1- در دست گرفتن 2- کسب کردن، بدست آوردن، یافتن
get hold of
1- در دست گرفتن 2- کسب کردن، بدست آوردن، یافتن
انگلیسی به فارسی
نگه داشتن
انگلیسی به انگلیسی
• find, manage to catch
جملات نمونه
1. Do you know where I can get hold of a secondhand carpet cleaner?
[ترجمه ترگمان]میدونی کجا میتونم یه خشکشویی دست دوم بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید کجا می توانم پاک کننده فرش دوم را نگه دارم؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید کجا می توانم پاک کننده فرش دوم را نگه دارم؟
2. If the newspapers get hold of this scandal, they'll really have a field day!
[ترجمه ترگمان]اگر روزنامه ها این رسوایی را به دست بگیرند، آن ها واقعا روز یک مزرعه دارند
[ترجمه گوگل]اگر روزنامه ها این رسوایی را تحمل کنند، واقعا یک روز در میدان خواهند داشت!
[ترجمه گوگل]اگر روزنامه ها این رسوایی را تحمل کنند، واقعا یک روز در میدان خواهند داشت!
3. The rush to get hold of their father's money seemed positively indecent.
[ترجمه ترگمان]هجوم آوردن پول پدرشان واقعا زشت به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]عجله برای گرفتن پول پدرش به نظر می رسید مثبت نامطلوب است
[ترجمه گوگل]عجله برای گرفتن پول پدرش به نظر می رسید مثبت نامطلوب است
4. Do you know where I can get hold of a good plumber?
[ترجمه ترگمان]میدونی کجا میتونم یه لوله کش خوب گیر بیارم؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که من می توانم لوله کش خوب را نگه دارم؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که من می توانم لوله کش خوب را نگه دارم؟
5. He first had to get hold of some basic facts.
[ترجمه ترگمان]او ابتدا باید برخی واقعیات اساسی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]او ابتدا باید برخی از حقایق اساسی را در اختیار داشت
[ترجمه گوگل]او ابتدا باید برخی از حقایق اساسی را در اختیار داشت
6. I need to get hold of a car.
[ترجمه ترگمان]باید یه ماشین بگیرم
[ترجمه گوگل]من نیاز به گرفتن یک ماشین دارم
[ترجمه گوگل]من نیاز به گرفتن یک ماشین دارم
7. Halim flashed his official card, and managed to get hold of a soldier to guard the Land Rover.
[ترجمه ترگمان]حلیم کارت رسمی خود را در دست داشت و موفق شد سربازی را که از سرزمین Land محافظت می کرد دستگیر کند
[ترجمه گوگل]هالیم کارت رسمی خود را فاش کرد و توانست یک سرباز را برای محافظت از لندروور نگه دارد
[ترجمه گوگل]هالیم کارت رسمی خود را فاش کرد و توانست یک سرباز را برای محافظت از لندروور نگه دارد
8. Can you get hold of that rope?
[ترجمه ترگمان]میتونی طناب رو بگیری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این طناب را نگه دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این طناب را نگه دارید؟
9. Wherever did you get hold of that idea?
[ترجمه ترگمان]از کجا این ایده رو بدست آوردی؟
[ترجمه گوگل]هر جا که این ایده را گرفتی؟
[ترجمه گوگل]هر جا که این ایده را گرفتی؟
10. It's almost impossible to get hold of tickets for the final.
[ترجمه ترگمان]تقریبا غیرممکن است که بلیت نهایی را بگیرم
[ترجمه گوگل]تقریبا غیرممکن است که بلیط های مربوط به فینال را دریافت کنید
[ترجمه گوگل]تقریبا غیرممکن است که بلیط های مربوط به فینال را دریافت کنید
11. The only electrician we could get hold of was miles away.
[ترجمه ترگمان]تنها electrician که می تونستیم ازش ون فاصله بگیریم فرسنگ ها از اینجا دور بود
[ترجمه گوگل]تنها برق که می توانستیم از آن فاصله بگیریم
[ترجمه گوگل]تنها برق که می توانستیم از آن فاصله بگیریم
12. I need to get hold of Tom's address.
[ترجمه ترگمان]باید آدرس تام را بگیرم
[ترجمه گوگل]من باید آدرس تام را نگه دارم
[ترجمه گوگل]من باید آدرس تام را نگه دارم
13. I can't get hold of that book for love nor money.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم آن کتاب را برای عشق و پول گیر بیاورم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم از این کتاب برای عشق و نه پول بگیرم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم از این کتاب برای عشق و نه پول بگیرم
14. Use strong white flour, and if you can get hold of durum wheat flour, then so much the better.
[ترجمه ترگمان]از آرد سفید قوی استفاده کنید و اگر بتوانید آرد گندم durum بگیرید، پس بهتر است
[ترجمه گوگل]از آرد سفید قوی استفاده کنید و اگر بتوانید آرد گندم دوروم را نگه دارید، سپس خیلی بهتر است
[ترجمه گوگل]از آرد سفید قوی استفاده کنید و اگر بتوانید آرد گندم دوروم را نگه دارید، سپس خیلی بهتر است
پیشنهاد کاربران
چیزی دریافت کردن از کسی ( مثل پیام ، ایمیل )
To get some things that you need or want
به دست آوردن، به چنگ آوردن
، obtain، grasp physically
، obtain، grasp physically
get hold of oneself
به خود مسلط بودن
به خود مسلط بودن
To find you on the fun
تماس گرفتن - تماس یافتن
گیر آوردن، بدست اوردن، پیدا کردن
Find or make contact with sb by email or phone
باخبر شدن از کسی، با کسی تماس برقرار کردن
مترادف: catch up on
مترادف: catch up on
to find and speak to someone about something
ارتباط گرفتن با کسی ( از طریق تلفن یا ایمیل )
۱ - گیر آوردن: obtain
•The fans couldn't get hold of the game's tickets
•Eventually the committee managed to get hold
. of the minister to tell him the news
۲ - غلبه کردن، تحت کنترل درآوردن overcome
۳ - تماس پیدا کردن ( معمولا تلفنی ) to find and talk to toget through to, ping, to contact, communicate
•The fans couldn't get hold of the game's tickets
•Eventually the committee managed to get hold
. of the minister to tell him the news
۲ - غلبه کردن، تحت کنترل درآوردن overcome
۳ - تماس پیدا کردن ( معمولا تلفنی ) to find and talk to toget through to, ping, to contact, communicate
To grasp ( something ) intellectually
To understand
To understand
بدست آوردن
I need to be certain that you are real and so you will have to get ahold of me this way. My pictures and cellphone number is in my profile, so if you enjoy what you see, you can get my # and call me:معنی به فارسی
وقتی نمیتونی به کسی زنگ یا ایمیل یا پیغاتو برسونی
پیدا کردن - کسب کردن - بدست آوردن - گیر آوردن
informal
🔴to find someone or obtain something
◀️Where can I get hold of some stamps?
◀️How can I get ahold of Chris?
🌠 to get possession of ( something ) : to succeed in getting ( something )
◀️
Somehow she managed to get hold of the band's new album before it came out
◀️Where did you get hold of that idea?
2 : to find and talk to ( someone ) : to contact ( someone )
I need to talk to my lawyer, but I haven't been able to get hold of him.
◀️I've been trying to get a hold of my lawyer for days.
🌠get Hold of someone
🔴to communicate with someone, esp. by telephone :
I haven’t talked to her in years, so I wouldn’t know how to◀️ get hold of her anymore
🌠 Get hold of something
🔴to find or borrow something so that you can use it
◀️ I need to get hold of a car.
◀️ She managed to get a hold of a copy
◀️Lol sure what ever. You can be what you want to be until I get a hold of you. And then you’ll just be a punch bag
informal
🔴to find someone or obtain something
◀️Where can I get hold of some stamps?
◀️How can I get ahold of Chris?
🌠 to get possession of ( something ) : to succeed in getting ( something )
◀️
Somehow she managed to get hold of the band's new album before it came out
◀️Where did you get hold of that idea?
2 : to find and talk to ( someone ) : to contact ( someone )
I need to talk to my lawyer, but I haven't been able to get hold of him.
◀️I've been trying to get a hold of my lawyer for days.
🌠get Hold of someone
🔴to communicate with someone, esp. by telephone :
I haven’t talked to her in years, so I wouldn’t know how to◀️ get hold of her anymore
🌠 Get hold of something
🔴to find or borrow something so that you can use it
◀️ I need to get hold of a car.
◀️ She managed to get a hold of a copy
◀️Lol sure what ever. You can be what you want to be until I get a hold of you. And then you’ll just be a punch bag
کلمات دیگر: