کوه نورد، کوه پیما
mountain climber
کوه نورد، کوه پیما
انگلیسی به فارسی
کوهنورد
جملات نمونه
1. Take a mountain climber, a Grand Prix racing-driver or a person conquering a devastating handicap.
[ترجمه ترگمان]یک کوهنورد را در نظر بگیرید که یک راننده مسابقه گراند پریکس یا فردی است که یک مشکل ویرانگر را فتح می کند
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد کوهستانی، یک مسابقه راننده Grand Prix یا فردی که فاقد یک معلول ویرانگر باشد را بیابید
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد کوهستانی، یک مسابقه راننده Grand Prix یا فردی که فاقد یک معلول ویرانگر باشد را بیابید
2. Lionel Terray said mountain climber Pierre Lachenal broke many climbing records not by setting out to do so.
[ترجمه ترگمان]لیونل Lachenal، کوهنورد کوهنورد، گفت که بسیاری از اسناد صعود کننده را شکست و به این کار ادامه نداد
[ترجمه گوگل]لیونل تریلی می گوید پیتر لاچنال، صاحب کوهنورد، بسیاری از پرونده های صعود را شکست نداده است
[ترجمه گوگل]لیونل تریلی می گوید پیتر لاچنال، صاحب کوهنورد، بسیاری از پرونده های صعود را شکست نداده است
3. An experienced mountain climber, Gray rested, enjoying lunch and the view.
[ترجمه ترگمان]گری که یک کوهنورد باتجربه بود استراحت کرد و از ناهار لذت برد
[ترجمه گوگل]کوهنورد کوهستانی با تجربه، ناهار و دیدار را با استراحت سپری کرد
[ترجمه گوگل]کوهنورد کوهستانی با تجربه، ناهار و دیدار را با استراحت سپری کرد
4. The mountain climber faced up to all dangers that threatened him.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد mountain در مقابل همه خطراتی که او را تهدید می کرد مواجه بود
[ترجمه گوگل]کوهنورد با تمام خطراتی که او را تهدید کرد، روبرو شد
[ترجمه گوگل]کوهنورد با تمام خطراتی که او را تهدید کرد، روبرو شد
5. Photographer Unknown . Spider - like mountain climber executes a Tyrolean traverse between spires in the Italian Dolomites.
[ترجمه ترگمان]عکاس نامعلوم کوهنوردان مانند کوهنوردان یک گذرگاه Tyrolean را اجرا می کند که بین مناره های مخروطی در the ایتالیایی عبور می کند
[ترجمه گوگل]عکاس ناشناخته کوهنورد کوهنورد مانند کوهنوردی کوهنوردی تیرولی را در بین دشت های ایتالیایی در بین اسپیرز اجرا می کند
[ترجمه گوگل]عکاس ناشناخته کوهنورد کوهنورد مانند کوهنوردی کوهنوردی تیرولی را در بین دشت های ایتالیایی در بین اسپیرز اجرا می کند
6. The mountain climber could not find many footholds on the melting ice.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد دیگر نتوانست footholds زیادی روی یخ در حال ذوب پیدا کند
[ترجمه گوگل]کوهنورد کوهستانی نمیتواند جایگاه بسیاری در یخ ذوب پیدا کند
[ترجمه گوگل]کوهنورد کوهستانی نمیتواند جایگاه بسیاری در یخ ذوب پیدا کند
7. As the mountain climber fell to his death, his body was repeatedly dashed against the cliff.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کوهنورد mountain به سوی مرگ خود سقوط کرد، بدن او بارها به صخره برخورد کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که صعود کوه به مرگ او افتاد، بدن او بارها و بارها در برابر صخره کشیده شده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که صعود کوه به مرگ او افتاد، بدن او بارها و بارها در برابر صخره کشیده شده بود
8. Wasn't your father an expert mountain climber?
[ترجمه ترگمان]مگه پدرت یه کوه نوردی ماهر نبود؟
[ترجمه گوگل]پدر شما یک کوهنورد کوهستانی بود؟
[ترجمه گوگل]پدر شما یک کوهنورد کوهستانی بود؟
9. He needs good boots because he's a mountain climber.
[ترجمه ترگمان]او به پوتین های خوب نیاز دارد چون یک کوهنورد است
[ترجمه گوگل]او نیاز به چکمه های خوب دارد زیرا او یک کوهنورد کوهستانی است
[ترجمه گوگل]او نیاز به چکمه های خوب دارد زیرا او یک کوهنورد کوهستانی است
10. For the mountain climber, it is imperative to get food and water before sunset.
[ترجمه ترگمان]برای کوهنورد در کوهستان، رسیدن به غذا و آب قبل از غروب ضروری است
[ترجمه گوگل]برای صعود کوهنورد، ضروری است که غذا و آب را قبل از غروب خورشید ببرید
[ترجمه گوگل]برای صعود کوهنورد، ضروری است که غذا و آب را قبل از غروب خورشید ببرید
11. As well as being a world - class mountain climber, Erik is also a good skier and skydiver.
[ترجمه ترگمان]اریک نیز به عنوان یک کوهنورد در سطح جهانی، اسکی باز خوبی و skydiver نیز می باشد
[ترجمه گوگل]اریک همچنین یک کوهنورد کوهستانی در سطح جهانی نیز یک اسکی باز و یک اسکیت باز است
[ترجمه گوگل]اریک همچنین یک کوهنورد کوهستانی در سطح جهانی نیز یک اسکی باز و یک اسکیت باز است
12. A mountain climber must be tough.
[ترجمه ترگمان]یک کوهنورد باید سفت و سخت باشد
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد باید دشوار باشد
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد باید دشوار باشد
13. A mountain climber can't afford to take chances with inferior equipment.
[ترجمه ترگمان]یک کوهنورد که یک کوهنورد قادر به خرید تجهیزات پایین تر از خود نیست
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد کوهستانی نمی تواند با تجهیزات پایین تر شانس بگیرد
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد کوهستانی نمی تواند با تجهیزات پایین تر شانس بگیرد
14. He's a mountain climber. He needs good boots.
[ترجمه ترگمان]او یک کوهنورد است او به پوتین های خوب نیاز دارد
[ترجمه گوگل]او یک کوهنورد کوهستانی است او نیاز به چکمه های خوب دارد
[ترجمه گوگل]او یک کوهنورد کوهستانی است او نیاز به چکمه های خوب دارد
15. The mountain climber started to hyperventilate.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد یخ زده شروع به نفس کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]کوه نوردی شروع به هیپنوتنتیت نمود
[ترجمه گوگل]کوه نوردی شروع به هیپنوتنتیت نمود
پیشنهاد کاربران
یک حرکت ورزشی بسیار مناسب و چربی سوز ، خصوصا برای عضلات نواحی شکم.
بدین صورت که در ابتدا در حالت شنا قرار گرفته ، سپس با حفظ حالت صحیح و اصولی شنا ( دست زیر سینه و کمر پر ) ، پا ها را تک به تک به نوبت به داخل سینه آورده و به محض عقب رفتن یک پا ، پای دیگر به سمت جلو ( سینه ) برود.
معمولا انجام این حرکت در 3 ست 30 ثانیه ای اثر بخش است.
استراحت بین هر ست نیز 30 ثانیه باشد.
خوردن آب فراموش نشود.
بدین صورت که در ابتدا در حالت شنا قرار گرفته ، سپس با حفظ حالت صحیح و اصولی شنا ( دست زیر سینه و کمر پر ) ، پا ها را تک به تک به نوبت به داخل سینه آورده و به محض عقب رفتن یک پا ، پای دیگر به سمت جلو ( سینه ) برود.
معمولا انجام این حرکت در 3 ست 30 ثانیه ای اثر بخش است.
استراحت بین هر ست نیز 30 ثانیه باشد.
خوردن آب فراموش نشود.
کلمات دیگر: