1. the guests were unhappy with the chef
مشتریان از سرآشپز ناراضی بودند.
2. The Decameron is widely regarded as Boccaccio's chef d'oeuvre.
[ترجمه ترگمان]The به طور گسترده به عنوان سرآشپز بوکاتچو در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]Decameron به طور گسترده ای به عنوان آشپز Boccaccio شناخته شده است
3. Try this new dish, created by our head chef.
[ترجمه ترگمان]این غذای تازه را امتحان کنید که توسط سر آشپز ما ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]این ظرف جدید را که توسط سرآشپز سر ما ایجاد شده، امتحان کنید
4. He started work as a trainee chef.
[ترجمه ...] او کار خود را به عنوان یک آشپز نو آموز شروع کرد
[ترجمه ترگمان]او کار خود را به عنوان یک کارآموز شروع کرد
[ترجمه گوگل]او کار خود را به عنوان آشپز کارآموز شروع کرد
5. Two women were hurt and the chef was bashed over the head with a bottle.
[ترجمه ترگمان]دو زن مجروح شده بودند و سر آشپز با بطری به سرش کوبیده شده بود
[ترجمه گوگل]دو زن صدمه دیده بودند و سرآشپز با یک بطری سر بریده بود
6. Every day a different chef will be conjuring up delicious dishes in the restaurant.
[ترجمه ...] هر روز یک سرآشپز متفاوت غذاهای خوشمزه را در رستوران به ارمغان می آورد. . . . . . .
[ترجمه ترگمان]هر روز آشپز دیگری غذاهای خوش مزه را در رستوران نگهداری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هر روز یک سرآشپز متفاوت غذاهای خوشمزه را در رستوران به ارمغان می آورد
7. She dreamed of becoming a chef.
[ترجمه او درمورد یک آشپز خواب میدید] او درمورد یک آشپز خواب میدید
[ترجمه Mahla] او رویای آشپز شدنش را میدید
[ترجمه ترگمان]او خواب یک آشپز را می دید
[ترجمه گوگل]او از تبدیل شدن به آشپز رویایی
8. Her father, a trained chef, now works as a bus driver.
[ترجمه ترگمان]پدرش یک آشپز آموزش دیده است که در حال حاضر به عنوان راننده اتوبوس کار می کند
[ترجمه گوگل]پدرش، آشپز آموزش دیده، اکنون به عنوان یک راننده اتوبوس کار می کند
9. The chef had produced one of his most spectacular creations, a whole roasted swan.
[ترجمه ترگمان]آشپز یکی از شگفت انگیزترین مخلوقات خود را، که یک قو roasted بود، به وجود آورده بود
[ترجمه گوگل]سرآشپز یکی از زیباترین آثار او، یک قوچ خوراکی کامل را تولید کرد
10. James works as assistant chef at a fast food restaurant.
[ترجمه ترگمان]جیمز به عنوان دستیار آشپز در یک رستوران فست فود کار می کند
[ترجمه گوگل]جیمز به عنوان دستیار سرآشپز در رستوران فست فود کار می کند
11. John worked as a chef in the merchant navy.
[ترجمه ترگمان]جان به عنوان یه سرآشپز تو نیروی دریایی کار می کرده
[ترجمه گوگل]جان به عنوان سرآشپز در نیروی دریایی کار می کرد
12. The chef used an electric grinder in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]آشپز از یک آسیاب برقی در آشپزخانه استفاده کرد
[ترجمه گوگل]سرآشپز یک آشپزخانه الکتریکی را در آشپزخانه استفاده می کند
13. I commended the chef on the excellent meal. I later wrote to commend him to his employer, the restaurant owner.
[ترجمه ترگمان]من از آشپز در غذای عالی تشکر کردم بعدها نوشتم که او را به کارفرمای خود، صاحب رستوران، می سپارم
[ترجمه گوگل]من آشپز را بر روی وعده های عالی ستایش کردم من بعدا نوشتم که او را به کارفرمای خود، صاحب رستوران دعوت کند
14. The chef bustled about in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]آشپز با عجله در آشپزخانه به حرکت در آمد
[ترجمه گوگل]سرآشپز در آشپزخانه گریه کرد
15. He took a job as a sous chef in a London hotel.
[ترجمه ترگمان]او شغلی در هتل لندن کرایه کرده بود
[ترجمه گوگل]او در یک هتل لندن به عنوان آشپز سوس مشغول به کار شد