1. It is alleged that he mistreated the prisoners.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که او با زندانیان رفتار کرده است
[ترجمه گوگل]ادعا شده است که او زندانیان را بدرفتاری کرده است
2. Both parents have denied charges of mistreating their children.
[ترجمه ترگمان]هر دو والدین اتهامات بدرفتاری با کودکان خود را رد کرده اند
[ترجمه گوگل]هر دو والدین اتهامات بدرفتاری با فرزندان خود را رد کرده اند
3. He is alleged to have mistreated the prisoners.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که او با زندانیان بدرفتاری کرده است
[ترجمه گوگل]ادعا شده است که او زندانیان را بدرفتاری کرده است
4. Security forces are accused of mistreating prisoners.
[ترجمه ترگمان]نیروهای امنیتی متهم به بدرفتاری با زندانیان هستند
[ترجمه گوگل]نیروهای امنیتی متهم به بدرفتاری با زندانیان هستند
5. She has been mistreated by men in the past.
[ترجمه ترگمان]در گذشته با مردا بد رفتاری کرده
[ترجمه گوگل]او در گذشته توسط افراد مورد بدرفتاری قرار گرفته است
6. I hate to see books being mistreated.
[ترجمه ترگمان]متنفرم که ببینم با چی بد رفتاری میکنن
[ترجمه گوگل]من متنفر هستم که کتابهایی را که بدرفتاری کرده اند ببینم
7. I think people who mistreat their pets should be banned from keeping them.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم افرادی که با حیوانات خود بدرفتاری می کنند باید از نگه داشتن آن ها منع شوند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم افرادی که حیوانات خانگی خود را آزار می دهند نباید آنها را نگه داشت
8. In the past, officers who mistreated prisoners often received a mere slap on the wrist.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، افسرانی که با زندانیان بدرفتاری می کردند، اغلب یک سیلی محض بر روی مچ دریافت می کردند
[ترجمه گوگل]در گذشته، افسرانی که مظنون به بدرفتاری در زندان ها را داشتند، اغلب تنها بر روی مچ دست می گرفتند
9. They mistreat those in a lower rank, pressure us unnecessarily hinting that they will sue us or call on our superiors.
[ترجمه ترگمان]آن ها با کسانی که در رتبه پایین تر قرار دارند بدرفتاری می کنند، ما را به طور غیر ضروری فشار می دهیم و اشاره می کنند که آن ها از ما شکایت خواهند کرد و یا از رئیس ما درخواست خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها کسانی را در رتبه پایین تر قرار می دهند که فشار ناخواسته به ما اشاره می کنند که ما را مورد سوءاستفاده قرار می دهند یا از سرپرست ما می پرسند
10. Alternatively, they may have been mistreated, and so only respond to that particular stimulus.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، ممکن است با آن ها بد رفتاری شده باشد، و به همین دلیل فقط به آن محرک خاص واکنش نشان دهند
[ترجمه گوگل]در عوض، ممکن است آنها بدرفتاری کرده باشند و بنابراین تنها به این محرک خاص پاسخ دهند
11. David Copperfield about a poor boy who is mistreated by people that was very sad.
[ترجمه ترگمان]دیوید کاپرفیلد نسبت به پسری فقیر رفتار می کند که خیلی ناراحت است
[ترجمه گوگل]دیوید کاپرفیلد درباره یک پسر فقیر که توسط افراد بدرفتاری شده است بسیار غمگین بود
12. Attack me! Hurt me! Torture me! Humiliate me! Mistreat me! Persecute me!
[ترجمه ترگمان]به من حمله کن! به من صدمه بزنید! مرا شکنجه بدهید! مرا عفو کنید! مرا عفو کنید! مرا عفو کنید!
[ترجمه گوگل]به من حمله کن! صدمه زدن به من! شکنجه من! ببخشید! آزارم می دهد مرا محکوم کن
13. It is against the law to mistreat an animal.
[ترجمه ترگمان]بدرفتاری با یک حیوان خلاف قانون است
[ترجمه گوگل]این یک قانون است که به حیوانات خیانت می کند
14. Punish those who tyrannize over us and arrogantly mistreat us.
[ترجمه ترگمان]مجازات کسانی که به ما ظلم کرده اند و به ما ناسزا می گویند
[ترجمه گوگل]مجازات کنید کسانی که بر ما حکومت می کنند و ما را متکبر می کنند