کلمه جو
صفحه اصلی

presumptuousness


گستاخی، جسارت، خود بینی، غرور

انگلیسی به فارسی

ابهام


انگلیسی به انگلیسی

• arrogance, haughtiness, conceitedness; boldness, rudeness, insolence

جملات نمونه

1. But United, lacking six regular players, dismantled Leicester's presumptuousness with the routine efficiency of a surgeon removing an appendix.
[ترجمه ترگمان]اما یونایتد، فاقد شش بازیکن معمولی است، presumptuousness Leicester را با کارایی روتین جراح که ضمیمه آن را برداشته اند، از بین برد
[ترجمه گوگل]اما یونایتد، بدون شش بازیکن منظم، لستر را با کارایی روزمره جراح از بین بردن آپاندیس، از بین برد

2. He despised them for their presumptuousness.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به خاطر presumptuousness حقیر می شمرد
[ترجمه گوگل]او آنها را به خاطر تحقیر خود اهانت نمود

3. I recognize there is a certain presumptuousness—a certain audacity—to this announcement.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، با این خبر، یه گستاخی خاصی وجود داره
[ترجمه گوگل]من تشخیص می دهم که یک تردید خاص وجود دارد - یک جسارت خاص - به این اعلامیه

4. More importantly, when the gust of his presumptuousness had blown over, a quick glance around the cabin showed that he had a point.
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر، وقتی تندباد of از جا کنده شد، نگاهی سریع به اطراف کلبه نشان داد که او هدفی دارد
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، هنگامی که شک و تردید خود را از دست داده بود، یک نگاه سریع به اطراف کابین نشان داد که او نقطه

5. He was informed that Leaken had not been given that authority and had, in fact, been reprimanded for his presumptuousness.
[ترجمه ترگمان]به او اطلاع دادند که Leaken این قدرت را به او نداده است و در حقیقت به خاطر his توبیخ شده است
[ترجمه گوگل]او اطلاع داشت که لکنن این قدرت را نپذیرفته بود و در واقع برای محکومیت وی مجازات شده بود


کلمات دیگر: