(در جنوب غربی ایالات متحده) رفیق، کاکا
compadre
(در جنوب غربی ایالات متحده) رفیق، کاکا
انگلیسی به فارسی
(در جنوب غربی ایالات متحده) رفیق، کاکا
انگلیسی به انگلیسی
• (term used mainly in north america) associate; amigo, close friend, pal, companion, buddy (from spanish)
جملات نمونه
1. Now, the term compadre, or its abbreviated form pare, is normally used in address to indicate intimacy and equality.
[ترجمه ترگمان]حالا واژه رفیق، یا بخش خلاصه آن، معمولا در آدرس برای نشان دادن صمیمیت و برابری استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اصطلاح compadre یا فرم اختصاری آن، معمولا در آدرس برای نشان دادن صمیمیت و برابری استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اصطلاح compadre یا فرم اختصاری آن، معمولا در آدرس برای نشان دادن صمیمیت و برابری استفاده می شود
2. For there's Condi and Dick, my old compadre, talking to me about some oil-rich Saudi, but soon I'll touch the brown brown grass of home.
[ترجمه ترگمان]رفیق قدیمی من، رفیق قدیمی من، رفیق قدیمی من، رفیق قدیمی من در مورد مقدار کمی نفت، با من حرف می زد، اما به زودی علف های قهوه ای روشن خانه را لمس می کنم
[ترجمه گوگل]برای Condi و دیک، کمپای قدیمی من، صحبت کردن با من در مورد بعضی نفت عربستان سعودی، اما به زودی من چمن قهوه ای قهوه ای از خانه لمس کنید
[ترجمه گوگل]برای Condi و دیک، کمپای قدیمی من، صحبت کردن با من در مورد بعضی نفت عربستان سعودی، اما به زودی من چمن قهوه ای قهوه ای از خانه لمس کنید
3. Ken, compadre, I admire the colloquial style.
[ترجمه ترگمان] کن رفیق، من the رو تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]کن، کامپادر، من سبک گفتگو را تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]کن، کامپادر، من سبک گفتگو را تحسین می کنم
4. Pumpaa, my corpulent compadre, it's the crunchy ones that make the meal.
[ترجمه ترگمان]رفیق، رفیق تنومند من اون تیکه های crunchy که غذا درست میکنن
[ترجمه گوگل]پومپا، کامپادول چنگال من، آنهایی که شکننده هستند و غذا می خورند
[ترجمه گوگل]پومپا، کامپادول چنگال من، آنهایی که شکننده هستند و غذا می خورند
5. My mother listened and immediately sought the doctor's support. "Imagine, Compadre, " she said, "he wants to be a writer. "
[ترجمه ترگمان]مادرم به سخنان دکتر گوش می داد و بلافاصله به دنبال حمایت دکتر بود او گفت: \" تصور کنید، او می خواهد نویسنده باشد \"
[ترجمه گوگل]مادر من گوش داد و بلافاصله از طرف دکتر پرسید: 'تصور کنید، کامپادر،' او گفت، 'او می خواهد نویسنده شود '
[ترجمه گوگل]مادر من گوش داد و بلافاصله از طرف دکتر پرسید: 'تصور کنید، کامپادر،' او گفت، 'او می خواهد نویسنده شود '
کلمات دیگر: