تر و تازگی
refurbishment
تر و تازگی
انگلیسی به فارسی
تر و تازگی
بازسازی، تر و تازگی
انگلیسی به انگلیسی
• renovation, act of reconditioning, act of restoring to good condition
the refurbishment of a place or thing is its re-equipping and redecoration.
the refurbishment of a place or thing is its re-equipping and redecoration.
جملات نمونه
1. Jenkinson instigated a refurbishment of the old gallery.
[ترجمه ترگمان]جنکینسن یکی از the قدیمی را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]جنکینسون بازسازی گالری قدیمی را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]جنکینسون بازسازی گالری قدیمی را آغاز کرد
2. The refurbishment should be completed by December.
[ترجمه ترگمان]این نوسازی باید تا ماه دسامبر تکمیل شود
[ترجمه گوگل]تعمیرات باید تا دسامبر کامل شود
[ترجمه گوگل]تعمیرات باید تا دسامبر کامل شود
3. The hotel is closed for refurbishment.
[ترجمه ترگمان]هتل برای نوسازی بسته شده است
[ترجمه گوگل]هتل برای بازسازی بسته است
[ترجمه گوگل]هتل برای بازسازی بسته است
4. A major refurbishment of the Science Area took place during the summer vacation.
[ترجمه ترگمان]در تعطیلات تابستان، یک نوسازی بزرگ در حوزه علم رخ داد
[ترجمه گوگل]یک مجتمع بزرگ منطقه علمی در طول تعطیلات تابستانی صورت گرفت
[ترجمه گوگل]یک مجتمع بزرگ منطقه علمی در طول تعطیلات تابستانی صورت گرفت
5. Sadly, due to refurbishment and a desire to create more shopping space, the kennels have been closed.
[ترجمه ترگمان]اما به دلیل نوسازی و تمایل به ایجاد فضای خرید بیشتر، the بسته شده اند
[ترجمه گوگل]متاسفانه، با توجه به بازسازی و تمایل به ایجاد فضای خرید بیشتر، خیمه ها بسته شده اند
[ترجمه گوگل]متاسفانه، با توجه به بازسازی و تمایل به ایجاد فضای خرید بیشتر، خیمه ها بسته شده اند
6. During the refurbishment period, the kiln was stripped down to its basic frame, shot-blasted and painted.
[ترجمه ترگمان]در طول دوره نوسازی، کوره را به بدنه اصلی خود باز کردند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و رنگ آمیزی کردند
[ترجمه گوگل]در طول دوره بازسازی، کوره به چارچوب اساسی آن، بمب گذاری شده و رنگ آمیزی ریخته شد
[ترجمه گوگل]در طول دوره بازسازی، کوره به چارچوب اساسی آن، بمب گذاری شده و رنگ آمیزی ریخته شد
7. Station refurbishment seems a mere insult when the trains don't run on time.
[ترجمه ترگمان]وقتی که قطارها سر وقت حرکت نمی کنند فقط یک توهین محسوب می شود
[ترجمه گوگل]ترمیم ایستگاه به نظر می رسد تنها توهین زمانی که قطار در زمان اجرا نمی شود
[ترجمه گوگل]ترمیم ایستگاه به نظر می رسد تنها توهین زمانی که قطار در زمان اجرا نمی شود
8. I hope this station obtains the grant for refurbishment, to be followed by Aberystwyth, Welshpool and then, who knows?
[ترجمه ترگمان]امیدوارم این ایستگاه برای تعمیر و تعمیر و تعقیب توسط Aberystwyth و بعد از آن، کسی که می داند، تعقیب شود؟
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که این ایستگاه کمک هزینه ای را برای بازسازی به دست آورد، که به دنبال آن Aberystwyth، Welshpool و پس از آن، چه کسی می داند؟
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که این ایستگاه کمک هزینه ای را برای بازسازی به دست آورد، که به دنبال آن Aberystwyth، Welshpool و پس از آن، چه کسی می داند؟
9. But after a sixty-five thousand pound refurbishment, the bells have been restored to full working order.
[ترجمه ترگمان]اما پس از شصت و پنج هزار پوند، ناقوس به نظم کامل رسید
[ترجمه گوگل]اما بعد از بازسازی شصت و پنج هزار پوند، زنگ ها به منظور کار کامل بازسازی شده اند
[ترجمه گوگل]اما بعد از بازسازی شصت و پنج هزار پوند، زنگ ها به منظور کار کامل بازسازی شده اند
10. Today, Para Misaram's house is undergoing significant refurbishment - thanks to the help of Tzu Chi volunteers. While fixing the leaky roof, volunteers realized the home had no bathrooms.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر خانه Para در حال انجام نوسازی قابل توجهی است - به لطف کمک از جانب داوطلبان برقع پوش داوطلبان در حالی که سقف چکه را تعمیر می کردند متوجه شدند که خانه حمام ندارد
[ترجمه گوگل]امروزه خانه Para Misaram تحت بازسازی قابل توجه است - به لطف کمک داوطلبان Tzu Chi در حالی که سقف نشتی را ثابت کرد، داوطلبان متوجه شدند که خانه هیچ حمام ندارد
[ترجمه گوگل]امروزه خانه Para Misaram تحت بازسازی قابل توجه است - به لطف کمک داوطلبان Tzu Chi در حالی که سقف نشتی را ثابت کرد، داوطلبان متوجه شدند که خانه هیچ حمام ندارد
11. Under a regular refurbishment programme, 17 public toilets were renovated in 200
[ترجمه ترگمان]با اجرای برنامه نوسازی منظم، ۱۷ توالت عمومی در ۲۰۰ دستگاه بازسازی شدند
[ترجمه گوگل]در یک برنامه بازسازی منظم، 17 توالت عمومی در 200 مورد بازسازی شد
[ترجمه گوگل]در یک برنامه بازسازی منظم، 17 توالت عمومی در 200 مورد بازسازی شد
12. Refurbishment of various brands electrochlorination equipment to the original design.
[ترجمه ترگمان]استفاده از برندها و تجهیزات مختلف به طراحی اصلی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]بازسازی تجهیزات الکتریکی کلرینگ مارک های مختلف به طراحی اصلی
[ترجمه گوگل]بازسازی تجهیزات الکتریکی کلرینگ مارک های مختلف به طراحی اصلی
13. The Loan Agreement will be conditional upon the completion and final acceptance of the refurbishment of the Villahermosa Palace.
[ترجمه ترگمان]توافق نامه اعطای وام مشروط به تکمیل و پذیرش نهایی نوسازی کاخ Villahermosa خواهد بود
[ترجمه گوگل]توافقنامه وام موافقتنامه تکمیل و پذیرش نهایی تعمیر کاخ ویلاهرموسا را بر عهده خواهد داشت
[ترجمه گوگل]توافقنامه وام موافقتنامه تکمیل و پذیرش نهایی تعمیر کاخ ویلاهرموسا را بر عهده خواهد داشت
14. The Dreghorn barracks in Edinburgh has just undergone a major refurbishment programme as well as having a new wing built.
[ترجمه ترگمان]اردوگاه های Dreghorn در ادینبورگ، به تازگی یک برنامه نوسازی بزرگ و همچنین یک بال جدید ساخته شده است
[ترجمه گوگل]سربازخانه Dreghorn در ادینبورگ فقط یک برنامه بازسازی بزرگ و همچنین داشتن یک بال جدید ساخته شده است
[ترجمه گوگل]سربازخانه Dreghorn در ادینبورگ فقط یک برنامه بازسازی بزرگ و همچنین داشتن یک بال جدید ساخته شده است
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
پیشنهاد کاربران
بهسازی
نوسازی
- بازسازی
- تعمیر
- تعمیر
کلمات دیگر: