(فرانسه) تازه به دوران رسیده
arriviste
(فرانسه) تازه به دوران رسیده
انگلیسی به فارسی
(فرانسه) تازه به دوران رسیده
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: one who has recently attained wealth, status, or the like, often in suspect or dishonest ways; parvenu; social climber.
- The colleagues of the young genius regarded him as an arriviste.
[ترجمه ترگمان] همکاران نابغه جوان او را خائن می دانستند
[ترجمه گوگل] همکاران نابغه ی جوان او را به عنوان یک مهمانی انتخاب کردند
[ترجمه گوگل] همکاران نابغه ی جوان او را به عنوان یک مهمانی انتخاب کردند
• upstart, person who is new to a particular position or station in society (especially one who has not earned the respect that goes along with his status); person who is always trying to climb up the social ladder
جملات نمونه
1. He is a wholly conscious arriviste, half proud and half ashamed of both his middle-class background and his upward mobility.
[ترجمه ترگمان]او یک arriviste کاملا آگاه، نیمی مغرور و نیمی شرمگین از زمینه طبقه متوسط و تحرک به سمت بالا است
[ترجمه گوگل]او یک مأموریت کاملا آگاه است، نیمه افتخار و نیمه شرم آور از هر دو پس زمینه طبقه متوسط خود و تحرک بالا
[ترجمه گوگل]او یک مأموریت کاملا آگاه است، نیمه افتخار و نیمه شرم آور از هر دو پس زمینه طبقه متوسط خود و تحرک بالا
2. Fire was here long before arriviste plants like grasses; it pre-dated the first flowers.
[ترجمه ترگمان]آتش تا مدت ها قبل از گیاهان دارویی مثل علف ها اینجا بود؛ با اولین گل هایی که در آن قرار داشت قرار داشت
[ترجمه گوگل]آتش خیلی طولانی پیش گیاهان گیاه مانند گیاهان بود؛ گل اول را از پیش تعیین کرد
[ترجمه گوگل]آتش خیلی طولانی پیش گیاهان گیاه مانند گیاهان بود؛ گل اول را از پیش تعیین کرد
3. Boasting about size may be poor form and the sign of an arriviste.
[ترجمه ترگمان]سخنان اغراق آمیز در مورد اندازه ممکن است ضعیف باشد و نشانه یک arriviste
[ترجمه گوگل]لذت بردن از اندازه ممکن است فرم ضعیف و نشانه ای از ورودی باشد
[ترجمه گوگل]لذت بردن از اندازه ممکن است فرم ضعیف و نشانه ای از ورودی باشد
4. The present consumption behaviour of female in China is of the following characteristics: arriviste consumption after inhibition, conflicting and symbolizing consumption.
[ترجمه ترگمان]رفتار مصرف کنونی ماده در چین از ویژگی های زیر است: مصرف arriviste بعد از مهار، متناقض و سمبل مصرف
[ترجمه گوگل]رفتار مصرف در حال حاضر زن در چین از ویژگی های زیر است: مصرف arrivist پس از مهار، مخالف و نماد مصرف
[ترجمه گوگل]رفتار مصرف در حال حاضر زن در چین از ویژگی های زیر است: مصرف arrivist پس از مهار، مخالف و نماد مصرف
5. She had more respect for Michaelis, on whose name they all poured such withering contempt, as a little mongrel arriviste, and uneducated bounder of the worst sort.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به میکائلیس احترام بیشتری قائل بود، به نام او که همه آن ها این تحقیر پژمرده را مانند یک دورگه کوتوله، بی سواد و بی سواد از همه بدتر می کردند
[ترجمه گوگل]او بیشتر احترام آمیز به مایکلز بود، که به نامش همه این تحقیر وحشتناکی را به عنوان یک موروثی کوچک، و مرز ناشناخته بدترین نوع را ریختند
[ترجمه گوگل]او بیشتر احترام آمیز به مایکلز بود، که به نامش همه این تحقیر وحشتناکی را به عنوان یک موروثی کوچک، و مرز ناشناخته بدترین نوع را ریختند
پیشنهاد کاربران
تازه وارد ، تازه کار
کلمات دیگر: