کلمه جو
صفحه اصلی

as per usual

انگلیسی به انگلیسی

• as usual, in accordance with the norm

جملات نمونه

1. Carlo turned up without any money, as per usual.
[ترجمه ترگمان]مثل همیشه، کارلو سر و کله اش پیدا شده بود
[ترجمه گوگل]کارلو بدون هیچ پولی، به عنوان معمولی تبدیل شد

2. Everyone blamed me as per usual.
[ترجمه sara] طبق معمول همه منو سرزنش کردند.
[ترجمه ترگمان]همه مثل همیشه منو مقصر میدونن
[ترجمه گوگل]هر کس من را به عنوان معمول به من متهم کرد

3. Jenny was late, as per usual.
[ترجمه ترگمان]جنی مثل همیشه دیر کرده بود
[ترجمه گوگل]جنی دیر شد، همانطور که به طور معمول

4. Same old jolly camp-fire life went on as per usual.
[ترجمه ترگمان]همون اردوی قدیمی و قدیمی - آتیش مثل همیشه ادامه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]همانگونه که قبلا هم گفته شد، زندگی عجیب و غریب ترسناکی همچنان ادامه دارد

5. Besides which, you've missed the point as per usual: to speak is to admit existence.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، تو این نکته را طبق معمول از دست داده ای؛ حرف زدن برای قبول وجود است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شما از لحاظ عادی به این نکته رسیده اید: صحبت کردن این است که اعضای خود را بپذیرید

6. She was three hours late as per usual.
[ترجمه ترگمان]او سه ساعت دیرتر از معمول دیر کرده بود
[ترجمه گوگل]او سه ساعت باقی ماند

7. Alicia was late, as per usual.
[ترجمه ترگمان]آلیشیا طبق معمول دیر کرده بود
[ترجمه گوگل]آلیشیا به عنوان معمولی دیر شد

8. He said he'd phone, but he won't. As per usual!
[ترجمه ترگمان]او گفت که تلفن دارد، اما این کار را نخواهد کرد طبق معمول!
[ترجمه گوگل]او گفت که او تلفن می کند، اما او نخواهد شد همانطور که معمول است!

9. I'm in trouble at work, as per usual.
[ترجمه ترگمان]مثل همیشه توی دردسر افتادم
[ترجمه گوگل]من در کار مشغول به کار هستم، به طور معمول

10. The streets were decorated as per usual, but many provinces didn't receive their food handouts and the designer freebies were replaced with "cheap knockoffs. "
[ترجمه ترگمان]خیابان ها طبق معمول مزین شده بودند، اما بسیاری از استان ها کمک های غذایی خود را دریافت نکردند و هدایای نقدی با \"knockoffs ارزان\" جایگزین شدند
[ترجمه گوگل]خیابان ها به طور معمول تزئین شده بودند، اما بسیاری از استان ها مواد غذایی خود را دریافت نکردند و فریبنده طراحان با 'دست کم ارزان' جایگزین شدند '

11. Demonstration unit for water-cooled gaming PC. As per usual, the front heat-sink fan still passionately dissipating heat into the air.
[ترجمه ترگمان]واحد تظاهرات برای کامپیوترهای شخصی که سرد شده بودند طبق معمول، پنکه sink در جلو، هنوز هم با شور و حرارت، گرمای خود را در هوا پراکنده می کند
[ترجمه گوگل]دستگاه تظاهرات برای PC بازی های آب سرد همانطور که به طور معمول، فن جلو گرما خنک کننده هنوز شور و حرارت گرما را به هوا منتقل می کند

12. No exercise, just going to work as per usual .
[ترجمه ترگمان]ورزش نمی کنم، فقط مثل همیشه کار می کنم
[ترجمه گوگل]بدون ورزش، فقط رفتن به کار به عنوان معمول است

13. The UK-based team must therefore prepare as per usual for Valencia, because if the ban is overturned on August 1 there would not then be time to dispatch the trucks and cars to Spain.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تیم مستقر در انگلستان باید طبق معمول برای والنسیا آماده شود، زیرا اگر این ممنوعیت در ۱ آگوست منحل شود، وقت آن نخواهد بود که کامیون ها و اتومبیل ها را به اسپانیا بفرستند
[ترجمه گوگل]بنابراین، تیم بریتانیایی باید به طور معمول برای والنسیا آماده شود؛ زیرا اگر ممنوعیت در 1 اوت لغو شود، زمان برای ارسال کامیون ها و اتومبیل ها به اسپانیا وجود نخواهد داشت

14. As per usual with MIT, you can follow the progress on their blog. The team plans to test their vehicle in August.
[ترجمه ترگمان]طبق معمول در MIT، می توانید از پیشرفت در وبلاگ خود پیروی کنید این تیم قصد دارد خودروی خود را در ماه اوت تست کند
[ترجمه گوگل]همانطور که با MIT معمول است، شما می توانید پیشرفت در وبلاگ خود را دنبال کنید این تیم قصد دارد خودرو خود را در ماه اوت آزمایش کند

پیشنهاد کاربران

طبق معمول ( برای اتفاق های بد بیشتر استفاده میشه )


کلمات دیگر: