کلمه جو
صفحه اصلی

simultaneous translation

انگلیسی به انگلیسی

• translation that takes place as one is speaking, translation that occurs immediately at the end of each sentence

جملات نمونه

1. There will be a simultaneous translation in English and Chinese.
[ترجمه ترگمان]ترجمه همزمان در زبان انگلیسی و چینی وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]ترجمه همزمان به زبان انگلیسی و چینی خواهد بود

2. The theatre will provide simultaneous translation in both English and Chinese.
[ترجمه ترگمان]تئاتر ترجمه همزمان در هر دو زبان انگلیسی و چینی را فراهم خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تئاتر به طور همزمان ترجمه انگلیسی و چینی را ارائه خواهد کرد

3. The speeches will be broadcast live, with simultaneous translation into English.
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی ها با ترجمه همزمان به زبان انگلیسی پخش خواهند شد
[ترجمه گوگل]سخنرانی ها به صورت زنده پخش می شود، با ترجمه همزمان به زبان انگلیسی

4. I can speak French, but simultaneous translation is beyond my capabilities .
[ترجمه ترگمان]من می توانم فرانسه صحبت کنم، اما ترجمه همزمان فراتر از توانایی من است
[ترجمه گوگل]من می توانم فرانسوی صحبت کنم، اما ترجمه همزمان فراتر از توانایی های من است

5. Simultaneous translation into English is available to delegates.
[ترجمه ترگمان]ترجمه همزمان به زبان انگلیسی برای نمایندگان موجود است
[ترجمه گوگل]ترجمه همزمان به زبان انگلیسی برای نمایندگان در دسترس است

6. Including simultaneous translation booths, matched sound systems and theatre standard lighting capable of handling the most complex conference productions.
[ترجمه ترگمان]شامل غرفه های ترجمه همزمان، سیستم های صوتی منطبق و روشنایی استاندارد تئاتر که توانایی رسیدگی به پیچیده ترین تولیدات کنفرانس را دارند
[ترجمه گوگل]از جمله کابین های ترجمه همزمان، سیستم های صوتی همسان و نورپردازی استاندارد تئاتر قادر به اداره محصولات پیچیده تر کنفرانس هستند

7. He explains that although the parliament itself enjoys simultaneous translation facilities, the group meetings have no such luck.
[ترجمه ترگمان]او توضیح می دهد که اگر چه خود پارلمان از امکانات ترجمه همزمان برخوردار است، جلسات گروهی چنین شانسی ندارند
[ترجمه گوگل]او توضیح می دهد که اگرچه پارلمان خودش امکانات ترجمه همزمان را دارد، جلسات گروهی چنین شکی ندارند

8. I apologize. I thought we had simultaneous translation there.
[ترجمه ترگمان] معذرت میخوام فکر می کردم ترجمه همزمان هم داریم
[ترجمه گوگل]معذرت می خواهم من فکر کردم که ما ترجمه همزمان را داشتیم

9. Simultaneous translation from English to Chinese (Putonghua) would be provided on request.
[ترجمه ترگمان]ترجمه همزمان از انگلیسی به چینی (Putonghua)به صورت درخواست ارائه خواهد شد
[ترجمه گوگل]ترجمه همزمان از انگلیسی به چینی (Putonghua) براساس درخواست ارائه می شود

10. Note that the event will have simultaneous translation in English and Chinese.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که این رویداد ترجمه همزمان در زبان انگلیسی و چینی خواهد داشت
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که این رویداد به طور همزمان ترجمه به زبان انگلیسی و چینی است

11. We will provide you the English-Chinese simultaneous translation service.
[ترجمه ترگمان]ما خدمات ترجمه همزمان انگلیسی - چینی را به شما خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما به شما خدمات ترجمه همزمان انگلیسی و چینی ارائه خواهیم داد

12. All presentations are delivered with simultaneous translation to English and Chinese.
[ترجمه ترگمان]همه ارائه ها با ترجمه همزمان به انگلیسی و چینی تحویل داده می شوند
[ترجمه گوگل]تمام سخنرانی ها با ترجمه همزمان به زبان انگلیسی و چینی انجام می شود

13. Hotel conference facilities are equipped with simultaneous translation, projectors, whiteboard and other advanced equipment.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات کنفرانس هتل مجهز به ترجمه همزمان، projectors، whiteboard و دیگر تجهیزات پیشرفته هستند
[ترجمه گوگل]امکانات کنفرانس هتل با ترجمه همزمان، پروژکتور، تخته سفید و دیگر تجهیزات پیشرفته مجهز شده است

14. Applications include private listening, simultaneous translation, hearing assistance.
[ترجمه ترگمان]برنامه ها شامل گوش دادن خصوصی، ترجمه همزمان و کمک شنوایی هستند
[ترجمه گوگل]برنامه های کاربردی شامل گوش دادن خصوصی، ترجمه همزمان، کمک شنوایی است

پیشنهاد کاربران

ترجمه ی همزمان


کلمات دیگر: