ای از یک کمپرسور گریز از مرکز انجام می شود داده های میدان جریان گرفته و کاهش می یابد
3. Secondly, the control circuit of hot wire TIG welding with single power source was introduced in detail.
[ترجمه ترگمان]دوم، مدار کنترلی جوشکاری سیم داغ با منبع قدرت واحد به طور دقیق معرفی شد
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، مدار کنترل سیم جوش داغ با استفاده از یک منبع تغذیه به طور دقیق معرفی شد
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، مدار کنترل سیم جوش داغ با استفاده از یک منبع تغذیه به طور دقیق معرفی شد
4. The submerged arc welding with hot wire addition is a new welding process with high quality, high efficiency and low energy consumption.
[ترجمه ترگمان]جوشکاری قوس مستغرق با افزودن سیم داغ، یک فرآیند جوشکاری جدید با کیفیت بالا، کارایی بالا و مصرف انرژی پایین است
[ترجمه گوگل]جوشکاری قوس سوار با افزودن سیم داغ، یک فرایند جوشکاری جدید با کیفیت بالا، راندمان بالا و مصرف انرژی کم است
[ترجمه گوگل]جوشکاری قوس سوار با افزودن سیم داغ، یک فرایند جوشکاری جدید با کیفیت بالا، راندمان بالا و مصرف انرژی کم است
5. Planar hot wire type on Pt thin film was investigated.
[ترجمه ترگمان]آزمایش نوع سیم داغ در رابطه با فیلم نازک Pt مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]نوع سیم کشی معمولی در فیلم نازک Pt مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]نوع سیم کشی معمولی در فیلم نازک Pt مورد بررسی قرار گرفت
6. Hot wire measurements and flow visualization are presented for studying the turbulent flow field over a flat gas turbine film cooling blade with lateral expanded holes.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری جریان و تصویرسازی جریان داغ برای مطالعه میدان جریان آشفته بر روی تیغه خنک کننده یک توربین گاز با سوراخ های گسترده جانبی ارایه شده است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های سیم داغ و تجسم جریان برای مطالعه میدان جریان آشفته بر روی تیغه خنک کننده فیلم توربین گاز با سوراخ های جانبی گسترش یافته ارائه شده است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های سیم داغ و تجسم جریان برای مطالعه میدان جریان آشفته بر روی تیغه خنک کننده فیلم توربین گاز با سوراخ های جانبی گسترش یافته ارائه شده است
7. The liberation of electrons from a hot wire is called thermionic emission.
[ترجمه ترگمان]آزاد کردن الکترون ها از یک سیم داغ، انتشار thermionic نامیده می شود
[ترجمه گوگل]آزاد سازی الکترونها از یک سیم داغ باعث انتشار گرمازونی می شود
[ترجمه گوگل]آزاد سازی الکترونها از یک سیم داغ باعث انتشار گرمازونی می شود
8. The hot wire is caused by overload.
[ترجمه ترگمان]این سیم داغ ناشی از اضافه بار است
[ترجمه گوگل]سیم داغ ناشی از اضافه بار است
[ترجمه گوگل]سیم داغ ناشی از اضافه بار است
9. They are the vane meter and the hot wire.
[ترجمه ترگمان]آن ها the meter و سیم داغ هستند
[ترجمه گوگل]آنها متر سنج و سیم داغ هستند
[ترجمه گوگل]آنها متر سنج و سیم داغ هستند
10. HOT BARThe hot wire is widely used in welding, solder reflow soldering.
[ترجمه ترگمان]سیم داغ داغ داغ به طور گسترده در جوشکاری، لحیم کاری و لحیم کاری reflow استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سیم HOT BARThe به طور گسترده ای در جوشکاری، لحیم کاری لحیم کاری استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سیم HOT BARThe به طور گسترده ای در جوشکاری، لحیم کاری لحیم کاری استفاده می شود
11. Seasoned crooks can hot wire a car in seconds.
[ترجمه ترگمان]یک کلاه شیک می تواند در عرض چند ثانیه یک اتومبیل را گرم کند
[ترجمه گوگل]کلاهبرداران مورد بررسی می توانند در عرض چند ثانیه ماشین را با یک سیم دستی گرم کنند
[ترجمه گوگل]کلاهبرداران مورد بررسی می توانند در عرض چند ثانیه ماشین را با یک سیم دستی گرم کنند
12. He bootlegged whiskey, pumped gas, worked in a steel mill handling hot wire, stole hubcaps.
[ترجمه ترگمان]او ویسکی قاچاق می کرد، بنزین پمپ می کرد، در یک کارگاه آهنگری کار می کرد که سیم های داغ داشت و hubcaps را دزدید
[ترجمه گوگل]او ویسکی را بوتلگ کرد، گاز پمپاژ کرد، در یک کارخانه فولادکاری با سیم داغ کار میکرد، hubcaps را به سرقت برد
[ترجمه گوگل]او ویسکی را بوتلگ کرد، گاز پمپاژ کرد، در یک کارخانه فولادکاری با سیم داغ کار میکرد، hubcaps را به سرقت برد
13. Measuring principle of thermal conductivity of solid particles with hot wire method is briefly discussed.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری رسانایی حرارتی ذرات جامد با روش سیم داغ به طور خلاصه مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اصل اندازه گیری هدایت حرارتی ذرات جامد با روش سیم کشی به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اصل اندازه گیری هدایت حرارتی ذرات جامد با روش سیم کشی به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرد
14. The flow field of the precessing jet is obtained by a hot wire anemometer at the nozzle exit and the precession frequency is identified from a power spectrum density analysis to the velocity signal.
[ترجمه ترگمان]میدان جریان جت precessing با یک سیم آهنی گرم در خروجی نازل بدست می آید و فرکانس Precession آن از آنالیز چگالی طیفی قدرت به سیگنال شتاب شناسایی شده است
[ترجمه گوگل]جریان جریان جریان پیش پردازش از طریق یک باد سنج داغ در خروجی نازل بدست می آید و فرکانس تقریبی از طریق تجزیه تراکم طیف توان به سیگنال سرعت تشخیص داده می شود
[ترجمه گوگل]جریان جریان جریان پیش پردازش از طریق یک باد سنج داغ در خروجی نازل بدست می آید و فرکانس تقریبی از طریق تجزیه تراکم طیف توان به سیگنال سرعت تشخیص داده می شود
15. The thermal conductivity of nano-suspensions with dispersant was measured by using transient hot wire method.
[ترجمه ترگمان]رسانایی حرارتی of با dispersant با استفاده از روش wire گذرا اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]هدایت حرارتی نانو سوسپانسیون با پراکنده با استفاده از روش انتقال حرارت گرمایی اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]هدایت حرارتی نانو سوسپانسیون با پراکنده با استفاده از روش انتقال حرارت گرمایی اندازه گیری شد
پیشنهاد کاربران
فاز برق
اصطلاحی برای سیم پیچ هیترهای برقی . سیم پیچ هایی که عبور جریان الکتریسیته از آنها باعث تولید گرمادربخاریهای برقی میشود.
کلمات دیگر: