کلمه جو
صفحه اصلی

mumbai

انگلیسی به فارسی

بمبئی


انگلیسی به انگلیسی

• bombay, city in western india, capital of the maharashtra region

جملات نمونه

1. The majority of apartment buildings in Mumbai are weather-beaten and look like they're about to crumble.
[ترجمه ترگمان]اکثر ساختمان های آپارتمانی در بمبئی تحت شرایط آب و هوایی قرار دارند و به نظر می رسد که آن ها در حال خرد شدن هستند
[ترجمه گوگل]اکثر ساختمان های آپارتمانی در بمبئی آب و هوای مورد ضرب و شتم هستند و به نظر می رسند که آنها در حال فرو ریختن هستند

2. Mumbai - born Prof Keller has crossed bridges in more ways than one.
[ترجمه ترگمان]پروفسور کلر زاده بمبئی به طرق دیگری از پل ها عبور کرده است
[ترجمه گوگل]بمبئی - متولد پروفسور کلر در راه های مختلف از یک پل عبور کرده است

3. Despite Mumbai being an over-populated concrete jungle, there are still many humble corners where people grow food. Your balcony could be the next such space.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که بمبئی یک جنگل بتونی پر جمعیت است، هنوز نقاط فروتنی زیادی وجود دارند که مردم در آن غذا را پرورش می دهند بالکن شما می تواند در چنین فضایی باشد
[ترجمه گوگل]باوجود این که جنگل بتنی پر جمعیت بمبئی است، هنوز بسیاری از گوشه های فروتنی وجود دارد که مردم غذا می کنند بالکن شما می تواند فضای بعدی باشد

4. A Mumbai merchant spurns your best offer. A maitre d' snubs you in Beirut.
[ترجمه ترگمان]یک تاجر Mumbai از بهترین پیشنهاد شما استفاده می کند پیشخدمت \"بیروت\" تو رو توی \"بیروت\" جا داد
[ترجمه گوگل]یک تاجر تجاری بمبئی بهترین پیشنهاد را به شما تحمیل می کند یک مأموریت شما در بیروت است

5. Xinhua reporter Wang Ye - to - date Mumbai: Mumbai stock market opened today, normal.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر خبرگزاری شین هوا، وانگ Ye، امروز بمبئی: بازار سهام بمبئی به حالت عادی باز شد
[ترجمه گوگل]خبرنگار Xinhua وانگ Ye - تا به تاریخ بمبئی: بازار سهام بمبئی امروز امروز باز، طبیعی است

6. Altamount Road in India's financial and business capital Mumbai rounds off Wealth - Bulletin's survey in 10 th place.
[ترجمه ترگمان]جاده Altamount در پایتخت مالی و تجاری هند در بمبئی، بررسی Wealth را در ۱۰ محل به پایان رساند
[ترجمه گوگل]جاده Altamount در سرمایه مالی و کسب و کار هند بمبئی خاتمه ثروت - بررسی بولتن در دهم

7. In the attack the Jewish center to Mumbai, India, a commando injured.
[ترجمه ترگمان]در حمله به مرکز یهودیان در بمبئی هندوستان، یک تکاور زخمی شد
[ترجمه گوگل]در حمله این مرکز یهودی به مومبای هند، یک کماندوی مجروح شده است

8. At this cinema in the heart of Mumbai, the movie Dilwale Dulhania Le Jayenge is enjoying its 500th week of being on screen.
[ترجمه ترگمان]در این سینما در قلب بمبئی، فیلم \"Dilwale Dulhania لی Jayenge\" در دومین هفته از این فیلم، در حال لذت بردن از این فیلم است
[ترجمه گوگل]در این سینما در قلب بمبئی، فیلم Dilwale Dulhania Le Jayenge از 500 هفته از روی صفحه نمایش لذت می برد

9. Mumbai large - scale terrorist attack with many casualties.
[ترجمه ترگمان]حمله تروریستی در مقیاس بزرگ بمبئی با تلفات زیاد
[ترجمه گوگل]بمبئی حملات تروریستی بزرگ با تلفات فراوان دارد

10. Perhaps because Mumbai stands for lucre, profane dreams and an indiscriminate openness.
[ترجمه ترگمان]شاید به این دلیل که بمبئی نماد رویاهای lucre، کفر آمیز و آزادی آشکار است
[ترجمه گوگل]شاید به این دلیل که بمبئی مخفف یارانه ها، آرامش و بی نظمی است

11. On one of her return trips from Mumbai to Chennai she met with an accident resulting in the amputation of her right leg.
[ترجمه ترگمان]در یکی از سفره ای خود از بمبئی به چنای، او با حادثه ای روبرو شد که منجر به قطع پای راست او شد
[ترجمه گوگل]در یکی از سفرهای بازگشت او از بمبئی به چنای او با تصادف منجر به قطع عضو راست او شد

12. The Mumbai Sensex Index is down 19 % so far this year.
[ترجمه ترگمان]شاخص Sensex بمبئی در سال جاری تا کنون ۱۹ درصد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]این شاخص Mumbai Sensex تا کنون 19٪ کاهش یافته است

13. There was almost universal praise for Slumdog Millionaire's director Danny Boyle for choosing to capture, in the words of Bollywood lyricist Gulzar, "the spirit of Mumbai".
[ترجمه ترگمان]در این فیلم، \"دنی بویل\" (دنی بویل)، کارگردان فیلم بالیوود، \"روح بمبئی\" را مورد ستایش قرار داد
[ترجمه گوگل]ستایش تقریبا جهانی برای دنی بویل، کارگردان دونده میلیونر، برای انتخاب به رسمیت شناختن، به گفته گولزار شعر بالیوود، 'روح بمبئی'

14. Apparently where we lived is the most happening part of Mumbai, and the most touristy.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا جایی که ما در آن زندگی می کنیم، مهم ترین بخش بمبئی و مناطق توریستی است
[ترجمه گوگل]ظاهرا جایی که ما زندگی کردیم بیشترین اتفاق افتاده در بمبئی و بیشتر گردشگران است

پیشنهاد کاربران

بمبئی، شهری در غرب هند


کلمات دیگر: