1. Second, the new schemes of metazoan phylogeny tell us nothing about the actual anatomical and functional transitions between related phyla.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، طرح های جدید فیلوژنی ملکولی به ما نمی گویند در مورد گذاره ای واقعی و عملکردی بین phyla مرتبط چیزی به ما می گویند
[ترجمه گوگل]دوم، طرح های جدید phylogeny metazoan ما هیچ چیز در مورد انتقال واقعی آناتومیک و عملکردی بین فیلا مربوط به ما نیست
2. Medical phylogeny contains profound philosophic thinking.
[ترجمه ترگمان]فیلوژنی پزشکی دارای تفکر فلسفی عمیقی است
[ترجمه گوگل]فیلوژنتیک پزشکی شامل تفکر فلسفی عمیق است
3. Ostracod taxonomy and phylogeny contribute to general studies of crustacean evolution.
[ترجمه ترگمان]رده بندی Ostracod و فیلوژنی طبق مطالعات عمومی تکامل crustacean نقش دارند
[ترجمه گوگل]طبقه بندی و فیلوژنتیک Ostracod به مطالعات عمومی تکامل اسیدهای چرب کمک می کند
4. Ontogeny, phylogeny, evolution and metamorphosis are all related, all different aspects of the same larger process.
[ترجمه ترگمان]ontogeny، فیلوژنی، تکامل و دگردیسی همگی مربوط به همه جنبه های مختلف یک فرآیند بزرگ تر هستند
[ترجمه گوگل]آنتولوژی، فیلوژنی، تکامل و دگرگونی، همه مربوطه، همه جنبه های مختلف یک فرایند بزرگتر است
5. The phylogeny of the known 427 genera of Tenthredinoidea of world was reconstructed using the principle and methods of cladistics.
[ترجمه ترگمان]تکامل نژادی of شناخته شده جهان با استفاده از اصول و روش های of بازسازی شده است
[ترجمه گوگل]فیلوژنی شناخته شده 427 جنس Tenthredinoidea جهان با استفاده از اصل و روش cladistics بازسازی شد
6. One method of inferring phylogeny is to pinpoint primitive as opposed to advanced characters.
[ترجمه ترگمان]یک روش استنتاج فیلوژنی این است که بدوی را به عنوان مخالف با شخصیت های پیشرفته اشاره کنیم
[ترجمه گوگل]یکی از روشهای تشخیص فیلوژنتیک این است که ابتدایی را به صورت مخالف با شخصیت های پیشرفته تذکر دهیم
7. Evolution and phylogeny are a factual system based upon the temporal order framework of fossils, which by no means can be deducible solely by any data analysis.
[ترجمه ترگمان]تکامل نژادی و نژادی یک سیستم واقعی براساس چارچوب زمانی فسیل ها هستند که به هیچ وجه نمی توان آن را به تنهایی با هر آنالیز داده مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]تکامل و فیلوژنی یک سیستم واقعی مبتنی بر چارچوب نظم زمانی فسیل است که به هیچ وجه نمیتواند صرفا توسط هر گونه تجزیه و تحلیل اطلاعات محاسبه شود
8. Phylogeny trees show that brown bear and polar bear is a sister group, American black bear has a close relation with brown bear and polar bear, but has a distant relation with Asian black bear.
[ترجمه ترگمان]درختان Phylogeny نشان می دهند که خرس قهوه ای و خرس قطبی یک گروه خواهر، یک خرس سیاه آمریکایی رابطه نزدیکی با خرس قهوه ای و خرس قطبی دارد، اما رابطه نزدیکی با خرس سیاه آسیایی دارد
[ترجمه گوگل]درختان فیلوژنی نشان می دهد که خرس قهوه ای و خرس قطبی یک گروه خواهر است، خرس سیاه آمریکایی ارتباط نزدیکی با خرس قهوه ای و خرس قطبی دارد، اما ارتباطی با خرس سیاه آسیایی دارد
9. Their molecular phylogeny shows the extant Carnivora are a monophyletic group, the crown-group of the Carnivoramorpha.
[ترجمه ترگمان]فیلوژنی ملکولی آن ها نشان می دهد که Carnivora موجود یک گروه monophyletic، یعنی گروهی از the
[ترجمه گوگل]فیلوژنی مولکولی آنها نشان می دهد که کارنووورا در حال حاضر یک گروه مونوفیلتیک است، گروه تاج از Carnivoramorpha
10. The phylogeny of composite insulator is reviewed in the paper.
[ترجمه ترگمان]تکامل نژادی مقره پلیمری در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فیلوگنی عایق کامپوزیت در مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
11. Bone measurement of human phylogeny and ontogeny of the various stages of bone size.
[ترجمه ترگمان]* اندازه گیری استخوان نژادی انسان و ontogeny مراحل مختلف اندازه استخوان
[ترجمه گوگل]اندازه گیری استخوان فیبریسم انسانی و آنتگانیسم مراحل مختلف استخوان
12. Thus, he concluded, "ontogeny recapitulates phylogeny ", which means the development of the individual embryo repeats its alleged evolutionary history.
[ترجمه ترگمان]بنابراین او نتیجه گرفت که \"ontogeny recapitulates phylogeny\"، که به معنی توسعه جنین فردی است، تاریخچه تکاملی ادعا شده خود را تکرار می کند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، وی به این نتیجه رسید که 'آنتوگنین فیتولوژیست را جمع آوری می کند'، یعنی توسعه جنین فرد تکرار تاریخ تکاملی ادعا می کند
13. The phylogeny of human society, the evolution that moves toward intellectual economy just about history.
[ترجمه ترگمان]تکامل نژادی جامعه انسانی، تکامل که به سمت اقتصاد عقلانی در مورد تاریخ حرکت می کند
[ترجمه گوگل]فیلوژنی جامعه بشری، تکامل است که فقط در مورد تاریخ به سمت اقتصاد فکری حرکت می کند
14. This is the major strategy turn phylogeny of our country agriculture.
[ترجمه ترگمان]این استراتژی اصلی نژادی است که نژادی از کشاورزی کشور ما را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه گوگل]این استراتژی اصلی تبدیل شدن به فیلوژنی کشاورزی کشور ما است