بطورتحکم امیز
domineeringly
بطورتحکم امیز
انگلیسی به فارسی
غالب
انگلیسی به انگلیسی
• dominatingly, overbearingly, tyrannically
پیشنهاد کاربران
سلطه گرانه
I have freely and domineeringly seized her genitals
آزادانه و سلطه گرانه ، اندام تناسلی او را تصرف کرده ام
I have freely and domineeringly seized her genitals
آزادانه و سلطه گرانه ، اندام تناسلی او را تصرف کرده ام
کلمات دیگر: