کلمه جو
صفحه اصلی

arteriolar

انگلیسی به فارسی

آرتريولار


انگلیسی به انگلیسی

• of a small artery

جملات نمونه

1. They had an average ‘retinal arteriolar’ narrowing of 3 microns.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور متوسط حدود ۳ میکرون را محدود کردند
[ترجمه گوگل]آنها متوسط ​​'Arteriolar شبکیه' را که دارای 3 میکرون بودند محدود کردند

2. Adenosine stimulated a significant arteriolar nitric oxide (NO) production and dilation, which were sensitive to NO synthase inhibitor L-NMMA.
[ترجمه ترگمان]Adenosine یک تولید اکسید نیتریک قابل توجه (NO)و dilation، که نسبت به مهار بازدارنده synthase L - NMMA حساس بودند، را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]آدنوزین باعث تولید اکسید نیتریک (NO) و انقباض عروق قابل توجهی شد که حساس به مهارکننده NO synthase L-NMMA بودند

3. Distribution curve of the arteriolar internal diameters in CADASIL shifted towards smaller sizes than those in the controls.
[ترجمه ترگمان]منحنی توزیع قطر داخلی arteriolar در CADASIL نسبت به افراد تحت کنترل نسبت به اندازه های کوچک تر تغییر کرد
[ترجمه گوگل]منحنی توزیع قطر داخلی آرترولور در CADASIL نسبت به اندازه آن در کنترل ها نسبت به اندازه های کوچکتر تغییر کرده است

4. Retinal arteriolar tortuosity with retinal hemorrhage was first described in 195
[ترجمه ترگمان]Retinal arteriolar tortuosity با خونریزی شبکیه اولین بار در سال ۱۹۵ توصیف شد
[ترجمه گوگل]ابتلا به سرخرگهای بافتی سلولهای شبکیه با خونریزی شبکیه در ابتدا در سال 195 توضیح داده شد

5. CONCLUSION. : Our findings support the arteriolar vasodilatation theory in migraine without aura .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یافته های ما از نظریه arteriolar vasodilatation در میگرن بدون هاله حمایت می کند
[ترجمه گوگل]نتیجه : یافته های ما از نظریه وریدی انعقاد آرترئولار در میگرن بدون اوره حمایت می کند

6. A similar pattern is a rare manifestation of arteriolar (microangiopathic) disease .
[ترجمه ترگمان]الگوی مشابه، تجلی نادر بیماری arteriolar (microangiopathic)است
[ترجمه گوگل]یک الگوی مشابه یک نشانه نادر بیماری آرتروز (میکروژیوپاتیک) است

7. The arteriolar wall is markedly thickened and the lumen is narrowed.
[ترجمه ترگمان]دیواره arteriolar به طور قابل توجهی کلفت شده است و لومن به طور قابل توجهی محدود شده است
[ترجمه گوگل]دیواره آرترئولار به طور قابل توجهی ضخیم شده و لومن تنگ شده است

8. Recent studies suggested that arteriolar retinopathy reflected systemic microvascular disease and was associated with increased risk of cardiovascular events.
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر نشان داد که arteriolar retinopathy یک بیماری microvascular سیستمیک را منعکس می کند و با افزایش ریسک رویداده ای قلبی عروقی مرتبط است
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر نشان داد که رتینوپاتی آرترولیال منعکس کننده بیماری های میکروسکوپی سیستمیک است و با افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی همراه است

9. The utility model is simple and practical, being applicable for arteriolar bleeding of the wound-surface after operation, in particular to compared deep position like lower segment of the recta, etc.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی ساده و عملی است و برای خونریزی arteriolar سطح زخم بعد از عمل، به ویژه برای مقایسه موقعیت عمیق مثل بخش پایینی of، و غیره قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار ساده و عملی است که برای خونریزی آرتروسولاتیک سطح زخم پس از عمل، به ویژه برای مقایسه موقعیت عمیق مانند بخش پایینتر recta و غیره قابل استفاده است

10. In ischemic hind-limb tissue, skeletal muscle blood flow and arteriolar density increased progressively between days 2 and 21 after arterial ligation.
[ترجمه ترگمان]در بافت hind ischemic، جریان خون ماهیچه اسکلتی و چگالی جریان progressively بین روزه ای ۲ تا ۲۱ بعد از شریانی بودن شریانی افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در بافت بافت عقب اندام ایسکمی، جریان خون عضلانی اسکلتی و تراکم آرترولور به طور قابل توجهی بین روزهای 2 تا 21 پس از پیوند آئورت افزایش می یابد

11. Objective: To observe the effect of irbesartan on proteinuria in benign arteriolar nephrosclerosis patients.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر of بر پروتیینوری در بیماران خوش خیم arteriolar خوش خیم
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر واریسارتان بر پروتئینوری در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی عروقی

12. METHODS: The currents of KATP channels were recorded on inside-out patches of enzymatically isolated arteriolar smooth muscle cells.
[ترجمه ترگمان]روش ها: جریان های کانال های هوادهی شده در داخل و خارج از enzymatically of ایزوله شده از سلول های ماهیچه ای هموار، ثبت شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: جریان های کانال های KATP در تکه های داخلی از سلول های عضلانی صاف آرترئولیول جدا شده از آنزیمی جدا شدند

13. Objective To establish an enzymatic isolation method of human mesenteric arteriolar smooth muscle cells and study ion channel characteristics of the isolated cells.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک روش جداسازی آنزیمی، سلول های ماهیچه ای هموار و ویژگی های کانال یونی سلول های منزوی
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک روش جداسازی آنزیمی از سلول های عضلانی صافی مزانتر انسان و بررسی خصوصیات کانال های یونی سلول های جدا شده

14. To find the effective part and effective components of Angelica sinensis in Siwutang which can produce an arteriolar vasodilation in rabbit.
[ترجمه ترگمان]برای یافتن بخش موثر و اجزای موثر انجلیکا در Siwutang، که می تواند غذای arteriolar را در خرگوش تولید کند
[ترجمه گوگل]برای پیدا کردن بخش موثر و اجزای موثر Angelica sinensis در Siwutang که می تواند یک وازودیلاتوری آرترئولی را در خرگوش تولید کند


کلمات دیگر: