دوباره مستقر کردن، دوباره جایگزین کردن، دوباره ساکن کردن، دوباره ساکن کردن دوباره قرار گذاشتن
resettle
دوباره مستقر کردن، دوباره جایگزین کردن، دوباره ساکن کردن، دوباره ساکن کردن دوباره قرار گذاشتن
انگلیسی به فارسی
دوباره مستقر کردن، دوباره جایگزین کردن، دوباره ساکن کردن
دوباره قرار گذاشتن
انگلیسی به انگلیسی
• settle again, settle anew
if a government or other organization resettles people, or if people resettle, they move to a different place to live because they are no longer able or allowed to stay in the area where they live at the moment.
if a government or other organization resettles people, or if people resettle, they move to a different place to live because they are no longer able or allowed to stay in the area where they live at the moment.
جملات نمونه
1. Use a light roller to resettle turf laid during autumn and winter.
[ترجمه ترگمان]از یک غلتک روشن برای اسکان مجدد چمن در طول فصل پاییز و زمستان استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از یک غلتک نور استفاده کنید تا زمین لرزه ای را که در پاییز و زمستان قرار دارد بچرخانید
[ترجمه گوگل]از یک غلتک نور استفاده کنید تا زمین لرزه ای را که در پاییز و زمستان قرار دارد بچرخانید
2. Higher-educated immigrants were less likely to resettle in states with high immigrant concentrations, the study found.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه یافته است که مهاجران تحصیلکرده احتمال کمتری وجود دارند که در ایالات با غلظت های بالای مهاجر اسکان داده شوند
[ترجمه گوگل]مطالعه در این زمینه نشان می دهد که مهاجران تحصیل کرده با تحصیلات بالاتری در کشورهای حاوی غلظت مهاجرین بالا به سر می برند
[ترجمه گوگل]مطالعه در این زمینه نشان می دهد که مهاجران تحصیل کرده با تحصیلات بالاتری در کشورهای حاوی غلظت مهاجرین بالا به سر می برند
3. The law requires, for example, a buyer to resettle rental tenants in housing of equivalent size and value.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، این قانون نیازمند خریدار برای اسکان مجدد مستاجران اجاره ای در خانه با اندازه و مقدار معادل است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قانون مستلزم خریدار مجدد مستاجرین اجاره ای در مسکن با اندازه معادل و ارزش است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قانون مستلزم خریدار مجدد مستاجرین اجاره ای در مسکن با اندازه معادل و ارزش است
4. Will they any attempt to resettle the victims in this earthquake?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها برای اسکان مجدد قربانیان در این زلزله تلاش می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها هر گونه تلاشی برای جابجایی قربانیان در این زلزله خواهند بود؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها هر گونه تلاشی برای جابجایی قربانیان در این زلزله خواهند بود؟
5. Finally, the Jews were allowed to resettle in England legally by an accidental affair.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، یهودیان اجازه یافتند که قانونی را به صورت قانونی در انگلستان اسکان دهند
[ترجمه گوگل]در نهایت، یهودیان مجاز به اقامت در انگلستان به طور قانونی با یک تصادف مجاز بودند
[ترجمه گوگل]در نهایت، یهودیان مجاز به اقامت در انگلستان به طور قانونی با یک تصادف مجاز بودند
6. The government is taking measures to resettle those laid - off workers.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال اتخاذ تدابیری برای اسکان مجدد افرادی است که اخراج شده اند
[ترجمه گوگل]دولت اقدامات لازم را برای بازنشستگی این کارگران انجام داده است
[ترجمه گوگل]دولت اقدامات لازم را برای بازنشستگی این کارگران انجام داده است
7. They resettle themselves in Australia.
[ترجمه ترگمان]آن ها در استرالیا زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها استرالیا را مجاب می کنند
[ترجمه گوگل]آنها استرالیا را مجاب می کنند
8. The immigrants had to resettle.
[ترجمه ترگمان]مهاجران باید استقرار مجدد داشته باشند
[ترجمه گوگل]مهاجران مجبور به اسکان مجدد شدند
[ترجمه گوگل]مهاجران مجبور به اسکان مجدد شدند
9. Because of the disease whole communities have had to leave fertile riverside villages and resettle in more arid areas.
[ترجمه ترگمان]به دلیل این بیماری، جوامع مجبور شده اند روستاهای fertile در کنار رودخانه را ترک کنند و در مناطق خشک بیشتری اسکان دهند
[ترجمه گوگل]به دلیل این بیماری، جوامع جامعۀ مجبور به ترک روستاهای باربری و اسکان مجدد در مناطق خشک تر شده اند
[ترجمه گوگل]به دلیل این بیماری، جوامع جامعۀ مجبور به ترک روستاهای باربری و اسکان مجدد در مناطق خشک تر شده اند
10. The water left in each jug can be poured together and permitted to resettle.
[ترجمه ترگمان]آب باقیمانده در هر کوزه را می توان به هم ریخت و اجازه اسکان مجدد آن را داد
[ترجمه گوگل]آب موجود در هر کوزه می تواند با هم مخلوط شود و مجاز به اسکان مجدد شود
[ترجمه گوگل]آب موجود در هر کوزه می تواند با هم مخلوط شود و مجاز به اسکان مجدد شود
11. Nyliok said just as so many people flock to newly independent South Sudan to resettle or to make a quick buck, funding for HIV/AIDS has been slashed in the global economic crisis.
[ترجمه ترگمان]Nyliok گفت که همین طور که بسیاری از مردم به جنوب سودان تازه استقلال یافته، برای اسکان مجدد و یا ایجاد یک دلار سریع، کمک مالی برای بیماری ایدز \/ اچ آی وی در بحران اقتصادی جهانی اعزام شده اند
[ترجمه گوگل]Nyliok گفت: همانطور که بسیاری از افراد به تازه ای مستقل سودان جنوبی برای استقرار مجدد و یا کم کردن سرعت اقدام می کنند، بودجه HIV / ایدز در بحران اقتصادی جهانی کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]Nyliok گفت: همانطور که بسیاری از افراد به تازه ای مستقل سودان جنوبی برای استقرار مجدد و یا کم کردن سرعت اقدام می کنند، بودجه HIV / ایدز در بحران اقتصادی جهانی کاهش یافته است
12. President Bush is wisely standing firm in urging Congress to delay action on Israel's request for $ 10 billion in loan guarantees to resettle Soviet Jews.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور بوش به طور خردمندانه ایستادگی می کند و کنگره را بر آن می دارد تا به درخواست اسرائیل برای اسکان مجدد یهودیان شوروی درخواست ۱۰ میلیارد دلار کند
[ترجمه گوگل]پرزیدنت بوش قاطعانه در تلاش است تا کنگره را به تأخیر در درخواست اسرائیل برای تضمین وام برای بازگرداندن یهودیان شوروی به تاخیر اندازد
[ترجمه گوگل]پرزیدنت بوش قاطعانه در تلاش است تا کنگره را به تأخیر در درخواست اسرائیل برای تضمین وام برای بازگرداندن یهودیان شوروی به تاخیر اندازد
13. Release the reset button and give the router about 10 secs resettle.
[ترجمه ترگمان]دکمه راه اندازی مجدد را رها کرده و روتر را در حدود ۱۰ ثانیه نمایش دهید
[ترجمه گوگل]دکمه بازنشانی را باز کنید و حدود 10 ثانیه سکوت را به روتر اختصاص دهید
[ترجمه گوگل]دکمه بازنشانی را باز کنید و حدود 10 ثانیه سکوت را به روتر اختصاص دهید
14. UNHCR's predecessor, the International Refugee Organization ( IRO ) helped one million Europeans to resettle overseas.
[ترجمه ترگمان]پیش از این، سازمان بین المللی پناهندگان (IRO)به یک میلیون اروپایی کمک کرد تا در خارج از کشور مستقر شوند
[ترجمه گوگل]سلف سازمان ملل متحد در امور پناهندگان سازمان بین المللی پناهندگان (IRO) به یک میلیون نفر از اروپایی ها کمک کرد تا در خارج از کشور مستقر شوند
[ترجمه گوگل]سلف سازمان ملل متحد در امور پناهندگان سازمان بین المللی پناهندگان (IRO) به یک میلیون نفر از اروپایی ها کمک کرد تا در خارج از کشور مستقر شوند
پیشنهاد کاربران
اسکان مجدد
کلمات دیگر: