1- (به ویژه آسمانخراش) چهارچوب یا اسکلت ساختمان را تمام کردن 2- تسطیح کردن، هموار کردن
top out
1- (به ویژه آسمانخراش) چهارچوب یا اسکلت ساختمان را تمام کردن 2- تسطیح کردن، هموار کردن
انگلیسی به فارسی
بالا، لب را بزیر اویختن، اخم کردن، لب ولوچه را جمع کردن
انگلیسی به انگلیسی
• record-breaking demand, maximum requests, much demand
جملات نمونه
1. When we top out, there will be souvenirs for everyone who has worked on the site.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ما به اتمام می رسیم، souvenirs برای هر کسی که در سایت کار کرده است، souvenirs خواهد بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما بالا بردن، سوغاتی برای هر کسی که در سایت کار کرده است، وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما بالا بردن، سوغاتی برای هر کسی که در سایت کار کرده است، وجود خواهد داشت
2. The production figures this month have topped out.
[ترجمه ترگمان]ارقام تولید در این ماه به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]آمار تولید در ماه جاری به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]آمار تولید در ماه جاری به پایان رسیده است
3. When is the building going to be topped out?
[ترجمه ترگمان]این ساختمان از چه موقع به سر خواهد آمد؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی ساختمان به پایان می رسد؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی ساختمان به پایان می رسد؟
4. Do you think interest rates have topped out now?
[ترجمه ترگمان]آیا فکر می کنید نرخ سود اکنون در صدر است؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید نرخ بهره در حال حاضر بالاتر است؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید نرخ بهره در حال حاضر بالاتر است؟
5. They would stay with the building until topping out, the traditional ceremony that marks the completion of the steel skeleton.
[ترجمه ترگمان]آن ها تا رسیدن به ساختمان، تا رسیدن به جشن سنتی که پایان اسکلت فولاد را نشان می دهد، با ساختمان خواهند ماند
[ترجمه گوگل]آنها تا زمانی که به پایان برسند، با ساختمان باقی خواهند ماند، مراسم سنتی که تکمیل اسکلت فولادی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]آنها تا زمانی که به پایان برسند، با ساختمان باقی خواهند ماند، مراسم سنتی که تکمیل اسکلت فولادی را نشان می دهد
6. It enables the builder to construct low-cost houses and yesterday the Mayor, Coun Eddie Bolland, performed the topping out ceremony.
[ترجمه ترگمان]این کار به سازنده کمک می کند تا خانه های کم هزینه را بسازد و دیروز شهردار، Coun ادی Bolland، مراسم پر کردن مراسم را اجرا کرد
[ترجمه گوگل]این سازنده را قادر می سازد خانه های کم هزینه را بسازد و روز گذشته شهردار Coun Eddie Bolland، مراسم فوق العاده ای را انجام داد
[ترجمه گوگل]این سازنده را قادر می سازد خانه های کم هزینه را بسازد و روز گذشته شهردار Coun Eddie Bolland، مراسم فوق العاده ای را انجام داد
7. Boojums frequently reach a height of 60 feet, and I know of one topping out over 86-feet high.
[ترجمه ترگمان]Boojums اغلب به ارتفاع ۶۰ فوتی می رسند و من می دانم که یکی از آن ها بیش از ۸۶ متر ارتفاع دارد
[ترجمه گوگل]قایقرانی اغلب به ارتفاع 60 پا می رسد و من می دانم که یک بالشتک بالای 86 فوت است
[ترجمه گوگل]قایقرانی اغلب به ارتفاع 60 پا می رسد و من می دانم که یک بالشتک بالای 86 فوت است
8. The Bay Area median price topped out at $ 24 000 during the second quarter of 1990.
[ترجمه ترگمان]قیمت متوسط منطقه خلیج در سه ماهه دوم سال ۱۹۹۰ به ۲۴ هزار دلار رسید
[ترجمه گوگل]قیمت متوسط در منطقه خلیج در طول سه ماهه دوم سال 1990 به مبلغ 24000 دلار رسید
[ترجمه گوگل]قیمت متوسط در منطقه خلیج در طول سه ماهه دوم سال 1990 به مبلغ 24000 دلار رسید
9. But topping out with computerised control can save energy by matching usage accurately with need.
[ترجمه ترگمان]اما پر کردن کنترل کامپیوتری می تواند انرژی را با انطباق دقیق با نیاز ذخیره کند
[ترجمه گوگل]اما با استفاده از کنترل کامپیوتری با صرفه جویی در مصرف با توجه به نیاز با دقت صرفه جویی می شود
[ترجمه گوگل]اما با استفاده از کنترل کامپیوتری با صرفه جویی در مصرف با توجه به نیاز با دقت صرفه جویی می شود
10. My old outhouse is dangerously close to topping out.
[ترجمه ترگمان]دستشویی قدیمی من به طرز خطرناکی نزدیک است
[ترجمه گوگل]منزل قدیمی من به طور خطرناکی در حال نزدیک شدن است
[ترجمه گوگل]منزل قدیمی من به طور خطرناکی در حال نزدیک شدن است
11. In 199 the dollar topped out at about 105 yen.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ دلار در حدود ۱۰۵ ین
[ترجمه گوگل]در سال 199، دلار به حدود 105 یوان رسید
[ترجمه گوگل]در سال 199، دلار به حدود 105 یوان رسید
12. Inflation topped out at 12%.
[ترجمه ترگمان]تورم در راس ساعت ۱۲ درصد قرار دارد
[ترجمه گوگل]تورم در 12 درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]تورم در 12 درصد افزایش یافت
13. When we top out, there will be beer for everyone who has worked on the site.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ما به اتمام می رسیم، آبجو برای هر کسی که در سایت کار می کند، وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما بالا را، آبجو برای هر کس که در سایت کار کرده است وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما بالا را، آبجو برای هر کس که در سایت کار کرده است وجود دارد
14. I don't want to be chasing my top out in the Pacific.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم در اقیانوس آرام در حال تعقیب کردن باشم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم که در اقیانوس آرام به دنبال من باشم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم که در اقیانوس آرام به دنبال من باشم
پیشنهاد کاربران
رسیدن به بالاترین درجه ای که چیزی می تونسته بهش برسه
همراه شدن یا همراه بودن
عرضه شدن، ارائه شدن.
معرفی شدن.
عرضه شدن، ارائه شدن.
معرفی شدن.
کلمات دیگر: