کلمه جو
صفحه اصلی

dirty word


حرف زشت، حرف رکیک، ناپسند، دژ سخن

انگلیسی به فارسی

حرف زشت، حرف رکیک، ناپسند، دژ سخن


کلمه کثیف


مترادف و متضاد

indecent or vulgar word


Synonyms: bad word, curse, cuss, cuss word, dirty name, expletive, foul invective, four-letter word, naughty word, oath, obscenity, profane oath, profanity, swear word, vulgarity


جملات نمونه

1. So many people think feminism is a dirty word.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم فکر می کنند فمینیسم یک کلمه کثیف است
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم فکر می کنند فمینیسم کلمه کثیف است

2. My children think that work is a dirty word.
[ترجمه ترگمان]بچه های من فکر می کنند که کار یک کلمه کثیف است
[ترجمه گوگل]فرزندان من فکر می کنند که کار یک کلمه کثیف است

3. Marketing became a dirty word at the company.
[ترجمه ترگمان]بازاریابی کلمه کثیفی در شرکت پخش شد
[ترجمه گوگل]بازاریابی یک کلمه کثیف در شرکت تبدیل شد

4. 'Liberal' has somehow become a dirty word in America.
[ترجمه ترگمان]لیبرال به نوعی در آمریکا به یک لغت کثیف تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]'لیبرال' تا به حال به یک کلمه کثیف در امریکا تبدیل شده است

5. Work is a dirty word to Frank.
[ترجمه ترگمان]کار کردن کلمه کثیفی به \"فرانک\" - ه
[ترجمه گوگل]کار یک کلمه کثیف برای فرانک است

6. For the environmentally aware,'disposable'has become a dirty word.
[ترجمه ترگمان]برای آگاهی محیطی، یک بار مصرف به یک کلمه کثیف تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]برای آگاهی از محیط زیست، یکبار مصرف یک کلمه کثیف تبدیل می شود

7. Profit is not a dirty word around here.
[ترجمه ترگمان] منفعت بردن یه کلمه کثیف در این اطراف نیست
[ترجمه گوگل]سود یک کلمه کثیف در اینجا نیست

8. Reform itself was a dirty word.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات خود یک کلمه مبتذل بود
[ترجمه گوگل]اصلاحات خود یک کلمه کثیف بود

9. The author think, say dirty word, fight, cheat behavior, and vindictive gang fight are most common and most serious deviation behaviors in junior school students.
[ترجمه ترگمان]نویسنده فکر می کند، گفتن کلمه کثیف، مبارزه، رفتار فریب آمیز، و مبارزه گروهی انتقام، شایع ترین و شایع ترین رفتارهای انحرافی در دانش آموزان دبیرستانی هستند
[ترجمه گوگل]نویسنده، فکر می کند، کلمه کثیف، مبارزه، رفتار تقلب و مبارزه با باند مظلوم، شایع ترین و جدی ترین رفتارهای انحرافی در دانش آموزان مدارس راهنمایی است

10. She said a dirty word at school.
[ترجمه ترگمان]او کلمه کثیفی در مدرسه به زبان آورد
[ترجمه گوگل]او یک کلمه کثیف در مدرسه گفت

11. Machines are a dirty word now.
[ترجمه ترگمان]حالا ماشین ها کلمه کثیفی هستند
[ترجمه گوگل]ماشین ها اکنون کلمه کثیف هستند

12. Hearsay: What toddlers do when anyone mutters a dirty word.
[ترجمه ترگمان]کاری که بچه های نوپا وقتی کسی زیر لب کلمه کثیفی زمزمه می کند، انجام می دهند
[ترجمه گوگل]Hearsay: چه کودکان نوپا زمانی که کسی کلمه کثیف mutters mutters

13. Bad reputation created by a picture and a dirty word!
[ترجمه ترگمان]شهرت بد ایجاد شده توسط یک عکس و یک کلمه کثیف!
[ترجمه گوگل]شهرت بد ایجاد شده توسط یک عکس و یک کلمه کثیف!

14. To many people " compromise " is a dirty word.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از مردم \"سازش\" یک کلمه کثیف است
[ترجمه گوگل]به مصالحه بسیاری از مردم یک کلمه کثیف است

15. Oh no, I know, a dirty word?
[ترجمه ترگمان]اوه، نه، می دونم، یه کلمه کثیف؟
[ترجمه گوگل]آه نه، من می دانم، کلمه کثیف؟

پیشنهاد کاربران

- فُحش
- کلمات رکیک

مزخرف - بی معنا


کلمات دیگر: