کلمه جو
صفحه اصلی

bounty hunter


کسی که کارش دستگیری یا کشتن جنایتکاران فراری یا حیوانات مضر بود (برای دریافت جایزه)

انگلیسی به فارسی

کسی که کارش دستگیری یا کشتن جنایتکاران فراری یا حیوانات مضر بود (برای دریافت جایزه)


انگلیسی به انگلیسی

• one who captures criminals or wild animals in return for a financial reward; one who receives a financial reward for recovering a valuable item; salesman who is paid on commission (slang)

جملات نمونه

1. It's the bounty hunters you've got to be wary of.
[ترجمه ترگمان]این bounty که باید مراقب خودت باشی
[ترجمه گوگل]این شکارچیان فضولی است که باید از آن مراقبت کنید

2. This is where the present bounty hunter story has become confused.
[ترجمه ترگمان]این جا جایی است که داستان شکارچی در حال حاضر گیج شده است
[ترجمه گوگل]این جایی است که داستان شکارچی فضل حال حاضر اشتباه گرفته شده است

3. MULDER in the light watching as the ALIEN BOUNTY HUNTER joins him and the abductees.
[ترجمه ترگمان]MULDER در نور آفتاب به او و ربوده شدگان ملحق می شوند
[ترجمه گوگل]مولدر در تماشای نور به عنوان HUNTER BOUNT ALIEN به او و ربوده شده ها می پیوندد

4. In becoming Dooku's henchman, the bounty hunter was teamed up with Asajj Ventress, a Dark Jedi and commander within the Separatist military.
[ترجمه ترگمان]در یکی از henchman Dooku، شکارچی او با Asajj Ventress و فرمانده سیاه و فرمانده نظامی در ارتش separatist متحد شده بود
[ترجمه گوگل]شکارچی فضیلت در حال تبدیل شدن به هوادار دوکو، با آساج ​​ونترس، یک جادو تیره و فرمانده نظامی درون سپاه، متحد شد

5. Do you know why I really became a bounty hunter?
[ترجمه ترگمان]میدونی چرا من واقعا یه جایزه بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چرا من واقعا شکارچی فانتزی شدم؟

6. My name is Domino Harvey -- I'm a bounty hunter.
[ترجمه ترگمان]اسم من Domino هار است - - من یک شکارچی جایزه هستم
[ترجمه گوگل]نام من Domino Harvey است - من یک شکارچی فضولی هستم

7. In it, the Togorian bounty hunter in appropriated armor kidnaps Princess Leia.
[ترجمه ترگمان]در این کار، یک شکارچی به نام Princess پرنسس لیا را دزدیده بود
[ترجمه گوگل]در آن، شکارچی فضل Togorian در زره های اختصاصی، پرنسس لیا را ربوده است

8. Relevant fighters and warships area which Bounty Hunter faction uses.
[ترجمه ترگمان]جنگجویان و کشتی های جنگی مربوطه که در بخش \"Bounty هانتر\" مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]جنگنده های مربوطه و مناطق جنگی که از جناح شکارچی فحش استفاده می کنند

9. You play a bounty hunter and it's your job tog. . .
[ترجمه ترگمان] تو نقش یه شکارچی رو بازی می کنی و این لباس
[ترجمه گوگل]شما یک شکارچی فضولی را بازی میکنید و این کار شماست

10. This provided a suitably memorable look to the bounty hunter skilled enough to capture Han Solo.
[ترجمه ترگمان]این یک نگاه خاطره انگیز به شکارچی که به اندازه کافی مهارت داشت تا (هان)را تسخیر کند، فراهم کرد
[ترجمه گوگل]این یک نگاه مناسب به یاد ماندنی برای شکارچی فضول به اندازه کافی برای گرفتن هان سولو ارائه داد

11. She instead turned over the inert bounty hunter to local officials.
[ترجمه ترگمان]او به جای آن از صیاد جایزه به مقامات محلی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]او به جای اینکه شکارچی فریبکار بی عیب را به مقامات محلی تبدیل کند، تبدیل شد

12. He is a legendary bounty hunter, accepting warrants from both the Empire and the criminal underworld.
[ترجمه ترگمان]او یک شکارچی مشهور است، احکام صادره از جانب امپراطوری و دنیای زیرزمینی را می پذیرد
[ترجمه گوگل]او یک شکارچی فانتزی افسانه ای است و پذیرش حکم از هر دو امپراطوری و جنایت جنایی است

13. Bounty hunter who attacked Denim at Ashton. Was killed in battle.
[ترجمه ترگمان]شکارچی (بخشش)که به Denim در Ashton حمله کرد در جنگ کشته شد
[ترجمه گوگل]شکارچی فضولی که به جینمن در اشتون حمله کرد در نبرد کشته شد

14. This plan nearly failed due to yet another bounty hunter, this one named Cypher Bos, who tried to capture Han Solo.
[ترجمه ترگمان]این طرح تقریبا با توجه به یک شکارچی جایزه دیگر به نام Cypher Bos که سعی داشت (هان)را تصرف کند شکست خورد
[ترجمه گوگل]این طرح به دلیل یکی دیگر از شکارچیان فضایی، این یکی به نام سایفر بوس، که سعی در ضبط هان سولو داشت، تقریبا شکست خورد

پیشنهاد کاربران

جایزه بگیر

کسی که در ازای گرفتن پول افراد سارق و مجرم را دستگیری و تحویل قانون میدهد.


کلمات دیگر: