حزب کمونیست
communist party
حزب کمونیست
انگلیسی به فارسی
حزب کمونیست
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a national political party, usu. affiliated internationally with similar parties, that supports or advocates communism, esp. as developed by Marx and Engels.
• political socialist party that believes in communism as an ideal
جملات نمونه
1. The Communist Party was facing an identity crisis.
[ترجمه ترگمان]حزب کمونیست با بحران هویت روبرو بود
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست با بحران هویت مواجه شد
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست با بحران هویت مواجه شد
2. The Communist Party has aligned itself with the Socialists.
[ترجمه ترگمان]حزب کمونیست خودش را با سوسیالیست ها متحد کرده است
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست خود را با سوسیالیست ها هماهنگ کرده است
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست خود را با سوسیالیست ها هماهنگ کرده است
3. The once-powerful communist party has splintered into hundreds of pieces.
[ترجمه ترگمان]این حزب کمونیست که زمانی قدرتمند بود به صدها تکه تقسیم شد
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست یکبار قدرتمند به صدها قطعه تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست یکبار قدرتمند به صدها قطعه تقسیم شده است
4. My brother's a card-carrying member of the Communist Party.
[ترجمه ترگمان]برادرم یک عضو حزب کمونیست است
[ترجمه گوگل]برادر من یک عضو کارتن حزب کمونیست است
[ترجمه گوگل]برادر من یک عضو کارتن حزب کمونیست است
5. He broke all links with the Communist party.
[ترجمه ترگمان]او همه پیوندهای خود را با حزب کمونیست قطع کرد
[ترجمه گوگل]او تمام پیوندها را با حزب کمونیست شکست
[ترجمه گوگل]او تمام پیوندها را با حزب کمونیست شکست
6. They broke with the Communist Party and set up a new party.
[ترجمه ترگمان]آن ها حزب کمونیست را شکستند و یک حزب جدید تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]آنها با حزب کمونیست شکست خوردند و یک حزب جدید ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]آنها با حزب کمونیست شکست خوردند و یک حزب جدید ایجاد کردند
7. The Communist Party was forced underground, and its leaders went into hiding.
[ترجمه ترگمان]حزب کمونیست مجبور به پنهان شدن زیر زمین شد و رهبران آن مخفی شدند
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست در زیر زمین مجبور شد و رهبرانش پنهان شدند
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست در زیر زمین مجبور شد و رهبرانش پنهان شدند
8. The Church and the Communist Party were natural enemies.
[ترجمه ترگمان]کلیسا و حزب کمونیست دشمنان طبیعی بودند
[ترجمه گوگل]کلیسای و حزب کمونیست دشمنان طبیعی بودند
[ترجمه گوگل]کلیسای و حزب کمونیست دشمنان طبیعی بودند
9. She has long been an adherent of the Communist Party.
[ترجمه ترگمان]مدت ها بود که طرفدار حزب کمونیست بود
[ترجمه گوگل]او مدتهاست که طرفدار حزب کمونیست است
[ترجمه گوگل]او مدتهاست که طرفدار حزب کمونیست است
10. She was one of many Communist Party defectors.
[ترجمه ترگمان]او یکی از بسیاری از defectors حزب کمونیست بود
[ترجمه گوگل]او یکی از معترضین حزب کمونیست بود
[ترجمه گوگل]او یکی از معترضین حزب کمونیست بود
11. This paper is the official organ of the Communist Party.
[ترجمه ترگمان]این مقاله ارگان رسمی حزب کمونیست است
[ترجمه گوگل]این مقاله ارگان رسمی حزب کمونیست است
[ترجمه گوگل]این مقاله ارگان رسمی حزب کمونیست است
12. In addition, the culture of the Communist Party has always been associated with lighting up.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، فرهنگ حزب کمونیست همیشه با نورپردازی در ارتباط بوده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فرهنگ حزب کمونیست همیشه با روشن شدن همراه است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فرهنگ حزب کمونیست همیشه با روشن شدن همراه است
13. The Communist Party committees tried to 're-educate' him but he refused to mend his ways.
[ترجمه ترگمان]کمیته های حزب کمونیست سعی کردند به او آموزش دهند، اما او از اصلاح شیوه ها خودداری کرد
[ترجمه گوگل]کمیته های حزب کمونیست تلاش کردند تا او را تربیت کنند، اما او حاضر به اصلاح راه های خود نشد
[ترجمه گوگل]کمیته های حزب کمونیست تلاش کردند تا او را تربیت کنند، اما او حاضر به اصلاح راه های خود نشد
14. The old communist party still holds sway in many rural areas.
[ترجمه ترگمان]حزب کمونیست قدیمی هنوز در بسیاری از مناطق روستایی تحت نفوذ است
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست قدیمی هنوز در بسیاری از مناطق روستایی نفوذ کرده است
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست قدیمی هنوز در بسیاری از مناطق روستایی نفوذ کرده است
کلمات دیگر: