کلمه جو
صفحه اصلی

dry land

انگلیسی به فارسی

سرزمین خشک


انگلیسی به انگلیسی

• land, shore; land that receives little rainfall
you say `dry land' when contrasting an area of land with the sea or the air.

جملات نمونه

1. It was good to be on dry land again after months at sea.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوب بود که بعد از ماه ها در دریا، دوباره روی زمین خشک و خشک باشم
[ترجمه گوگل]پس از ماهها در دریا، خوب بود که در زمین خشک بمانیم

2. We sailed for three days before we saw dry land.
[ترجمه ترگمان]سه روز حرکت کردیم قبل از اینکه سرزمین خشک رو ببینیم
[ترجمه گوگل]ما سه روز پیش از دیدن زمین خشک دیدیم

3. After ten hours under sail, they reached dry land.
[ترجمه ترگمان]بعد از ده ساعت کشتی به خشکی رسیدند
[ترجمه گوگل]پس از ده ساعت تحت بادبان، آنها به زمین خشک شدند

4. We were glad to be on dry land again.
[ترجمه ترگمان]ما از اینکه دوباره در خشکی بودیم خوشحال بودیم
[ترجمه گوگل]ما خوشحالیم که دوباره در زمین خشک باشیم

5. When he woke he was on dry land, lying on a beach.
[ترجمه ترگمان]وقتی از خواب بیدار شد، روی خشکی دراز کشیده بود و روی ساحل دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او از خواب بیدار شد، در زمین خشک شده بود، در یک ساحل دراز کشیده بود

6. She was looking forward to standing on dry land once more.
[ترجمه ترگمان]او می خواست یک بار دیگر روی زمین خشک بایستد
[ترجمه گوگل]او منتظر است تا بار دیگر روی زمین خشک ایستاده باشد

7. The dry land plants, suitable for paludariums and terrariums, have leaves distinctly divided into the petiole and narrowly lanceolate blades.
[ترجمه ترگمان]گیاهان خشکی که برای paludariums و terrariums مناسب هستند به صورت متمایزی به تیغه های petiole و narrowly تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]گیاهان خشک خشک، مناسب برای پالاداریوم ها و تراریوم ها، دارای برگ های مشخصی هستند که به تیغه و تیغه های دندانه ای تقسیم می شوند

8. Read in studio Back on dry land now for the rest of the weeks sporting highlights.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در استودیو به خاطر بقیه هفته هایلایت های ورزشی به زمین های خشک مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]در استودیو خواندن در حال حاضر به زمین خشک در حال حاضر برای بقیه هفته ها برجسته ورزشی

9. Under water as well as on dry land E. tenellus is propagated vegetatively from the root runners.
[ترجمه ترگمان]در زیر آب و همچنین خشکی خشکی E tenellus از the ریشه تکثیر می شود
[ترجمه گوگل]تحت آب و همچنین در زمین خشک E tenellus از گیاهان رونده از ریشه ها پخش می شود

10. He was treading on dry land.
[ترجمه ترگمان]او داشت روی زمین خشک قدم می زد
[ترجمه گوگل]او در زمین خشکش زد

11. Stretches and deep body work rarely achieved on dry land can be performed in the water.
[ترجمه ترگمان]stretches و کاره ای سخت بدن به ندرت در خشکی به دست می آیند و می توانند در آب انجام شوند
[ترجمه گوگل]کشش ها و کارهای عمیق بدن به ندرت در خشکی به دست می آید و می تواند در آب انجام شود

12. Our group learned the basics on a dry land simulator - a Topper without the sail.
[ترجمه ترگمان]گروه ما اصول اولیه را بر روی یک شبیه ساز زمین خشک (a بدون بادبان)فرا گرفت
[ترجمه گوگل]گروه ما اصول اولیه یک شبیه ساز زمین خشک را یاد گرفتند - یک Topper بدون بادبان

13. Back on dry land, the rushes are dried out before they're used in the workshop near Wantage.
[ترجمه ترگمان]با بازگشت به خشکی، پیش از این که آن ها در کارگاه نزدیک Wantage به کار روند خشک می شوند
[ترجمه گوگل]در زمین خشک، قبل از اینکه آنها را در کارگاه در نزدیکی Wantage مورد استفاده قرار دهید، خشک می شود

14. The swelling on the horizon now seemed like dry land in the middle of an undulating ocean of light.
[ترجمه ترگمان]حالا ورم در افق مثل زمین های خشک در وسط یک اقیانوس تاریک روشن به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]تورم در افق در حال حاضر به نظر می رسد مانند زمین خشک در وسط یک اقیانوس خفیف از نور است

پیشنهاد کاربران

منطقه خشک

صحرا - بیابان


کلمات دیگر: