انسان یا چیزی که بیان یا تلفظ می کند، ادا کننده، واجگر، واج آواگر
articulator
انسان یا چیزی که بیان یا تلفظ می کند، ادا کننده، واجگر، واج آواگر
انگلیسی به فارسی
انسان یا چیزی که بیان یا تلفظ میکند ، اداکننده
(آواشناسی) اندام فراگوی، واجگر، واج آواگر
مفسر
انگلیسی به انگلیسی
• something which expresses; organ related to pronunciation; device for making dentures
جملات نمونه
1. Objective: Estimating if the articulator accords with the oral occlusion.
[ترجمه ترگمان]هدف: تخمین اگر the با انسداد شفاهی سازگاری داشته باشد
[ترجمه گوگل]هدف: برآورد اینکه آیا مفصل با انسداد دهانی مطابقت دارد یا خیر
[ترجمه گوگل]هدف: برآورد اینکه آیا مفصل با انسداد دهانی مطابقت دارد یا خیر
2. Moreover, articulator is also used as an assistant tool of different occluding analyzes, abnormal amending, and jaw repair surgical therapy.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، articulator به عنوان دستیار ابزاری برای آنالیز occluding مختلف، اصلاح غیر عادی، و درمان ترمیمی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آرتیکواتور نیز به عنوان دستیار ابزار تجزیه و تحلیل های انحطاط مختلف، اصلاح غیر طبیعی و جراحی زیبایی فک استفاده می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آرتیکواتور نیز به عنوان دستیار ابزار تجزیه و تحلیل های انحطاط مختلف، اصلاح غیر طبیعی و جراحی زیبایی فک استفاده می شود
3. We propose using the building image to consolidate the institutional character of the center element as the articulator of the public area.
[ترجمه ترگمان]ما با استفاده از تصویر ساختمان برای تحکیم ویژگی نهادی عنصر مرکزی به عنوان the حوزه عمومی پیشنهاد می کنیم
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم با استفاده از تصویر ساختمان برای تحکیم شخصیت سازمانی عنصر مرکزی به عنوان مفسر منطقه عمومی
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم با استفاده از تصویر ساختمان برای تحکیم شخصیت سازمانی عنصر مرکزی به عنوان مفسر منطقه عمومی
4. This paper describes the realization of the simulation of mandibular movements and occlusal contacts detecting when building virtual articulator system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله درک شبیه سازی حرکات mandibular و تماس های occlusal را در هنگام ایجاد یک سیستم مجازی سازی مجازی توصیف می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تحقق شبیه سازی حرکات فک پایین و تشخیص تماس اکلوزال در هنگام ایجاد سیستم آرشیو مجازی توصیف می شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تحقق شبیه سازی حرکات فک پایین و تشخیص تماس اکلوزال در هنگام ایجاد سیستم آرشیو مجازی توصیف می شود
5. The paper introduces the requirements of installation and process of Ikarus articulator and its hydraulic control system equipped in Huanghai bus 6181S0
[ترجمه ترگمان]این مقاله الزامات نصب و فرآیند of articulator و سیستم کنترل هیدرولیکی آن را به bus Huanghai ۶۱۸۱ معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله نیازهای نصب و راه اندازی آشکارساز Ikarus و سیستم کنترل هیدرولیکی آن را در Bus 6181S0 Huanghai مجهز می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله نیازهای نصب و راه اندازی آشکارساز Ikarus و سیستم کنترل هیدرولیکی آن را در Bus 6181S0 Huanghai مجهز می کند
6. Firstly, the Gauss map of points on the cylinder and a random sampling method are used to compute the rotation axis equation of the simple articulator .
[ترجمه ترگمان]ابتدا، نقشه گاوس از نقاط روی سیلندر و یک روش نمونه گیری تصادفی برای محاسبه معادله چرخش محور ساده استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در ابتدا نقشه نقاط گاوس در نقاط سیلندر و یک روش نمونه گیری تصادفی برای محاسبه معادله محور چرخش از مفصل ساده استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در ابتدا نقشه نقاط گاوس در نقاط سیلندر و یک روش نمونه گیری تصادفی برای محاسبه معادله محور چرخش از مفصل ساده استفاده می شود
7. A mobile missile system; the tongue is. . . the most mobile articulator .
[ترجمه ترگمان]یک سیستم موشکی موبایل؛ زبان articulator است
[ترجمه گوگل]یک سیستم موشکی تلفن همراه؛ زبان زبان است موبایل ترین موبایل
[ترجمه گوگل]یک سیستم موشکی تلفن همراه؛ زبان زبان است موبایل ترین موبایل
8. It covers his introduction to dentistry and explores his prolific articulator designs and contributions to the prosthodontic literature.
[ترجمه ترگمان]این طرح، مقدمه او را در دندان پزشکی پوشش می دهد و طرح ها و مشارکت های فعال خود را در زمینه ادبیات prosthodontic مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقدمه خود را در مورد دندانپزشکی پوشش می دهد و به بررسی مفاهیم و مفاهیم پرطرفدار وی در ادبیات پروتزهای دندانی می پردازد
[ترجمه گوگل]این مقدمه خود را در مورد دندانپزشکی پوشش می دهد و به بررسی مفاهیم و مفاهیم پرطرفدار وی در ادبیات پروتزهای دندانی می پردازد
پیشنهاد کاربران
تولیدکننده
اندام های صوتی
articulator ( زبانشناسی )
واژه مصوب: اندام تولید
تعریف: هریک از اندامهای آوایی فعال و تأثیرگذار در تولید آواها|||متـ . فراگو
واژه مصوب: اندام تولید
تعریف: هریک از اندامهای آوایی فعال و تأثیرگذار در تولید آواها|||متـ . فراگو
کلمات دیگر: