قهوهای مایل به زرد
browned off
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (british) fed up, world-weary, sick and tired of, had enough, disgusted with
if you are browned-off with something, you are bored and no longer feel any enthusiasm for it, and might even be slightly angry about it; an informal expression.
if you are browned-off with something, you are bored and no longer feel any enthusiasm for it, and might even be slightly angry about it; an informal expression.
جملات نمونه
1. I think she gets a bit browned off with him borrowing the car all the time.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم با قرض گرفتن ماشین یه ذره قهوه نوش می کنه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او می شود کمی قهوهای مایل به زرد با او قرض گرفتن ماشین تمام وقت
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او می شود کمی قهوهای مایل به زرد با او قرض گرفتن ماشین تمام وقت
2. By now the passengers were getting browned off with the delay.
[ترجمه ترگمان]در این موقع مسافران با تاخیر قهوه ای می شدند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مسافران با تاخیر در حال گرم شدن بودند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مسافران با تاخیر در حال گرم شدن بودند
3. They are getting browned off by the situation.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال رهایی از این وضعیت هستند
[ترجمه گوگل]آنها وضعیت را از بین می برند
[ترجمه گوگل]آنها وضعیت را از بین می برند
4. Sorry, I'm just thoroughly browned off.
[ترجمه ترگمان]متاسفم، فقط یه قهوه ای شکلاتی خوردم
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، من فقط کاملا خشک شده ام
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، من فقط کاملا خشک شده ام
5. Outside, some kids, browned off with the phone-booth, had snapped a sapling rowan in half.
[ترجمه ترگمان]بیرون، چند تا از بچه ها با یک درخت بلوط قهوه ای روشن بودند و یک شاخه درخت را با شاخه درخت از درخت اویزان کرده بودند
[ترجمه گوگل]در خارج، بعضی از بچه ها، که با گوشی غرق شده بودند، در نیمی از ساقه ها را می پوشیدند
[ترجمه گوگل]در خارج، بعضی از بچه ها، که با گوشی غرق شده بودند، در نیمی از ساقه ها را می پوشیدند
6. He was browned off at his boss because he didn't get a rise.
[ترجمه ترگمان]او سرش را بلند کرد و به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او در رئیس خود قهوه ای شد زیرا او افزایش نیافت
[ترجمه گوگل]او در رئیس خود قهوه ای شد زیرا او افزایش نیافت
7. The professor complained that he browned off.
[ترجمه ترگمان]استاد غرولند کنان گفت که سوخته شده است
[ترجمه گوگل]پروفسور شکایت کرد که او قهوه ای شده است
[ترجمه گوگل]پروفسور شکایت کرد که او قهوه ای شده است
8. He was browned off at his boss because he didn't get a raise.
[ترجمه ترگمان]او سرش را بلند کرده بود و سرش را بلند کرده بود
[ترجمه گوگل]او در رئیس خود قهوه ای شد چون او نمیتوانست بالا ببرد
[ترجمه گوگل]او در رئیس خود قهوه ای شد چون او نمیتوانست بالا ببرد
9. I was really browned off with that man, so I left without saying good - bye to him.
[ترجمه ترگمان]من خیلی با اون مرد قهوه ای شدم، واسه همین بدون خداحافظی با اون رفتم
[ترجمه گوگل]من واقعا با آن مرد قهوه ای شدم، بنابراین من بدون گفتن خوب رفتم - بله به او
[ترجمه گوگل]من واقعا با آن مرد قهوه ای شدم، بنابراین من بدون گفتن خوب رفتم - بله به او
10. He's browned off with his job.
[ترجمه ترگمان]اون با کارش خیلی داغون شده
[ترجمه گوگل]او با شغلش قهوه ای است
[ترجمه گوگل]او با شغلش قهوه ای است
11. You look browned off. Can I help?
[ترجمه ترگمان] خیلی داغون به نظر میای میتونم کمک کنم؟
[ترجمه گوگل]شما به نظر می رسد browned میتوانم کمک کنم؟
[ترجمه گوگل]شما به نظر می رسد browned میتوانم کمک کنم؟
12. Most of the audience were browned off ago the performance ended and required theirss cash behind.
[ترجمه ترگمان]اکثر حضار خیلی وقت پیش سوخته بودند و نیاز به پول نقد داشتند
[ترجمه گوگل]اکثر مخاطبان قبل از این که از کار افتاده بودند خسته شده بودند و عملکردشان به پایان رسیده بود
[ترجمه گوگل]اکثر مخاطبان قبل از این که از کار افتاده بودند خسته شده بودند و عملکردشان به پایان رسیده بود
13. Susan looks browned off ( with her work ).
[ترجمه ترگمان]سوزان به رنگ قهوه ای (با کار خود)نگاه می کند
[ترجمه گوگل]سوزان خیره شده (با کارش)
[ترجمه گوگل]سوزان خیره شده (با کارش)
14. They'll be fairly browned off.
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی browned و قهوه ای خواهند شد
[ترجمه گوگل]آنها نسبتا قهوه ای می شوند
[ترجمه گوگل]آنها نسبتا قهوه ای می شوند
کلمات دیگر: