کلمه جو
صفحه اصلی

compages


کالبد

انگلیسی به فارسی

کالبد


انگلیسی به انگلیسی

• structure or system consisting of many parts

جملات نمونه

1. Compages separator is used to improve separating effeciency.
[ترجمه ترگمان]جدا کننده جدا کننده برای بهبود effeciency جداسازی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]جداسازی سازنده برای بهبود عملکرد جداسازی استفاده می شود

2. Full of contrastive harmony compages in the office. New and old work together, Just showing designers 's different good ideas.
[ترجمه ترگمان]هماهنگی کامل و contrastive در دفتر کار کاره ای جدید و قدیمی با هم، فقط ایده های خوب مختلف طراحان را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]کامل از هماهنگی متناسب در دفتر کار جدید و قدیمی با هم، فقط نشان دادن ایده های مختلف طراحی طراحان است

3. This is an innovated module combined device of desulphurization and dust removal, the user could assemble the compages willfully according to the need of teaching and scientific research.
[ترجمه ترگمان]این یک مدل ابداعی ترکیبی از desulphurization و حذف گرد و غبار است، کاربر می تواند با توجه به نیاز به تدریس و تحقیقات علمی، compages را به طور تعمدی گردآوری کند
[ترجمه گوگل]این یک ماژول نوآورانه ترکیبی از سولفوریزاسیون و حذف گرد و غبار است، کاربر می تواند compages با توجه به نیاز به آموزش و تحقیقات علمی

4. The producing process of solid wooden furniture is very complex, especially the exact compages of each part decide the firm and durable degree of the whole furniture.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید مبلمان چوبی محکم بسیار پیچیده است، به خصوص the دقیق هر قسمت، سطح محکم و پایداری کل اثاثیه را تصمیم گیری می کند
[ترجمه گوگل]فرآیند تولید مبلمان چوبی جامد بسیار پیچیده است، به ویژه با جزئیات کاملی از هر بخش تصمیم می گیرند که جامد و درجه دوام کل مبلمان

5. This method can avoid the disfigurement of singleobjective optimization, thereby valuing the best compages of the aircraft configuration parameter more reasonably.
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند از تغییر شکل بهینه سازی singleobjective اجتناب کند، در نتیجه بهترین compages پارامتر پیکربندی هواپیما را بطور منطقی ارزش گذاری می کند
[ترجمه گوگل]این روش می تواند از آسیب رساندن به یک بهینه سازی یک هدف جلوگیری کند، بدین ترتیب، به بهترین وجه مقادیر بهترین پارامتر پیکربندی هواپیما را معقول تر می کند

6. A high tensive abstract form comes into being through the links and the compages of the sticks with various lengthen.
[ترجمه ترگمان]شکل انتزاعی بسیار انتزاعی از طریق پیوندها و the چوب با اندازه های مختلف صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]یک شکل انتزاعی با وضوح بالا از طریق پیوندها و محاسبات چوب با طول های مختلف می آید

7. Secondly, in the process of the new model's design, the writer takes some new marketing element into his consideration, such as knowledge, interaction, compages etc.
[ترجمه ترگمان]دوم، در فرآیند طراحی مدل جدید، نویسنده یک عنصر بازاریابی جدید را در نظر می گیرد، مانند دانش، تعامل، و غیره
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، در فرایند طراحی مدل جدید، نویسنده عنصر بازاریابی جدیدی را در نظر دارد، مانند دانش، تعامل، compages و غیره

8. The influences of different regulating speed of gates to the changes of water-surface profile in channels under conditions of different gate regulating compages and operation modes are given.
[ترجمه ترگمان]تاثیرات تنظیم سرعت متفاوت گیت ها به تغییرات پروفیل سطح آب در کانال ها تحت شرایط تنظیم گیت های مختلف تنظیم و حالت های عملیاتی ارایه شده است
[ترجمه گوگل]تأثیرات سرعت تنظیم گیت های مختلف به تغییر مشخصات سطح آب در کانال ها در شرایط مختلف تنظیم کننده دروازه ها و حالت های عملیاتی داده شده است


کلمات دیگر: