کلمه جو
صفحه اصلی

serrate


معنی : دندانه دندانه، مضرس، اره ای، مضرس کردن
معانی دیگر : دارای لبه ی اره مانند، اره لب، دندانه دار، اره لب کردن، اره ای کردن

انگلیسی به فارسی

دندانه دندانه، اره ای، مضرس، مضرس کردن


مرطوب کننده، مضرس کردن، دندانه دندانه، اره ای، مضرس


انگلیسی به انگلیسی

• make serrated, cause to be notched
having a jagged edge, having a notched edge like the teeth of a saw

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] اره مانند. همراه با دندانه هایی شبیه به اره.
[ریاضیات] دندانه دار، اره ای

مترادف و متضاد

دندانه دندانه (صفت)
cogged, serrate, crenate, dentate, saw-toothed

مضرس (صفت)
jagged, serrate, dentate, denticulated, ridged, toothed, ridgy, runcinate, serrulate, serrulated

اره ای (صفت)
serrate

مضرس کردن (فعل)
tooth, serrate

جملات نمونه

1. a serrate leaf
برگ اره لب

2. to serrate a steel blade
تیغه ی پولادین را اره لب کردن

3. Use a knife with a serrated edge .
[ترجمه ترگمان]از یک چاقو با لبه دندانه دار استفاده کنید
[ترجمه گوگل]یک چاقو با یک لبه دندانه دار استفاده کنید

4. You really need a knife with a serrated edge for cutting bread.
[ترجمه ترگمان]تو واقعا به یه چاقو با لبه دندانه دار برای بریدن نون احتیاج داری
[ترجمه گوگل]برای برش نان، شما واقعا نیاز به چاقو دارید

5. Bread knives should have a serrated edge.
[ترجمه ترگمان]چاقوی نان باید لبه دندانه دار داشته باشد
[ترجمه گوگل]چاقوهای نان باید یک لبه دندانه دار داشته باشند

6. A razor blade or serrated knife will work well.
[ترجمه ترگمان]تیغه تیغ یا چاقو تیز به خوبی کار می کند
[ترجمه گوگل]تیغ تیغه یا چاقو دندانه دار به خوبی کار خواهد کرد

7. The knife in Dennis's paw was sharp and serrated, with a sturdy wooden handle.
[ترجمه ترگمان]چاقویی که در پنجه Dennis بود، تیز و دندانه دار بود، با یک دسته چوبی محکم
[ترجمه گوگل]چاقو در دنج دنیس بود و با یک صندلی چوبی محکم بسته بود

8. The flouncy fish gets particularly huffy about serrated edges, which tear rather than slice through its delicate flesh.
[ترجمه ترگمان]این ماهی به طور خاصی از لبه دندانه دار چاقو تیز می شود، که به جای آن تکه از گوشت لطیف آن را پاره می کند
[ترجمه گوگل]ماهی آبیاری به خصوص در مورد لبه های دندانه دار، که به جای شکاف از طریق گوشت ظریف آن را پاره می کند، به خصوص با عجله روبرو می شود

9. This spine has a serrated edge and can inflict painful wounds.
[ترجمه ترگمان]این ستون فقرات یک لبه دندانه دار دارد و می تواند آسیب های دردناکی وارد کند
[ترجمه گوگل]این ستون فقرات دارای لبه دندانی است و می تواند زخم های دردناک ایجاد کند

10. Cut into three layers using a serrated knife.
[ترجمه ترگمان]برش به سه لایه با استفاده از چاقو دندانه دار
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک چاقوی خاردار به سه لایه بریزید

11. Using a serrated knife, remove kernels of corn from cobs; reserve both kernels and cobs for sauce.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک چاقوی دندانه دار، هسته های ذرت را از cobs جدا کنید؛ هر دو هسته و cobs را برای سس ذخیره کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک چاقو دندانه دار، دانه های ذرت را از کوب ها جدا کنید هر دو هسته و cobs برای سس را رزرو کنید

12. With a serrated knife, cut corn kernels off cob; set aside.
[ترجمه ترگمان]با یک چاقوی دندانه دار، پوست ذرت و ذرت را جدا می کند
[ترجمه گوگل]با یک چاقو دندانه دار، دانه های ذرت را خرد کنید کنار گذاشتن

13. The leaf, with a faintly serrated edge, has a distinct brownish-green or dark brown midrib.
[ترجمه ترگمان]برگ با لبه دندانه دار faintly، قهوه ای روشن قهوه ای یا قهوه ای تیره دارد
[ترجمه گوگل]برگ، با لبه ضخیم دندانه دار، حاوی قهوه ای مایل به قهوه ای مایل به سبز یا قهوه ای مایل به قرمز است

14. In this article the electromagnetic scattering characteristics of serrate gaps common in aircraft surfaces are investigated.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، خصوصیات پراکنش امواج الکترومغناطیسی در سطوح هواپیما مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله ویژگی های پراکندگی الکترومغناطیسی شکاف های سوراخدار در سطح هواپیما مورد بررسی قرار گرفته است

15. Leaves simple, exstipulate, alternate, rarely opposite, entire or serrate at margin.
[ترجمه ترگمان]برگ های ساده، exstipulate، متناوب، به ندرت مخالف، کل یا serrate را ترک می کنند
[ترجمه گوگل]برگ های ساده، تحریک، جایگزین، به ندرت مخالف، کامل و یا در حاشیه

a serrate leaf

برگ اره لب


a serrated knife

چاقوی اره لب


to serrate a steel blade

تیغه‌ی پولادین را اره لب کردن


پیشنهاد کاربران

serrate ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: ارّه ای
تعریف: ویژگی برگی دارای حاشیه ای با دندانه های کوچک تیز که نوک آنها به سمت رأس باشد


کلمات دیگر: