کلمه جو
صفحه اصلی

coriolis force


(فیزیک) نیروی کریولیس (نیروی وارد به شی در حال حرکت از دیدگاه کسی که بر سطح چرخانی مانند کره ی زمین قرار دارد: این نیرو با سرعت شی تناسب دارد و بر جهت حرکت آن عمود است)

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) نیروی کریولیس (نیروی وارد به شی درحال حرکت از دیدگاه کسی که بر سطح چرخانی مانند کره‌ی زمین قرار دارد: این نیرو با سرعت شی تناسب دارد و بر جهت حرکت آن عمود است)


نیروی Coriolis


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a force held to be responsible for the straying off course of a falling object toward a rotating body such as the earth.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] نیروی کوریولیس
[برق و الکترونیک] نیروی کوریولیس نیروی طبیعی مربوط به چرخش زمین که می تواند پرتابه ای را از مسیر پرواز خود منحرف کند.
[آب و خاک] نیروی کریولیس

جملات نمونه

1. But a rotating craft exerts Coriolis forces, which work in a different direction from a centripetal force.
[ترجمه ترگمان]اما یک کشتی چرخان نیروی کریولیس را وارد می کند که در جهت متفاوتی از نیروی centripetal کار می کند
[ترجمه گوگل]اما یک هنرپیشه چرخشی نیروهای کریوئلیس را اعزام می کند، که از جهت نیروی محوری به جهت دیگری کار می کند

2. It is sometimes called the Coriolis force, but this is very misleading.
[ترجمه ترگمان]گاهی نیروی کریولیس نامیده می شود ولی بسیار گمراه کننده است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات نیروی Coriolis نامیده می شود، اما این بسیار گمراه کننده است

3. The shallow - water effect, pressure gradient. Coriolis force and bottom friction are considered in this model.
[ترجمه ترگمان]اثر آب سطحی، شیب فشار نیروی کریولیس و اصطکاک پایین در این مدل در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]اثر کم عمق آب، گرادیان فشار نیروی Coriolis و اصطکاک پایین در این مدل در نظر گرفته شده است

4. The design of Coriolis force mass flowmeter is introduced in this paper.
[ترجمه ترگمان]طراحی جریان سنج جرم نیروی کریولیس در این مقاله مطرح شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، طراحی جریان سنج توده ی نیروی Coriolis معرفی شده است

5. It is the second Coriolis force.
[ترجمه ترگمان]این دومین نیروی کریولیس می باشد
[ترجمه گوگل]این دومین نیروی Coriolis است

6. Coriolis force is the reason for earth differential rotation.
[ترجمه ترگمان]نیروی کریولیس دلیل چرخش دیفرانسیل زمین است
[ترجمه گوگل]نیروی Coriolis دلیلی برای چرخش دیفرانسیل زمین است

7. It is the first Coriolis force.
[ترجمه ترگمان]این نخستین نیروی کریولیس می باشد
[ترجمه گوگل]این اولین نیروی Coriolis است

8. It is shown from the analysis of formation mechanism that the pressure gradient force, vertically frictional force and Coriolis force play the leading roles in forming the YSWC.
[ترجمه ترگمان]از تجزیه و تحلیل مکانیسم تشکیل که نیروی گرادیان فشاری، نیروی اصطکاکی عمودی و نیروی کریولیس نقش رهبری را در شکل گیری the ایفا می کنند، نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]از تجزیه و تحلیل مکانیزم تشکیل که نشان می دهد نیروی فشار شیب، نیروی اصطکاکی عمودی و نیروی Coriolis نقش اصلی در تشکیل YSWC را نشان می دهد، نشان داده شده است

9. The first part of the article, the emergence of the Coriolis force.
[ترجمه ترگمان]قسمت اول این مقاله، ظهور نیروی کریولیس می باشد
[ترجمه گوگل]قسمت اول مقاله، ظهور نیروی Coriolis

پیشنهاد کاربران

Coriolis force ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: نیروی کوریولیس
تعریف: نیروی ظاهری بر ذرات متحرک در دستگاه مختصات نالَختی


کلمات دیگر: