کلمه جو
صفحه اصلی

pottage


معنی : شوربای ارد جو دو سر، شوربا، اش
معانی دیگر : آش

انگلیسی به فارسی

اش، شوربا، شوربای ارد جو دو سر


پخته شدن، شوربا، اش، شوربای ارد جو دو سر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a thick soup made with vegetables and sometimes meat.

• thick soup

مترادف و متضاد

شوربای ارد جو دو سر (اسم)
oatmeal, pottage

شوربا (اسم)
porridge, pottage

اش (اسم)
potage, pottage

جملات نمونه

1. He was eating a mess of pottage and taking deep gulps of wine from a large ornamental cup.
[ترجمه ترگمان]او در حال غذا خوردن بود و آب دهانش را از یک فنجان چای بزرگ می نوشید
[ترجمه گوگل]او غذا را از غذا خوردن گرفت و از شراب از یک فنجان زینتی بزرگ استفاده کرد

2. A choice of pottage ( thick soup ) or consomm é ( clear soup ).
[ترجمه ترگمان]یک انتخاب سوپ (سوپ کلفت)و یا consomm (سوپ روشن)
[ترجمه گوگل]انتخاب پیتز (سوپ ضخیم) یا consomm � (سوپ روشن)

3. A nice mess of pottage was served at the beginning.
[ترجمه ترگمان]در آغاز کار خیلی خوبی انجام شد
[ترجمه گوگل]ظروف سرباز یا مسافر خوبی در ابتدا خدمت کرده بودند

4. The child was eating pottage from a porringer.
[ترجمه ترگمان]بچه داشت از a تغذیه می کرد
[ترجمه گوگل]کودک از یک متخصص تغذیه غذا خورد

5. Prettiness makes no pottage.
[ترجمه ترگمان] prettiness \"بدون\" pottage \"کار نمیکنه\"
[ترجمه گوگل]Prettiness هیچ خمیردندان ندارد

6. I know him not should I meet him in my pottage dish.
[ترجمه ترگمان]من اونو می شناسم که نباید تو ظرف pottage ببینمش
[ترجمه گوگل]من می دانم که او نباید در ظرف غذای من با او ملاقات کند

7. I expect he found he'd sold his working-class birthright for a mess of Bloomsbury pottage.
[ترجمه ترگمان]من انتظار دارم که او حقوق working را برای یک گند الف pottage فروخته باشد
[ترجمه گوگل]من انتظار داشتم که او براساس قانون زایمان طبقاتی کارخانه خود را برای غرق شدن از گلدان بلومزبری بفروشد

8. The Russians have long regretted selling Alaska to the Americans for a mess of pottage.
[ترجمه ترگمان]روس ها از فروش آلاسکا به آمریکایی ها برای آشفتگی of متاسف هستند
[ترجمه گوگل]روس ها مدت ها متأسفانه فروش آلاسکا را به آمریکایی ها برای غلبه بر پتزه کرده اند

9. B : Do you think I'll depart from my correct stand just for a mess of pottage?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی من از جایگاه درست بیرون می روم، فقط به خاطر این که گند الف به اینجا امده است؟
[ترجمه گوگل]B آیا شما فکر می کنید من از موضع صحیح من خودداری می کنم فقط برای یک ظرف غذا خوردن؟

10. Voters have thrice said no to this mess of pottage.
[ترجمه ترگمان]رای نر سه بار به این گند الف نه گفته بود
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان سه بار گفته اند نه به این غلط از pottage

11. Cynics will say that they have sold their liberties for a mess of pottage.
[ترجمه ترگمان]Cynics خواهند گفت که آن ها آزادی های خود را برای هرج و مرج of به فروش رسانده اند
[ترجمه گوگل]Cynics می گویند که آنها آزادی های خود را برای یک ظرف غذا فروخته اند

12. Esau sold his birthright to Jacob for a mess of pottage.
[ترجمه ترگمان]Esau این حقوق را برای جیکوب به خاطر گند الف به جیکوب فروخته بود
[ترجمه گوگل]اسحاق نخستین حق خود را به یعقوب فروخت

پیشنهاد کاربران

آش


کلمات دیگر: