(عامیانه)، (پوکر) روکردن ورق ها (برای تعیین برنده)، مرحله نهایی مسابقات، ازمایش نیرو
showdown
(عامیانه)، (پوکر) روکردن ورق ها (برای تعیین برنده)، مرحله نهایی مسابقات، ازمایش نیرو
انگلیسی به فارسی
مرحله نهایی مسابقات، ازمایش نیرو
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a conclusive confrontation, usu. after initial sparring or exchange of verbal hostilities.
• (2) تعریف: the showing of hands in a card game to determine the winner.
• laying down of one's cards to determine the winner (games); decisive confrontation for the purpose of settling a dispute
a showdown is a big argument or conflict which is intended to settle a dispute.
a showdown is a big argument or conflict which is intended to settle a dispute.
مترادف و متضاد
Antonyms: agreement, peacemaking
confrontation
Synonyms: breaking point, clash, climax, crisis, culmination, exposé, moment of truth, unfolding
جملات نمونه
1. The scene was set for the final showdown.
[ترجمه ترگمان]صحنه نمایش نهایی بود
[ترجمه گوگل]صحنه برای مرحله نهایی نهایی تعیین شد
[ترجمه گوگل]صحنه برای مرحله نهایی نهایی تعیین شد
2. The President is preparing for a showdown with his advisers over his plans to reform the economy.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در حال آماده شدن برای زورآزمایی با مشاوران خود در مورد برنامه های خود برای اصلاح اقتصاد است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور برای مشاوره با مشاورانش در مورد برنامه های خود برای اصلاح اقتصاد آماده است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور برای مشاوره با مشاورانش در مورد برنامه های خود برای اصلاح اقتصاد آماده است
3. I'd like to avoid a showdown with my boss if I possibly can.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم اگر بتونم با رئیسم مبارزه کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم که اگر من احتمالا می توانم با رئیس خود مقابله کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم که اگر من احتمالا می توانم با رئیس خود مقابله کنم
4. He was now strong enough to force a showdown with them.
[ترجمه ترگمان]حالا به اندازه کافی قوی بود که با آن ها هم کاری کند
[ترجمه گوگل]او اکنون به اندازه کافی قوی بود تا یک پیروزی با آنها را مجبور کند
[ترجمه گوگل]او اکنون به اندازه کافی قوی بود تا یک پیروزی با آنها را مجبور کند
5. The council is heading for a showdown over the new proposals.
[ترجمه ترگمان]این شورا در حال حرکت برای رقابت بر سر پیشنهادهای جدید است
[ترجمه گوگل]این شورا به دنبال پیروزی در پیشنهادات جدید است
[ترجمه گوگل]این شورا به دنبال پیروزی در پیشنهادات جدید است
6. Britain has a World Cup showdown with Australia next month.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در ماه آینده یک مسابقه نهایی جام جهانی با استرالیا برگزار می کند
[ترجمه گوگل]بریتانیا در ماه آینده یک جام جهانی را با استرالیا برگزار می کند
[ترجمه گوگل]بریتانیا در ماه آینده یک جام جهانی را با استرالیا برگزار می کند
7. The Prime Minister is preparing for a showdown with Ministers.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر در حال آماده شدن برای زورآزمایی نهایی با وزرا است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در حال آماده شدن برای پیروزی با وزیران است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در حال آماده شدن برای پیروزی با وزیران است
8. Management are facing a showdown with union members today.
[ترجمه ترگمان]امروزه در حال حاضر مدیریت با اعضای اتحادیه رو به رو است
[ترجمه گوگل]امروزه مدیریت با اعضای اتحادیه روبرو است
[ترجمه گوگل]امروزه مدیریت با اعضای اتحادیه روبرو است
9. Fans gathered outside the stadium for the final showdown .
[ترجمه ترگمان]طرفداران برای نمایش نهایی خارج از استادیوم جمع شدند
[ترجمه گوگل]هواداران خارج از استادیوم برای مرحله نهایی نهایی جمع شدند
[ترجمه گوگل]هواداران خارج از استادیوم برای مرحله نهایی نهایی جمع شدند
10. The showdown between Rosecrans and Bragg finally came in mid-September.
[ترجمه ترگمان]مسابقه نهایی بین Rosecrans و براگ در نهایت در اواسط سپتامبر رخ داد
[ترجمه گوگل]مرحله نهایی مسابقات بین روسکرانس و براگ در اواسط سپتامبر به پایان رسید
[ترجمه گوگل]مرحله نهایی مسابقات بین روسکرانس و براگ در اواسط سپتامبر به پایان رسید
11. The pair agreed to a second showdown in San Diego on Oct.
[ترجمه ترگمان]این زوج موافقت خود را در مورد نمایش دوم در سن دیگو، در ماه اکتبر، اعلام کردند
[ترجمه گوگل]این جفت به مرحله دوم نبرد در سن دیگو در ماه اکتبر رسید
[ترجمه گوگل]این جفت به مرحله دوم نبرد در سن دیگو در ماه اکتبر رسید
12. Components Bureau have rescheduled their league showdown with Powerhouse, postponed in controversial circumstances last month, for 23 February in Whitburn.
[ترجمه ترگمان]دفتر مولفه های برنامه مسابقه خود را با powerhouse که در شرایط بحث برانگیز ماه گذشته به تعویق افتاد، به مدت ۲۳ فوریه در Whitburn به تعویق انداخت
[ترجمه گوگل]اجزای سازنده ی انبار، مسابقات قهرمانی لیگ خود را با Powerhouse تغییر داده اند، که در ماه گذشته در ماه دسامبر در ویتبارن به تعویق افتاده است
[ترجمه گوگل]اجزای سازنده ی انبار، مسابقات قهرمانی لیگ خود را با Powerhouse تغییر داده اند، که در ماه گذشته در ماه دسامبر در ویتبارن به تعویق افتاده است
13. If the government does lose the showdown, it seems likely that John Major will call a confidence vote 24 hours later.
[ترجمه ترگمان]اگر دولت نمایش نهایی را از دست بدهد، به نظر می رسد که جان میجر ۲۴ ساعت بعد رای اعتماد به نفس خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر دولت به پیروزی برسد، به نظر می رسد احتمال دارد جان Major 24 ساعت بعد به رای اعتماد اعتماد دهد
[ترجمه گوگل]اگر دولت به پیروزی برسد، به نظر می رسد احتمال دارد جان Major 24 ساعت بعد به رای اعتماد اعتماد دهد
14. Lord Macdonald's compromise solution avoided a constitutional showdown.
[ترجمه ترگمان]راه حل مصالحه لرد مک دونالد از یک رقابت قانونی اساسی اجتناب کرد
[ترجمه گوگل]راه حل مصالحه لرد مکدونالد از یک پیروزی قانون اساسی اجتناب کرد
[ترجمه گوگل]راه حل مصالحه لرد مکدونالد از یک پیروزی قانون اساسی اجتناب کرد
15. In part two: Showdown: Soccer's big guns prepare for a shootout.
[ترجمه ترگمان]در بخش دوم، توپ های بزرگ فوتبال برای یک تیراندازی آماده می شوند
[ترجمه گوگل]در بخش دوم، اسلحه های بزرگ اسکوربورد فوتبال برای یک تیراندازی آماده می شوند
[ترجمه گوگل]در بخش دوم، اسلحه های بزرگ اسکوربورد فوتبال برای یک تیراندازی آماده می شوند
پیشنهاد کاربران
روکردن حقیقت
کلاهبرداری
رودرویی نهایی - درگیری نهایی
بحث و جدل یا رویارویی نهایی و مهم برای حل و فصل یک مسئله یا مشاجره ای که مدتها ادامه داشته
an important argument that is intended to end a disagreement that has existed for a long time:
an important argument that is intended to end a disagreement that has existed for a long time:
رودر رو، showdown talks مذاکرات رودر رو
تعیین تکلیف ( اتمام حجت )
کلمات دیگر: