(پزشکی) فلج چندگانه
multiple sclerosis
(پزشکی) فلج چندگانه
انگلیسی به فارسی
(پزشکی) فلج چندگانه
مولتیپل اسکلروزیس
انگلیسی به انگلیسی
• disease of the nervous system, ms (medicine)
multiple sclerosis is a serious disease of the nervous system, which gradually makes a person weaker, and sometimes affects their sight or speech.
multiple sclerosis is a serious disease of the nervous system, which gradually makes a person weaker, and sometimes affects their sight or speech.
جملات نمونه
1. Conditions such as diabetes, heart complaints, multiple sclerosis and alcoholism should be declared.
[ترجمه ترگمان]شرایطی مانند دیابت، شکایات قلبی، sclerosis چندگانه و اعتیاد به الکل باید اعلام شود
[ترجمه گوگل]شرایطی مانند دیابت، شکایت قلب، مولتیپل اسکلروز و الکل باید اعلام شود
[ترجمه گوگل]شرایطی مانند دیابت، شکایت قلب، مولتیپل اسکلروز و الکل باید اعلام شود
2. The same is true of the plaques of multiple sclerosis.
[ترجمه ترگمان]همین مساله در مورد the چند گانه (sclerosis)نیز صادق است
[ترجمه گوگل]همین امر برای پلاک های مولتیپل اسکلروزیس نیز صادق است
[ترجمه گوگل]همین امر برای پلاک های مولتیپل اسکلروزیس نیز صادق است
3. Multiple sclerosis can cause facial pain indistinguishable from idiopathic trigeminal neuralgia.
[ترجمه ترگمان]تصلب چند گانه می تواند منجر به pain صورت از idiopathic trigeminal neuralgia شود
[ترجمه گوگل]مولتیپل اسکلروزیس میتواند باعث درد ناشی از ناخوشیهای سه گانه ایدیوپاتیک شود
[ترجمه گوگل]مولتیپل اسکلروزیس میتواند باعث درد ناشی از ناخوشیهای سه گانه ایدیوپاتیک شود
4. Davis etal reviewed 157 necropsy-proven cases of multiple sclerosis and found 47% of patients with a mental disturbance.
[ترجمه ترگمان]دیویس etal ۱۵۷ پرونده necropsy - را بررسی کرد و ۴۷ درصد بیماران را با اختلال ذهنی یافت
[ترجمه گوگل]دیویس و همکاران 157 مورد از موارد متعدد بروز MS را مورد بررسی قرار دادند و 47٪ بیماران مبتلا به اختلالات روانی را تشخیص دادند
[ترجمه گوگل]دیویس و همکاران 157 مورد از موارد متعدد بروز MS را مورد بررسی قرار دادند و 47٪ بیماران مبتلا به اختلالات روانی را تشخیص دادند
5. Records of patients with multiple sclerosis were selected as a neurological comparison group.
[ترجمه ترگمان]سوابق بیماران مبتلا به sclerosis چندگانه به عنوان یک گروه مقایسه عصبی انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]سوابق بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به عنوان گروه مقایسه عصب شناختی انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]سوابق بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به عنوان گروه مقایسه عصب شناختی انتخاب شدند
6. In multiple sclerosis it is the cholesterol-rich insulating layer that disintegrates and causes the symptoms.
[ترجمه ترگمان]در sclerosis چندگانه، یک لایه عایق غنی از کلسترول است که این بیماری را متلاشی و علل آن را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]در مولتیپل اسکلروزیس لایه عایق بندی غنی از کلسترول است که تجزیه می شود و علایم را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]در مولتیپل اسکلروزیس لایه عایق بندی غنی از کلسترول است که تجزیه می شود و علایم را ایجاد می کند
7. Voice over Multiple Sclerosis is a nervous condition brought about by the destruction of blood vessels in the brain.
[ترجمه ترگمان]صدای بر روی چند Sclerosis یک وضعیت عصبی است که در اثر تخریب رگ های خونی در مغز به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]صدای بیش از مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری عصبی ناشی از تخریب رگ های خونی در مغز است
[ترجمه گوگل]صدای بیش از مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری عصبی ناشی از تخریب رگ های خونی در مغز است
8. The Multiple Sclerosis Society said that it may seek a judicial review if the decision is upheld.
[ترجمه ترگمان]جامعه چند Sclerosis گفت که در صورت تایید این تصمیم، ممکن است به دنبال بازبینی قضایی باشد
[ترجمه گوگل]انجمن مولتیپل اسکلروزیس می گوید که اگر تصمیم بگیرد ممکن است به دنبال بازرسی قضایی باشد
[ترجمه گوگل]انجمن مولتیپل اسکلروزیس می گوید که اگر تصمیم بگیرد ممکن است به دنبال بازرسی قضایی باشد
9. Two women with multiple sclerosis, including a 51-year-old Oceanside resident, were found dead in Detroit-area hotels yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز دو زن مبتلا به اسکلروز چندگانه، از جمله یک ساکن ۵۱ ساله Oceanside، دیروز در هتل های دترویت واقع شدند
[ترجمه گوگل]دو زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، از جمله 51 ساله ساکن اقیانوس ساید، دیروز در هتل دیترویت مرده بودند
[ترجمه گوگل]دو زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، از جمله 51 ساله ساکن اقیانوس ساید، دیروز در هتل دیترویت مرده بودند
10. The woman suffered from multiple sclerosis, Fieger said.
[ترجمه ترگمان]Fieger گفت که این زن از sclerosis چند گانه رنج می برد
[ترجمه گوگل]فیگر گفت: زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است
[ترجمه گوگل]فیگر گفت: زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است
11. Like arthritis, multiple sclerosis and diabetes, lupus is a disease of the immune system gone awry.
[ترجمه ترگمان]مثل ورم مفاصل، اسکلروز چندگانه و دیابت، lupus یک بیماری از سیستم ایمنی است که غلط از بین رفته است
[ترجمه گوگل]مانند آرتریت، مولتیپل اسکلروزیس و دیابت، لوپوس یک بیماری سیستم ایمنی است
[ترجمه گوگل]مانند آرتریت، مولتیپل اسکلروزیس و دیابت، لوپوس یک بیماری سیستم ایمنی است
12. Mr C, 5 who has multiple sclerosis now uses a wheelchair.
[ترجمه ترگمان]آقای سی، ۵ که اسکلروز چندگانه دارد، اکنون از ویلچر استفاده می کند
[ترجمه گوگل]آقای C، 5 که در حال حاضر مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است، از صندلی چرخدار استفاده می کند
[ترجمه گوگل]آقای C، 5 که در حال حاضر مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است، از صندلی چرخدار استفاده می کند
13. But then du Pre was stricken with multiple sclerosis and the fairytale quickly unravelled.
[ترجمه ترگمان]اما بعد از آن، دو اسکلروز چندگانه و the به سرعت سر و کار پیدا کردند
[ترجمه گوگل]اما پس از آن Du Pre با مولتیپل اسکلروزیس زخمی شد و پری به سرعت فاش شد
[ترجمه گوگل]اما پس از آن Du Pre با مولتیپل اسکلروزیس زخمی شد و پری به سرعت فاش شد
14. We have heard some frightening things about multiple sclerosis and would like to know if we should see a doctor right away.
[ترجمه ترگمان]ما چیزهای وحشتناکی را در مورد sclerosis چند گانه شنیده ایم و دوست داریم بدانیم که آیا باید یک پزشک را در حال حاضر ببینیم یا نه
[ترجمه گوگل]ما برخی از چیزهای ترسناک در مورد مولتیپل اسکلروزیس را می شنویم و می خواهیم بدانیم اگر مجبور باشیم یک پزشک را به زودی ببینیم
[ترجمه گوگل]ما برخی از چیزهای ترسناک در مورد مولتیپل اسکلروزیس را می شنویم و می خواهیم بدانیم اگر مجبور باشیم یک پزشک را به زودی ببینیم
15. Posterior fossa neoplasms or multiple sclerosis may rarely cause vertigo or hearing loss.
[ترجمه ترگمان]fossa Posterior یا sclerosis چندگانه ممکن است به ندرت موجب سرگیجه یا فقدان شنوایی شود
[ترجمه گوگل]نئوپلاسم حفره جانشینی یا مولتیپل اسکلروزیس ممکن است به ندرت موجب سرگیجه یا کاهش شنوایی شود
[ترجمه گوگل]نئوپلاسم حفره جانشینی یا مولتیپل اسکلروزیس ممکن است به ندرت موجب سرگیجه یا کاهش شنوایی شود
پیشنهاد کاربران
بیماری MS یا فلج چندگانه
multiple sclerosis ( پزشکی )
واژه مصوب: تصلب پراکنده
تعریف: نوعی اختلال خودایمنی که مشخصۀ آن کژنههای پراکندۀ آسیبدیده در غلاف های میلین رشتههای عصبی مغز و طناب نخاعی است|||متـ . ام. اس.
واژه مصوب: تصلب پراکنده
تعریف: نوعی اختلال خودایمنی که مشخصۀ آن کژنههای پراکندۀ آسیبدیده در غلاف های میلین رشتههای عصبی مغز و طناب نخاعی است|||متـ . ام. اس.
کلمات دیگر: