کلمه جو
صفحه اصلی

preventer


ممانعت کننده

انگلیسی به فارسی

ممانعت کننده


جلوگیری کننده، ممانعت کننده


انگلیسی به انگلیسی

• one who prevents, one who stops something from taking place

جملات نمونه

1. The lubricator contains a tight-fitting rubber or bag preventer that prevents fluid loss and is held together with quick union.
[ترجمه ترگمان]lubricator حاوی یک کیسه پلاستیکی و یا کیسه حاوی کیسه تنگ است که مانع از دست رفتن مایع می شود و با پیوند سریع کنار هم نگه داشته می شود
[ترجمه گوگل]لجن کش حاوی یخچال و یا کیسه ای ضد انعطاف پذیر است که مانع از از دست دادن مایع می شود و همراه با اتحاد سریع نگهداری می شود

2. The massive blowout preventer on the sea floor was equipped with a pair of pinchers known as blind shear rams.
[ترجمه ترگمان]انفجار مهیب بر روی کف دریا مجهز به یک جفت pinchers معروف به rams برشی کور بود
[ترجمه گوگل]انفجار عظیم در کف دریا جلوگیری می کند با یک جفت پینگرهای مجهز به قوچ های برشی کوره مجهز شده است

3. The dual check backflow preventer shall meet ASSE 102
[ترجمه ترگمان]سیستم دوگانه برگشت دوگانه با asse ۱۰۲ آشنا خواهد شد
[ترجمه گوگل]مانیتور بازگشت بازگشتی دوگانه باید ASSE 102 را برآورده کند

4. The invention relates to a preventer of gray mold and sclerotinia of plants and a preparation method thereof.
[ترجمه ترگمان]اختراع به ترکیبی از کپک خاکستری و ترکیبی از گیاهان و یک روش آماده سازی برای آن مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به یک مهار کننده قالب خاکستری و اسکلروتینای گیاهان و یک روش آماده سازی است

5. The hydraulic filter of blowout preventer control system is improved.
[ترجمه ترگمان]فیلتر هیدرولیکی سیستم کنترل preventer چاه بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]فیلتر هیدرولیک سیستم کنترل پیشگیری از نفوذ بهبود یافته است

6. The enclosure and the backflow preventer shall be covered by a single warranty policy.
[ترجمه ترگمان]فضای بسته و برگشت برگشت باید توسط یک سیاست ضمانت شده پوشش داده شوند
[ترجمه گوگل]محفظه و جلوگیری از برگشت جریان باید با یک سیاست گارانتی تنها پوشش داده شود

7. For use with backflow preventer test cocks to protect from damage.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از cocks test backflow برای حفاظت از آسیب
[ترجمه گوگل]برای استفاده از کورس های تست جلوگیری از عبور از محافظت از آسیب

8. The backflow preventer must be installed upstream of the regulator.
[ترجمه ترگمان]The برگشت باید در بالای قانون گذار نصب شود
[ترجمه گوگل]جلوگیری از برگشت جریان باید در بالا از جریان تنظیم شود

9. Installing a backflow preventer in a pit or vault is not recommended.
[ترجمه ترگمان]نصب یک preventer برگشت در یک گودال یا طاق توصیه نمی شود
[ترجمه گوگل]نصب مجدد جریان برگشتی در گودال یا خلیج توصیه نمی شود

10. Slowly open upstream shutoff and allow the backflow preventer to fill slowly.
[ترجمه ترگمان]آهسته shutoff رو به بالا را باز کرد و به the برگشت اجازه داد تا به آرامی پر شود
[ترجمه گوگل]به آرامی باز کردن جریان خروجی بالا و اجازه می دهد تا جلوگیری از برگشت جریان به آرامی پر کنید

11. This setting was constituted by high-pressure lubricator, blowout preventer, injection oily pump, closed gate valve and conversion tie-in.
[ترجمه ترگمان]این تنظیمات با فشار بالای فشار، preventer، پمپ روغنی تزریق، شیر دریچه بسته و اتصال تغییر شکل گرفت
[ترجمه گوگل]این تنظیم توسط روانکاری با فشار بالا، جلوگیری از نفوذ، پمپ روغن تزریقی، سوپاپ دریچه بسته و تبدیل کراوات تشکیل شده است

12. Ram - type blowout preventer is important equipment used in oil drilling operation.
[ترجمه ترگمان]جعل نوع Ram تجهیزات مهمی است که در عملیات حفاری نفت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مانع از انفجار نوعی رام است که تجهیزات مهم مورد استفاده در عملیات حفاری نفت است

13. The blowout preventer was made by Cameron International, a specialist engineer.
[ترجمه ترگمان]این انفجار توسط کامرون اینترنشنال، یک مهندس متخصص صورت گرفت
[ترجمه گوگل]انفجار پیشگیرانه توسط کامرون اینترنشنال، مهندس متخصص طراحی شده است

14. Backflow preventer manufactured from 300 Series stainless steel for corrosion resistance.
[ترجمه ترگمان]backflow preventer ساخته شده از فولاد ضد زنگ ۳۰۰ سری برای مقاومت در برابر خوردگی
[ترجمه گوگل]ضد جریان برگشتی از فولاد ضد زنگ 300 سری برای مقاومت در برابر خوردگی ساخته شده است

15. We need to paint the underneath with a rust preventer.
[ترجمه ترگمان]ما نیاز داریم که با جلوگیری کننده زنگ آهن رو رنگ کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید زیر را با یک ضد زنگ زدن رنگ کنیم


کلمات دیگر: