کلمه جو
صفحه اصلی

municipally


از لحاظ شهرداری، بوسیله شهرداری، از راه شهرداری

انگلیسی به فارسی

شهرداری


انگلیسی به انگلیسی

• from a municipal point of view; according to the local government

جملات نمونه

1. The Taibei municipally established zoo is a place which I weekend most likes.
[ترجمه ترگمان]باغ وحش established municipally مکانی است که تعطیلات آخر هفته را خیلی دوست دارد
[ترجمه گوگل]باغ وحش تاسیس شده توسط شهرداری تایبای جایی است که من بیشتر از همه دوستش دارم

2. Because everything is nationally or municipally funded.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که همه چیز در سطح ملی و یا municipally سرمایه گذاری شده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که همه چیز به صورت مادی یا شهرداری تامین می شود

3. Their municipally run companies were in danger of bankrupting not only themselves but the cities too.
[ترجمه ترگمان]شرکت های municipally در معرض خطر bankrupting نه تنها خود بلکه در شهرها قرار داشتند
[ترجمه گوگل]شرکت های اداری خود را در معرض خطر انفجار نه تنها خود بلکه شهرستانها نیز

4. InSan Antonio, the municipally owned power provider, CPS Energy, has plans to cut its consumption by 771 megawatts through energy efficiency by 2020, using various incentives and nudges.
[ترجمه ترگمان]insan آنتونیو، تامین کننده برق municipally، CPS انرژی، در نظر دارد مصرف خود را از طریق بهره وری انرژی تا سال ۲۰۲۰ از طریق بهره وری انرژی تا سال ۲۰۲۰ کاهش داده و با استفاده از انگیزه ها و nudges مختلف، مصرف آن را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]InSan آنتونیو، تامین کننده برق متعلق به CPS Energy، قصد دارد تا سال 2020 با مصرف 771 مگاوات از طریق بهره وری انرژی، با استفاده از انگیزه و انگیزه های مختلف، میزان مصرف خود را کاهش دهد

5. The perfect and reliable quality assurance system established in the company guarantees its products to pass through the quality inspections both stately and municipally every year.
[ترجمه ترگمان]سیستم تضمین کیفیت کامل و قابل اعتماد که در این شرکت ایجاد شده است، محصولات خود را تضمین می کند تا از طریق بازرسی های کیفی هر ساله با شکوه و municipally عبور کند
[ترجمه گوگل]سیستم اطمینان کامل و قابل اطمینان ایجاد شده در شرکت، محصولات خود را در طول سال های سالانه از طریق بازرسی های کیفی و غیرمتعارف تضمین می کند

6. Officials in cities and provinces have created hundreds of municipally backed funds to invest in promising ventures.
[ترجمه ترگمان]مسئولان در شهرها و شهرستان ها، صدها سرمایه مورد حمایت municipally را برای سرمایه گذاری در سرمایه گذاری نویدبخش ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]مقامات شهرستانها و والیات صدها وجوه تمویل شهرداری را برای سرمایه گذاری در شرکت های امیدوار کننده ایجاد کرده اند

7. Gu was awarded the glorious names of Excellent League Leader of Municipally -controlled Government Agencies, and Advanced Worker of the League Shanghai Committee in 2004 and 2005 as well.
[ترجمه ترگمان]Gu نام باشکوه رهبر اتحادیه عالی سازمان های دولتی تحت کنترل municipally و کارگران پیشرفته کمیته شانگهای در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ را نیز به او اهدا کردند
[ترجمه گوگل]گو در سال 2004 و 2005 نیز نام های شگفت انگیز از رهبران برتر لیگ ادارات دولتی کنترل شهرداری و کارگر پیشرفته کمیته شانگهای شایسته اهدا شد

8. A fourth flavour of Chinese firm is fuelled by investment by local government, often through municipally owned venture-capital or private-equity funds.
[ترجمه ترگمان]طعم چهارم شرکت چینی با سرمایه گذاری دولت محلی، که اغلب از طریق سرمایه venture دولتی یا سرمایه سهامداران خصوصی تامین می شود، تامین می شود
[ترجمه گوگل]طعم چهارم شرکت چینی به وسیله سرمایه گذاری توسط دولت محلی، اغلب از طریق سرمایه گذاری سرمایه گذاری های متعلق به شهرداری و یا صندوق های سرمایه خصوصی، تقویت می شود


کلمات دیگر: