مناسب و درخور چیزی بودن،
به درد چیزی خوردن،
کارآمد بودن برای موردی بخصوص،
کارمایه ی چیزی را فراهم آوردن.
This discovery provides good grist to the mill
”این اکتشاف کارمایه ی خوبی [برای موضوع] فراهم می آورد. “
به درد چیزی خوردن،
کارآمد بودن برای موردی بخصوص،
کارمایه ی چیزی را فراهم آوردن.
This discovery provides good grist to the mill
”این اکتشاف کارمایه ی خوبی [برای موضوع] فراهم می آورد. “