کلمه جو
صفحه اصلی

shod


معنی : کفش پوشیده، گل الود
معانی دیگر : گذشته و اسم مفعول: shoe، نعل کفش

انگلیسی به فارسی

کفش پوشیده، گل الود، نعل کفش


زد، کفش پوشیده، گل الود


انگلیسی به انگلیسی

( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of shoe.

• wearing shoes; equipped with shoes
shod is the past tense and past participle of shoe.

مترادف و متضاد

کفش پوشیده (اسم)
shod

گل الود (صفت)
thick, bedraggled, muddy, shod, turbid, feculent

جملات نمونه

1. well shod for mountain climbing
دارای کفش های خوب برای کوهنوردی

2. The cobbler's wife is the worst shod.
[ترجمه ترگمان]همسر The بدترین کفش shod است
[ترجمه گوگل]همسر جادوگر بدترین ضربه است

3. It's best for children's feet to be shod with real leather.
[ترجمه ترگمان]برای بچه ها بهتر است که با چرم واقعی کفش بپوشند
[ترجمه گوگل]بهتر است برای پا کودکان با چرم واقعی شسته شود

4. The children were well shod and happy.
[ترجمه ترگمان]بچه ها shod و شاد بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها خوب بودند و خوشحال بودند

5. His large feet were shod in trainers.
[ترجمه ترگمان]پاهای بزرگ او in بود
[ترجمه گوگل]پاهای بزرگ او در مربیان پاره شد

6. We took the horses to be shod.
[ترجمه ترگمان]اسب ها را took
[ترجمه گوگل]ما اسبها را گرفتیم

7. He has demonstrated a strong preference for being shod in running shoes.
[ترجمه ترگمان]او یک ترجیح قوی برای نعل کردن کفش های دوندگی نشان داده است
[ترجمه گوگل]او مزایای قوی را در کفش های راننده نشان داده است

8. All the horses must be shod with new horseshoes for the show.
[ترجمه ترگمان]همه اسب ها باید نعل اسب را برای نمایش نعل کنند
[ترجمه گوگل]همه اسب ها باید با اسب های جدید برای نمایش نمایش داده شوند

9. Its steel shod hooves sent sparks off the stones, like portents.
[ترجمه ترگمان]سم های نعل دارش، مثل اشباح، جرقه ها را از سنگ ها بیرون می فرستاد
[ترجمه گوگل]کوچه های کوچک فولادی از سنگ ها مانند عالمت های جرقه زدگی

10. There, sure enough, was a neatly shod foot, and a hand just visible close to it.
[ترجمه ترگمان]آنجا، مطمئن بود که پای کفش راحتی است و دستی فقط در آن دیده می شود
[ترجمه گوگل]وجود دارد، به اندازه کافی اطمینان داشت، پا پاشیده بود، و یک دست فقط نزدیک به آن قابل مشاهده است

11. A shod note accompanied the card, informing me that it had been found on Oberleutnant Bauer's body.
[ترجمه ترگمان]یک یادداشت کفش که همراه کارت بود به من گفت که آن را روی جسد باور Bauer پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]یک یادداشت کتانی این کارت را به همراه آورد و به من اطلاع داد که در بدن Oberleutnant Bauer یافت شده است

12. Climatic changes may be shod term, like El Nino, or long term, like global cooling or warming over millennia.
[ترجمه ترگمان]تغییرات Climatic ممکن است بلند باشند، مثل آل نینو، یا بلند مدت، مانند خنک شدن جهانی یا گرم شدن در طول هزاران سال
[ترجمه گوگل]تغییرات آب و هوایی ممکن است از لحاظ شبیه سازی مانند El Nino یا دراز مدت مانند سرد شدن یا گرمایش جهانی بیش از هزاران سال باشد

13. There are the chronically shod who would only dream of stepping out of their shoes in the shower or in bed.
[ترجمه ترگمان]the chronically که تنها رویای قدم برداشتن از کفش های خود را در زیر دوش یا خواب دیده می شود، وجود دارد
[ترجمه گوگل]به طور کتبی در معرض خطر هستند که فقط رویای از دست رفتن کفش خود را در دوش یا در رختخواب می بینند

14. Boden has written an excellent shod introduction to the theory.
[ترجمه ترگمان]boden مقدمه ای چید بسیار عالی برای این نظریه نوشته است
[ترجمه گوگل]بودن مقدمه ای عالی برای این نظریه را نوشته است

15. Bergman did observe that the young man was shod with brand new moccasins of ox hide.
[ترجمه ترگمان]برگمن در این حال متوجه شد که مرد جوان کفش چرم تازه ای از گاو نر دارد
[ترجمه گوگل]برگمن متوجه شد که مرد جوان با ماکاسین های جدید با نام های اشک پنهان شده است

پیشنهاد کاربران

در مورد حیوانات به معنای "نعل شده" می باشد:
A shod horse: اسبی نعل شده.


کلمات دیگر: