رجوع شود به: reformatory، دارالتادیب نوجوانان، مدرسه تهذیب اخلاقی
reform school
رجوع شود به: reformatory، دارالتادیب نوجوانان، مدرسه تهذیب اخلاقی
انگلیسی به فارسی
دارالتادیب نوجوانان، مدرسه تهذیب اخلاقی
مدرسه اصلاحات، دارالتادیب نوجوانان، مدرسه تهذیب اخلاقی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: see reformatory.
مترادف و متضاد
school for troubled youth
Synonyms: boot camp, borstal, house of correction, military school, reformatory, training school
جملات نمونه
1. If you're not careful, you'll end up in reform school.
[ترجمه ترگمان]اگر مراقب نباشی، در مدرسه اصلاح خواهی شد
[ترجمه گوگل]اگر دقت نکنید، به مدرسه اصلاحات بر می گردید
[ترجمه گوگل]اگر دقت نکنید، به مدرسه اصلاحات بر می گردید
2. Some suggestions are given that to reform school PE education, in order to change students' spare time weak point of sport activity, improve the students' physical health.
[ترجمه ترگمان]به برخی پیشنهادها داده می شود تا آموزش و پرورش PE را اصلاح کنند تا دانش آموزان زمان ضعیف فعالیت های ورزشی را تغییر دهند و سلامت جسمی دانشجویان را بهبود بخشند
[ترجمه گوگل]برخی از پیشنهادات ارائه شده است که برای اصلاح مدرسه آموزش و پرورش PE، به منظور تغییر فرصت های شغلی دانش آموزان از فعالیت های ورزشی، بهبود سلامت جسمی دانش آموزان
[ترجمه گوگل]برخی از پیشنهادات ارائه شده است که برای اصلاح مدرسه آموزش و پرورش PE، به منظور تغییر فرصت های شغلی دانش آموزان از فعالیت های ورزشی، بهبود سلامت جسمی دانش آموزان
3. Then news came that Dean was out of reform school and was coming to New York for the first time; also there was talk that he had just married a girl called Marylou.
[ترجمه ترگمان]بعد خبر رسید که دین از مدرسه reform بیرون آمده و برای اولین بار به نیویورک آمده بود، و در ضمن صحبت از ازدواج با دختری به نام Marylou بود
[ترجمه گوگل]سپس اخبار دریافت که دین از مدرسه اصلاحات خارج شده و برای اولین بار به نیویورک می آید؛ همچنین گفت که او فقط یک دختر با نام Maryloou ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]سپس اخبار دریافت که دین از مدرسه اصلاحات خارج شده و برای اولین بار به نیویورک می آید؛ همچنین گفت که او فقط یک دختر با نام Maryloou ازدواج کرد
4. There existed significant correlation between reform school students' mental health level and their parents' parenting styles.
[ترجمه ترگمان]همبستگی قابل توجهی بین سطح سلامت دانش آموزان مدارس و سبک های فرزندپروری آن ها وجود داشت
[ترجمه گوگل]همبستگی معناداری بین سطح سلامت روانی دانش آموزان دوره اصلاحات و سبک های والدین والدین وجود دارد
[ترجمه گوگل]همبستگی معناداری بین سطح سلامت روانی دانش آموزان دوره اصلاحات و سبک های والدین والدین وجود دارد
5. Consequently, we need to increase government input, to reform school system, and to recruit teachers so that early childhood education could be compulsorized district by district, and step by step.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، ما باید ورودی دولت را افزایش دهیم، سیستم مدارس را اصلاح کنیم، و معلمان را به گونه ای استخدام کنیم که آموزش زودهنگام کودکان را می توان از طریق ناحیه و گام به قدم افزایش داد
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، ما نیاز به افزایش ورودی دولت، اصلاح سیستم مدرسه و استخدام معلمان داریم تا بتوانیم آموزش و پرورش دوران کودکی را به ولسوالی تقسیم کنیم و گام به گام
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، ما نیاز به افزایش ورودی دولت، اصلاح سیستم مدرسه و استخدام معلمان داریم تا بتوانیم آموزش و پرورش دوران کودکی را به ولسوالی تقسیم کنیم و گام به گام
6. After Ray came out of the reform school many of his former friends avoided him like the plague.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه ری از مدرسه اصلاحات بیرون آمد، بسیاری از دوستان سابقش مانند طاعون از او دوری کردند
[ترجمه گوگل]پس از اینکه ری از مدرسه اصلاحات خارج شد، بسیاری از دوستان سابق او از او مانند طاعون اجتناب کردند
[ترجمه گوگل]پس از اینکه ری از مدرسه اصلاحات خارج شد، بسیاری از دوستان سابق او از او مانند طاعون اجتناب کردند
7. There also existed very significant negative correlation between reform school students' mental health level and their stress level caused by negative life events.
[ترجمه ترگمان]همچنین همبستگی منفی قابل توجهی بین سطح سلامت دانشجویان در سطح سلامت روانی و سطح استرس آن ها ناشی از رویداده ای منفی زندگی وجود داشت
[ترجمه گوگل]همچنین بین میزان سلامت روانی دانش آموزان تحصیلات تکمیلی و میزان استرس آنها که منجر به رویدادهای زندگی منفی می شود همبستگی بسیار منفی وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین بین میزان سلامت روانی دانش آموزان تحصیلات تکمیلی و میزان استرس آنها که منجر به رویدادهای زندگی منفی می شود همبستگی بسیار منفی وجود دارد
8. The reform school students updating ability exhibited a poorer performance in executive functions, which showed their executive .
[ترجمه ترگمان]توانایی به روز رسانی دانش آموزان مدارس، عملکرد ضعیف تر را در کارکرده ای اجرایی نشان می دهد، که اجرایی آن ها را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اصلاحات مدرسه به روز رسانی توانایی نمایش عملکرد ضعیف در عملکرد اجرایی، که نشان داد اجرایی آن
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اصلاحات مدرسه به روز رسانی توانایی نمایش عملکرد ضعیف در عملکرد اجرایی، که نشان داد اجرایی آن
9. It costs more to send someone reform school than it does to send them to Eton.
[ترجمه ترگمان]فرستادن یک مدرسه اصلاحی بیشتر از فرستادن آن ها به مدرسه ایتن است
[ترجمه گوگل]هزینه آن بیشتر برای ارسال یک مدرسه اصلاحی است تا اینکه به اونت ارسال شود
[ترجمه گوگل]هزینه آن بیشتر برای ارسال یک مدرسه اصلاحی است تا اینکه به اونت ارسال شود
10. After Ray came out reform school many of his former friends avoided him like the plague.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه ری از مدرسه اصلاحات بیرون آمد، بسیاری از دوستان سابقش مانند طاعون از او دوری کردند
[ترجمه گوگل]پس از اینکه رئی از مدرسه اصلاحات خارج شد، بسیاری از دوستان سابق او از او مانند طاعون اجتناب کردند
[ترجمه گوگل]پس از اینکه رئی از مدرسه اصلاحات خارج شد، بسیاری از دوستان سابق او از او مانند طاعون اجتناب کردند
11. The reform school students updating ability a poorer performance in executive functions, which showed their executive.
[ترجمه ترگمان]اصلاح به روز رسانی دانش آموزان مدارس، عملکرد ضعیف در کارکرده ای اجرایی را به روز می کند که اجرایی خود را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اصلاحات مدرسه توانایی عملکرد ضعیف در عملکرد اجرایی را افزایش دادند که نشان می داد اجرایی شدن آنها
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اصلاحات مدرسه توانایی عملکرد ضعیف در عملکرد اجرایی را افزایش دادند که نشان می داد اجرایی شدن آنها
12. Have fun at reform school.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه اصلاحات لذت ببرید
[ترجمه گوگل]از مدرسه اصلاحات لذت ببرید
[ترجمه گوگل]از مدرسه اصلاحات لذت ببرید
13. Some one had told him that it must be a reform school and so he sat all day in tears.
[ترجمه ترگمان]کسی به او گفته بود که این باید یک مدرسه اصلاحی باشد و بنابراین او تمام روز را در اشک های خود نشست
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها به او گفته بودند که باید یک مکتب اصلاحی باشد و بنابراین او تمام روز در اشک می نشیند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها به او گفته بودند که باید یک مکتب اصلاحی باشد و بنابراین او تمام روز در اشک می نشیند
14. Don't marry a man to reform him - that's what reform schools are for. Mae West
[ترجمه ترگمان]با مردی ازدواج نکنید که او را اصلاح کند - این چیزی است که مدارس را اصلاح می کند مای وست
[ترجمه گوگل]با یک مرد برای اصلاح او ازدواج نکنید - این چیزی است که برای مدارس اصلاحات وجود دارد مای غرب
[ترجمه گوگل]با یک مرد برای اصلاح او ازدواج نکنید - این چیزی است که برای مدارس اصلاحات وجود دارد مای غرب
پیشنهاد کاربران
مدرسه ی بازپروری
کانون اصلاح و تربیت
کلمات دیگر: