کلمه جو
صفحه اصلی

equalizing

انگلیسی به فارسی

برابر کردن، مساوی کردن، مانند کردن، برابر شدن با


جملات نمونه

1. equalizing the distribution of wealth was neither possible nor beneficial
توزیع یکسان ثروت نه عملی بود نه سودمند.

پیشنهاد کاربران

تعدیل



کلمات دیگر: