کلمه جو
صفحه اصلی

snouted

انگلیسی به فارسی

رفته رفته، پوزه زدن به


انگلیسی به انگلیسی

• having a particular kind of snout (usually used in combination i.e. broad-snouted)

جملات نمونه

1. The council had been handing out grants indiscriminately, and people were hurrying to get their snouts in the trough.
[ترجمه ترگمان]اعضای شورای بدون استثنا به out اعطا شده بودند و مردم عجله داشتند که snouts را در آبشخور بگیرند
[ترجمه گوگل]این شورا بودجه ها را بدون هیچ گونه تقسیم بندی واریز کرده بود و مردم عجله می کردند تا طوفان خود را از بین ببرند

2. Two alligators rest their snouts on the water's surface.
[ترجمه ترگمان]دو تمساح پوزه خود را روی سطح آب نگه می دارند
[ترجمه گوگل]دو تمساح کننده، آنها را در سطح آب نگه می دارد

3. The boar snouted a tree down.
[ترجمه ترگمان] گراز یک درخت رو به پایین پرت کرد
[ترجمه گوگل]گراز یک درخت را پایین کشید

4. The little lamb was curled on top of the arched stone, its small snout poking aggressively into the air.
[ترجمه ترگمان]بره کوچولو روی سنگ خمیده کز کرده بود و پوزه کوچکش در هوا سرک می کشید
[ترجمه گوگل]بره کوچک بر روی سنگ قوس پیچ خورده بود، و آن را به صورت پراکنده در هوا پخش می کرد

5. The head and snout alone bear some superficial likeness to those of that familiar creature.
[ترجمه ترگمان]سر و پوزه تنها شباهت ظاهری نسبت به آن موجودات آشنا دارد
[ترجمه گوگل]سر و بینی فقط به نوعی از شخصیت آشنا ظاهر می شود

6. A full frontal assault right in the snout.
[ترجمه ترگمان]یک حمله کامل روی پوزه
[ترجمه گوگل]یک حمله کامل به جلو در راستای بینی

7. The first of these is on the snout and the last on the caudal peduncle.
[ترجمه ترگمان]اولین آن ها در پوزه اش و آخری روی the دمی قرار دارند
[ترجمه گوگل]اولین مورد این است که در ناحیه بینی و آخرین پوزه برهنه است

8. The caudal fin is yellow-brown, and the dorsal spine and long snout are orange.
[ترجمه ترگمان]باله دمی زرد است و مهره پشتی و پوزه بلند نارنجی هستند
[ترجمه گوگل]باله کادو زرد و قهوه ای است، و ستون فقرات پشتی و بینی طولانی نارنجی است

9. It was enough to fry your brain, to sizzle the boogers in your snout.
[ترجمه ترگمان]کافی بود تا مغزت را سرخ کنند، تا دماغ boogers را به جلز و ولز کنند
[ترجمه گوگل]این به اندازه کافی برای سرخ کردن مغز شما بود، تا بوقلرها را در پستان خود بشوید

10. Soon the police hone in on him like hounds with snouts full of fear.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که پلیس مانند سگان با snouts از ترس به او حمله کرد
[ترجمه گوگل]به زودی پلیس به او مانند شکارچیان با طوفان پر از ترس است

11. Behind her lay a blanket of cold air as icy snouts nuzzled the nape of her neck.
[ترجمه ترگمان]پشت سر او پتویی از هوای سرد به پشت افتاده بود
[ترجمه گوگل]پشت سر او یک پتو از هوای سرد قرار گرفته بود، به طوری که لجن های یخ زده خلال گردن او را خم کرد

12. George has an enormous snout.
[ترجمه ترگمان]جورج پوزه بزرگی دارد
[ترجمه گوگل]جورج پستان بسیار زیادی دارد

13. The mock-Stealer gestured at her snout clad in syn-skin.
[ترجمه ترگمان]ژست مسخره به پوزه اش که با پوست her پوشیده شده بود اشاره کرد
[ترجمه گوگل]شوخ طبع وحشیانه در ناخن او پوشیده شده است


کلمات دیگر: