با ادعای زیاد، ازروی پر مدعایی، خود نمایی، خود فروشانه
pretentiously
با ادعای زیاد، ازروی پر مدعایی، خود نمایی، خود فروشانه
انگلیسی به فارسی
متشکرم
انگلیسی به انگلیسی
• in the manner of putting on a false appearance; arrogantly, haughtily, in a snobbish manner
جملات نمونه
1. He criticized them for dressing outrageously and posing pretentiously.
[ترجمه ترگمان]او آن ها را به خاطر پوشیدن لباس های کثیف و ژست دهی به pretentiously مورد انتقاد قرار داد
[ترجمه گوگل]او به خاطر ظلم و ستم و تظاهر به انتقاد از آنها انتقاد کرد
[ترجمه گوگل]او به خاطر ظلم و ستم و تظاهر به انتقاد از آنها انتقاد کرد
2. The term describes a pretentiously showy or impressive facade to draw attention away from dirty conditions.
[ترجمه ترگمان]این اصطلاح یک نمای پرزرق و برق را توصیف می کند تا توجه را از شرایط کثیف منحرف کند
[ترجمه گوگل]این اصطلاح یک نمای ظاهری بسیار جذاب و چشمگیر را برای جلب توجه در برابر شرایط کثیف توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این اصطلاح یک نمای ظاهری بسیار جذاب و چشمگیر را برای جلب توجه در برابر شرایط کثیف توصیف می کند
3. Particularly, the case of Financai Management is rendered pretentiously.
[ترجمه ترگمان]به خصوص، پرونده مدیریت Financai به صورت pretentiously ارایه شده است
[ترجمه گوگل]به طور خاص، مورد مدیریت مالی Financai ارائه شده است pretentiously
[ترجمه گوگل]به طور خاص، مورد مدیریت مالی Financai ارائه شده است pretentiously
4. To stop acting or speaking foolishly or pretentiously. Often used in the imperative.
[ترجمه ترگمان]دست از بازی کردن یا حرف زدن احمقانه یا احمقانه اغلب در این امر مورد استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه گوگل]برای متوقف کردن بازی کردن یا سخن گفتن احمقانه یا واضح اغلب در ضرورت استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای متوقف کردن بازی کردن یا سخن گفتن احمقانه یا واضح اغلب در ضرورت استفاده می شود
5. This author writes pretentiously.
[ترجمه ترگمان]نویسنده کتاب pretentiously می نویسد
[ترجمه گوگل]این نویسنده مشتاقانه نوشته است
[ترجمه گوگل]این نویسنده مشتاقانه نوشته است
6. They keep trying to sanitize the event and give it pretentiously serious overtones when all the children want to do is party.
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش هستند تا این رویداد را از بین ببرند و زمانی که همه بچه ها می خواهند این کار را انجام دهند، آن را رنگ جدی به خود بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها در تلاش برای تصفیه این حادثه هستند و زمانی که همه بچه ها بخواهند این کار را انجام دهند حزب است
[ترجمه گوگل]آنها در تلاش برای تصفیه این حادثه هستند و زمانی که همه بچه ها بخواهند این کار را انجام دهند حزب است
7. The lion still unevenly divided the meat into 11 shares, but selected and took away two ones, and then pretentiously spoke to the wolves, "You yourselves discuss how to allocate these pieces of meat. "
[ترجمه ترگمان]شیر هنوز به طور یکنواخت گوشت را به ۱۱ سهم تقسیم کرده بود، اما انتخاب کرد و دو نفر را برداشت و سپس pretentiously با گرگ ها صحبت کرد \" شما در مورد نحوه تخصیص این تکه های گوشت بحث و تبادل نظر کنید \"
[ترجمه گوگل]شیر هنوز هم یکنواخت گوشت را به 11 سهام تقسیم کرد، اما انتخاب کرد و دو نفر را برداشت و سپس به سختی به گرگ گفت: 'شما خودتان در مورد چگونگی تخصیص این قطعات گوشت صحبت می کنید '
[ترجمه گوگل]شیر هنوز هم یکنواخت گوشت را به 11 سهام تقسیم کرد، اما انتخاب کرد و دو نفر را برداشت و سپس به سختی به گرگ گفت: 'شما خودتان در مورد چگونگی تخصیص این قطعات گوشت صحبت می کنید '
کلمات دیگر: