کلمه جو
صفحه اصلی

snowdrop


(گیاه شناسی) گل حسرت، گل برفی (جنس galanthus از خانواده ی lily به ویژه galanthus nivalis)، گل حسرت

انگلیسی به فارسی

گل حسرت


دشت برفی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a herbaceous plant that grows from a bulb and bears hanging, white flowers in early spring.

• bulbous plant whose drooping white flowers bloom in the early spring
a snowdrop is a small white flower which appears in the early spring.

جملات نمونه

1. The first snowdrops are just coming up.
[ترجمه ترگمان] اولین snowdrops دارن میان
[ترجمه گوگل]اولین بوته ها فقط می آیند

2. There should be some snowdrops out by now.
[ترجمه ترگمان] الان باید یه مقدار \"snowdrops\" وجود داشته باشه
[ترجمه گوگل]باید تا به حال برخی از snowdrops ها وجود داشته باشد

3. The snowdrops are just beginning to come up.
[ترجمه ترگمان]The تازه شروع به بالا آمدن می کنند
[ترجمه گوگل]قطرات برف تازه شروع شده است

4. The churchyard was thickly carpeted with snowdrops and primroses.
[ترجمه ترگمان]حیاط کلیسا با snowdrops و primroses فرش شده بود
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع با دشت های برف و پریروز ها پر شده بود

5. It was April and the snowdrops were long over.
[ترجمه ترگمان]ماه آوریل بود و the طولانی به پایان رسیده بود
[ترجمه گوگل]آن ماه آوریل بود و دشت های برف بلند شدند

6. The snowdrops were just starting to come out.
[ترجمه ترگمان]The تازه شروع به بیرون آمدن کرده بودند
[ترجمه گوگل]قطرات برف تازه شروع شده بود

7. Few people were out around Snowdrop Street and Marsh Lane police station, the scene of the disturbances the night before.
[ترجمه ترگمان]افراد کمی در اطراف خیابان Snowdrop و ایستگاه پلیس Marsh لین، صحنه آشفتگی های شب قبل بودند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از مردم در اطراف خیابان برف دشت و ایستگاه پلیس مارش لین، صحنه اختلالات شب گذشته بود

8. Standing before the coffin, with seven stolen snowdrops in his hands, he flushed with shame.
[ترجمه ترگمان]در برابر تابوت ایستاد، با هفت snowdrops دزدی که در دست داشت، از شرم سرخ شد
[ترجمه گوگل]ایستادن در برابر تابوت، با هفت دزد برفی به سرقت رفته در دستانش، با شرمساری سست شد

9. On the way Olive Williams pointed out snowdrops which had naturalised and were growing in profusion.
[ترجمه ترگمان]در راه، روغن زیتون به out اشاره کرد که به وفور یافت می شدند و به وفور در حال رشد بودند
[ترجمه گوگل]در عوض، اویل ویلیامز با اشاره به لکه های برف که طبقاتی بوده و در حال افزایش است

10. In spring, the churchyard is carpeted with snowdrops and primroses.
[ترجمه ترگمان]در بهار، حیاط کلیسا با گل و گل تزیین شده
[ترجمه گوگل]در بهار، کلیسا با دشت های برف و پریموسی پوشانده شده است

11. The first snowdrops poked out through the frozen ground.
[ترجمه ترگمان]اولین snowdrops از زمین یخ زده بیرون آمد
[ترجمه گوگل]اولین بارش برف از طریق زمین یخ زدگی از بین رفته بود

12. At ground level, bergenias, hellebores and, of course, snowdrops all love heavy soil.
[ترجمه ترگمان]در سطح زمین، bergenias، hellebores و البته همه عاشق خاک سنگین هستند
[ترجمه گوگل]در سطح زمین، bergenias، hellebores و، البته، snowdrops همه عشق خاک سنگین

13. He could see a handful of snowdrops in the little back garden.
[ترجمه ترگمان]او می توانست مشتی از snowdrops را در باغچه پشتی کوچک ببیند
[ترجمه گوگل]او می تواند تعداد کمی از snowdrops را در باغ عقب دید

14. She says she enjoys planting smaller ones like snowdrop bulbs.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که از کاشت لباس های کوچک تر مانند لامپ های snowdrop لذت می برد
[ترجمه گوگل]او می گوید که او می خورد اما آن ها را کوچکتر می کند مثل لامپ های برف

15. That is the story of the Snowdrop.
[ترجمه ترگمان] این داستان \"snowdrop\" - ه
[ترجمه گوگل]این داستان دلفریب است


کلمات دیگر: