کلمه جو
صفحه اصلی

dry rot


(مجازی) فساد (به خاطر فقدان روش ها و اندیشه های نو)، درون تباهی، (کشاورزی)، پوسیدگی خشک (پوسیدگی چوب خشک در اثر نوعی قارچ)، (بیماری مشابهی که گیاهان زنده و میوه را آفت می زند) تباهی گیاهی، انواع قارچ هایی که موجب این بیماری می شوند، پوسیدگی چوب، فساد اجتماعی واخلاقی

انگلیسی به فارسی

پوسیدگی چوب، فساد اجتماعی و اخلاقی


انگلیسی به انگلیسی

• fungus disease which attacks timber and wallpaper
dry rot is a serious disease in wood, caused by a fungus. it causes the wood to decay.

جملات نمونه

1. The house was riddled with dry rot.
[ترجمه ترگمان]خانه پر از پوسیدگی است
[ترجمه گوگل]خانه با پوسیدگی خشک پخته شده بود

2. There's dry rot in the floor.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پوسیدگی است
[ترجمه گوگل]پوسیدگی خشک در کف وجود دارد

3. The trees were in bad shape from dry rot.
[ترجمه ترگمان]درخت ها به شکل بدی از پوسیدگی خشک بودند
[ترجمه گوگل]درختان به شکل بد از پوسیدگی خشک بودند

4. It kills wet rot, dry rot and woodworm, and penetrates deeply to protect against future attack.
[ترجمه ترگمان]آن پوسیدگی تر، پوسیدگی خشک و woodworm را می کشد و به شدت به حفاظت در برابر حمله آینده نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]این پوسیدگی مرطوب، پوسیدگی خشک و کرم چوب را می کشد و عمیقا نفوذ می کند تا از حمله های آینده محافظت کند

5. If it isn't the dry rot in the roof, it's insects chewing the timbers.
[ترجمه ترگمان]اگر این پوسیدگی خشک در سقف نباشد، این حشرات موذی را می خورند
[ترجمه گوگل]اگر پوسیدگی خشک در سقف نیست، حشرات جویدن دانه های روغنی

6. Dry rot smells fusty and has white cobweb-pattern marks.
[ترجمه ترگمان]پوسیدگی خشک بوی fusty می دهد و علائم تار عنکبوتی سفید دارد
[ترجمه گوگل]پوسیدگی خشک بطری و بطری های سفید رنگ را نشان می دهد

7. Frequently wet rot or dry rot is identified.
[ترجمه ترگمان]اغلب پوسیدگی خشک یا پوسیدگی خشک شناسایی می شود
[ترجمه گوگل]پوسیدگی مرطوب یا پوسیدگی خشک مشخص شده است

8. The place stank of paraffin and turpentine and dry rot.
[ترجمه ترگمان]آنجا بوی نفت و تربانتین و پوسیدگی خشک می داد
[ترجمه گوگل]محل پارافین و سورگوم و پودر خشک

9. Next came reddish-brown dry rot that turned quickly into smelly slime.
[ترجمه ترگمان]بعد rot به رنگ قرمز مایل به قرمز آمد که به سرعت تبدیل به لجن گندیده شده بود
[ترجمه گوگل]بعد پوسیدگی خشن سرخ مایل به قرمز شد که به سرعت به لجن لبخند تبدیل شد

10. It's not far from that already. Dry rot in the basement.
[ترجمه ترگمان]از این هم خیلی دور نیست Dry توی زیر زمین فاسد میشن
[ترجمه گوگل]این خیلی دور از آن نیست پوسیدگی خشک در زیرزمین

11. Dry rot did the job of destroying the barn.
[ترجمه ترگمان]پوسیدگی خشک کار خراب کردن طویله رو انجام داده
[ترجمه گوگل]پوسیدگی خشک کار از بین بردن انبار بود

12. They didn't buy the house because it had dry rot.
[ترجمه ترگمان]آن ها خانه را برای این که فاسد شده بودند، نخریده بودند
[ترجمه گوگل]آنها خانه را خریداری نکردند زیرا پوسیدگی خشک داشت

13. Silicone does not dry rot like latex rubber.
[ترجمه ترگمان]silicone مثل لاستیک خام فاسد نمیشه
[ترجمه گوگل]سیلیکون پودر خشک مانند لاستیک لاتکس را ندارد

14. You'll never get out from behind a desk! Dry rot will set in!
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت از پشت میز بیرون نمیری! Dry در میان!
[ترجمه گوگل]شما هرگز از پشت میز بیرون نخواهید رسید پوسیدگی خشک در تنظیم خواهد شد!

15. They had also done something terrible to the boiler[sentence dictionary], and discovered dry rot in the airing-cupboard.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین کار وحشتناکی را برای دیگ بخار انجام داده بودند و پوسیدگی خشک در کابینت را کشف کردند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به دی وی دی [dictionary dictionary] چیزهای وحشتناکی انجام دادند و پوسیدگی خشک را در کابین هواپیما کشف کردند

the dry rot of a government that is more afraid of criticism than its own inefficiency

درون تباهی حکومتی که از انتقاد بیشتر می‌ترسد تا از بی‌عرضگی خود



کلمات دیگر: