کلمه جو
صفحه اصلی

common noun

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a noun, such as "boy," "poodle," or "town," that refers to a class, or to an unspecified member of a class, of persons, places, things, or the like, and that is often preceded by an article. (Cf. proper noun.)

• noun that designates any one of the members of a class (grammar)

جملات نمونه

1. The substitution of a personal name for a common noun to designate a member of a group or class, as in calling a traitor a . Benedict Arnold. . .
[ترجمه ترگمان]جایگزینی یک نام شخصی برای یک اسم رایج برای نامیدن یک عضو از یک گروه یا کلاس، مانند تماس گرفتن یک خائن \" بندیکت \" (Benedict Arnold)
[ترجمه گوگل]جایگزینی یک نام شخصی برای یک اسم مشترک برای تعیین یک عضو از یک گروه یا کلاس، همانطور که در تماس با خائن است a اسقف اعظم آرنولد

2. contains a common noun identifying some geographical feature contained within a geographic name, such as valley, mount etc.
[ترجمه ترگمان]یک اسم مشترک شامل شناسایی برخی از ویژگی های جغرافیایی موجود در یک نام جغرافیایی مانند دره، سوار شدن و غیره است
[ترجمه گوگل]دارای اسم مشترک است که برخی از ویژگی های جغرافیایی موجود در یک نام جغرافیایی را مشخص می کند مانند دره، کوه و غیره

3. As a result, their distribution features waver between common noun and localizer.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، مشخصه توزیع آن ها بین اسمی و localizer رایج سست می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، ویژگی های توزیع آنها بین اسم عامیانه و محلی ساز تغییر می کند

4. The most common noun used in the world is the word "friend", but the most difficult person to get is a friend.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین اسم مورد استفاده در جهان کلمه \"دوست\" است، اما the فرد برای گرفتن یک دوست است
[ترجمه گوگل]شایع ترین اسم مورد استفاده در جهان کلمه 'دوست' است، اما سخت ترین فرد برای گرفتن یک دوست است

5. This is an abstract noun, but it is used as a common noun here.
[ترجمه ترگمان]این یک اسم انتزاعی است، اما به عنوان یک اسم رایج در اینجا به کار می رود
[ترجمه گوگل]این یک اسم انتزاعی است، اما به عنوان اسم مشترک در اینجا استفاده می شود

6. Notice this is an abstract noun, but it is used as a common noun here.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که این یک اسم انتزاعی است، اما به عنوان یک اسم رایج در اینجا به کار می رود
[ترجمه گوگل]توجه کنید این یک اسم انتزاعی است، اما به عنوان اسم مشترک در اینجا استفاده می شود

7. There are two parts in the appendixes: evolution tree derivation of the Sino-Tibetan language system and the common noun classifiers in Thai.
[ترجمه ترگمان]دو بخش در the وجود دارد: استنتاج درخت تکامل از سیستم زبان چین - تبت و طبقه بندی کننده های اسمی مشترک در تایلندی
[ترجمه گوگل]در تطبیق درخت تکامل در سیستم های زبان سینوئی تبت و رده بندی اسم ها در تایلند، دو بخش وجود دارد

8. I have discovered that when the XP is a common noun or an adjective, it disallows a quantifier occurring before a head noun of a DE construction.
[ترجمه ترگمان]من کشف کرده ام که زمانی که اکس پی پی یک اسم مشترک یا یک صفت است، آن یک quantifier است که قبل از اسم سر یک ساختمان دو ژانیرو رخ می دهد
[ترجمه گوگل]من متوجه شده ام که هنگامی که ایکسپی یک اسم مشترک یا صفتی است، آن را به یک کوانتومی که پیش از اسم اصلی یک ساختار DE اتفاق می افتد، رد می کند

پیشنهاد کاربران

اسم عام

اسم معمولی
اسم عادی


کلمات دیگر: