کلمه جو
صفحه اصلی

bruno


اسم خاص مذکر

انگلیسی به فارسی

اسم خاص مذکر


ژوردانو برونو (1548-1600) فیلسوف ایتالیایی


برونو


انگلیسی به انگلیسی

• male first name; family name; town in saskatchewan (canada)

جملات نمونه

1. Bruno clowned and won affection everywhere.
[ترجمه مینا مرادبان] برونو همه جا مهربان و دلسوز است
[ترجمه ترگمان]برونو clowned در همه جا مهر و محبت را به دست آورد
[ترجمه گوگل]برونو در همه جا دلخور و دلسوز است

2. Bruno has not got his younger brother's jokey manner.
[ترجمه ترگمان]برونو، برادر کوچک تر برادرش را ندارد
[ترجمه گوگل]برونو شیوه ی خنده ی برادر کوچکترش را نداشته است

3. Bruno squared himself to face the waiting journalists.
[ترجمه ترگمان]Bruno خودش را جمع کرد تا با روزنامه نگاران منتظر مواجه شود
[ترجمه گوگل]برونو خود را در برابر خبرنگاران انتظار قرار داد

4. Frank Bruno, after only three fights since quitting pantomime, is apparently lined up to fight both champions.
[ترجمه ترگمان]فرانک برونو، پس از سه دعوا از زمان ترک پانتومیم، ظاهرا برای مبارزه با هر دو قهرمان به صف کشیده شده است
[ترجمه گوگل]فرانک برونو، پس از سه گام از زمان خروج از پنتومیم، ظاهرا برای مبارزه با هر دو قهرمان آماده شده است

5. New freeway ramps are being constructed in San Bruno.
[ترجمه ترگمان]ramps بزرگراه جدید در سن برونو ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]رمپ های آزادراه جدید در سان برونو ساخته می شوند

6. The Bruno Magli shoes linked to the crime scene are a particularly rare and pricey style.
[ترجمه ترگمان]کفش های \"برونو Magli\" که به صحنه جرم مرتبط هستند، سبک بسیار نادر و گران قیمت هستند
[ترجمه گوگل]کفش های برونو مگلی که به صحنه جرم مربوط می شوند، به ویژه سبک نادر و گران قیمت هستند

7. Maria suddenly started screeching at Bruno.
[ترجمه ترگمان]ماریا ناگهان شروع کرد به گریه کردن از برونو
[ترجمه گوگل]ماریا به طور ناگهانی شروع به خندیدن در برونو کرد

8. I said, nodding to Sally and her husband, Bruno, who was looking slightly exasperated at the interruption.
[ترجمه ترگمان]من در حالی که سر تکان می دادم به سالی و شوهرش، برونو که از این وقفه اندکی خشمگین شده بود، گفتم
[ترجمه گوگل]من گفتم، به سلیلی و همسرش، برونو، که کمی بعد از وقفه ناامید شده بود، سر و صدا می کرد

9. Bruno should be moving towards the lay-by west of Weimar about now.
[ترجمه ترگمان]برونو در حال حاضر باید به سمت غرب و در غرب وایمار حرکت کند
[ترجمه گوگل]برونو باید در حال حاضر در حال حرکت به طرف غرب است ویمار

10. Bruno, somewhat impervious to the drama unfolding in front of him, was still huffing and puffing in his monster role.
[ترجمه ترگمان]برونو، که تا حدی در برابر نمایشنامه ای که در مقابل او جریان داشت، به نفس نفس افتاده بود، هنوز نفس نفس می زد و در نقش غول آسای خود نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]برونو، تا حدودی غیر قابل درک به نمایشنامه در حال ظهور در مقابل او، هنوز huffing و puffing در نقش هیولا خود

11. The chart countdown, performed yesterday by Bruno Brookes, is one of Radio One's most popular shows.
[ترجمه ترگمان]شمارش معکوس نمودار، که دیروز توسط برونو Brookes انجام شد، یکی از نمایش های محبوب رادیویی است
[ترجمه گوگل]شمارش معکوس نمودار، که روز گذشته توسط برونو بروکس انجام شده است، یکی از محبوب ترین نمایش های رادیو یکی است

12. Yes, Bruno has fought for two world titles.
[ترجمه ترگمان]بله، برونو برای دو عنوان قهرمانی جهان جنگیده است
[ترجمه گوگل]بله، برونو برای دو عنوان جهانی جنگید

13. It was Bruno Morenz's life story.
[ترجمه ترگمان]این داستان زندگی برونو Morenz بود
[ترجمه گوگل]این داستان زندگی برونو مورنس بود

14. Bruno Morenz stayed on in McCready's room, ordered whisky from room service, and drank too much.
[ترجمه ترگمان]برونو Morenz در اتاق McCready ماند و سفارش ویسکی سفارش داد و زیاد نوشید
[ترجمه گوگل]برونو مورنز در اتاق McCready اقامت کرد، به ویسکی دستور داد تا از خدمات اتاق، و بیش از حد نوشید

15. Photographic mapping has revealed that Bruno is probably the youngest large crater on the Moon.
[ترجمه ترگمان]نقشه برداری جالب نشان می دهد که برونو، جوان ترین گودال بزرگ روی ماه است
[ترجمه گوگل]نقشه برداری عکاسی نشان داده است که برونو احتمالا کوچکترین دهانه بزرگ در ماه است


کلمات دیگر: