کلمه جو
صفحه اصلی

brush fire


آتش سوزی در زمین پوشیده از بته و خاشاک، آتش خاشاک زار، تندآتش، بحران زودگستر، مسئلهی حاد

انگلیسی به فارسی

آتش‌سوزی در زمین پوشیده از بته و خاشاک، آتش خاشاک‌زار، تندآتش


(درمورد بحران یا رزم و غیره) درگیری گسترش‌پذیر، بحران زودگستر، مسئله‌ی حاد


قلم مو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fire in an area of bushes and shrubs.

(2) تعریف: a sudden outbreak of some threatening activity, as in a military situation, that is likely to spread if it is not controlled.

• burning of small trees and grasses, fire which is in an open grassy area

جملات نمونه

1. A discarded cigarette sparked a small brush fire.
[ترجمه ترگمان]یک سیگار دور ریخته جرقه یک آتش کوچک را زد
[ترجمه گوگل]یک سیگار نابود شده، آتش یک برس کوچک ایجاد کرد

2. The dry weather has increased the risk of brush fires.
[ترجمه ترگمان]آب و هوای خشک خطر آتش سوزی را افزایش داده است
[ترجمه گوگل]آب و هوای خشک خطر آتش سوزی برس را افزایش داده است

3. Brush fires seared the hillsides.
[ترجمه ترگمان]به راش آتش، دامنه تپه ها را شعله ور کرد
[ترجمه گوگل]آتش سوزی برسنه های کوهستانی

4. Federal police patrol near a brush fire after a shootout with officials in Ciudad Juarez, Mexico.
[ترجمه ترگمان]پلیس فدرال پس از تیراندازی با مقامات در سیوداد Juarez در مکزیک، در نزدیکی یک آتش برس گشت زنی می کند
[ترجمه گوگل]پلیس فدرال پس از یک تیراندازی با مقامات در سیوداد جوارز، مکزیک، نزدیک یک آتش سوزی گشت

5. Looks like a brush fire, Kim Cooper thought as she spotted an orange glow ahead on Interstate 7
[ترجمه ترگمان]دکتر کوپر فکر کرد که انگار یک بوته گل رنگ در جاده ۷ روی جاده دیده می شود
[ترجمه گوگل]کیم کوپر به نظر میرسد که یک قلم مویی است که درخشش پرتقال در داخل ایالت 7 را دید

6. A new brush fire has broken out in the hills above Los Angeles' San Fernando Valley suburbs, prompting mandatory evacuations.
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی جدیدی در تپه های بالای حومه سن فرناندو لس آنجلس قطع شد و باعث تخلیه اجباری تخلیه منازل گردید
[ترجمه گوگل]آتش سوزی جدید در تپه های بالای لس آنجلس حومه دره سانفرانودو، باعث تخلیه اجباری شده است

7. A new brush fire has broken out in the hills above Los Angles' San Fernando Valley suburbs, prompting mandatory evacuations .
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی جدیدی در تپه های بالای شهر لس آنجلس در حومه سان فرناندو واقع شده و موجب تخلیه اجباری تخلیه منازل گردید
[ترجمه گوگل]یک برس جدید بر روی تپه ها در حومه شهر سن فرناندو در لس آنجلس قرار دارد و موجب تخلیه اجباری می شود

8. Police discovered her remains in a brush fire three days after she went missing.
[ترجمه ترگمان]پلیس جسد او را سه روز پس از ناپدید شدن کشف کرد
[ترجمه گوگل]پلیس سه روز پس از اینکه از دست رفت، بقایای خود را در یک فریزر کشف کرد

9. The fire department has vast experience fighting brush fire.
[ترجمه ترگمان]اداره آتش نشانی تجربه وسیعی در مبارزه با آتش چوب دارد
[ترجمه گوگل]اداره آتش سوزی دارای تجربه فراوانی در زمینه مبارزه با قلم مو است

10. His superior officers dismissed the war against the Separatists as a mere "brush fire" that the clones alone would easily handle.
[ترجمه ترگمان]افسران مافوق او جنگ را علیه the به عنوان یک \"آتش brush\" رد کردند که the به تنهایی می توانست آن را کنترل کند
[ترجمه گوگل]افسران برجسته او جنگ علیه جدایی طلبان را به عنوان یک 'قلموی خالی' صرف کردند که کلون ها به آسانی قابل کنترل بودند

11. The brush fire continues to rage, but has not caused any casualties despite burning about 400 acres so far.
[ترجمه ترگمان]آتش قلم مو به خشم ادامه می دهد، اما با وجود سوزاندن در حدود ۴۰۰ جریب تا کنون هیچ تلفاتی نداشته است
[ترجمه گوگل]آتش سوزی همچنان به خشم ادامه می دهد، اما علیرغم سوزاندن حدود 400 هکتار تاکنون، تلفات جانی نداشته است

12. Burning hot on a winter’s day, a brush fire consumes a patch of dried marsh, drawing spectators at a golf course in Denver, Colorado.
[ترجمه ترگمان]در یک روز زمستانی، سوزاندن چوب در یک زمین خشک، یک تکه باتلاق خشک شده را مصرف می کند و تماشاگران را در زمین گلف در دنور کلرادو به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]آتش سوزی یک روز در زمستان، یک بوته خشک خشک را می کشد، تماشاچیان را در یک زمین گلف در دنور، کلرادو تماشا می کنند

13. It is more likely, however, that it represents a short period of dry climate when there were frequent brush fires.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این احتمال وجود دارد که این منطقه نشان دهنده یک دوره کوتاه از آب و هوای خشک باشد، زمانی که تیراندازی های مکرر رخ داده است
[ترجمه گوگل]با این حال، احتمال دارد که آن را یک دوره کوتاه از آب و هوای خشک در زمانی که آتش سوزی مکرر وجود دارد

14. When I met with Burke in his office last week, he was stamping out the latest political brush fire.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته هنگامی که با برک در دفترش ملاقات کردم، او آخرین آتش سیاسی را به زمین می کوبید
[ترجمه گوگل]هنگامی که در هفته گذشته با دفتر او در ملاقات او دیدار کردم، او آخرین آخرین مسابقۀ سیاسی قلم را پرتاب کرد

15. By this point, I am doing a meltdown that makes Three Mile Island look like a brush fire.
[ترجمه ترگمان]در این نقطه، من دچار بحران شدم که باعث می شود جزیره سه مایل به سمت آتش برس به نظر برسد
[ترجمه گوگل]با این حال، من در حال انجام یک بحران است که باعث می شود سه جزیره مایل مانند یک قلم مو آتش


کلمات دیگر: