1. practice what you preach
آنچه را که به دیگران پند می دهی خودت هم انجام بده،اول خودت را اصلاح کن بعد دیگران را
2. If the beard were all, the goat might preach.
[ترجمه مهدی] اگه همش به ریش بود بز باید موعظه می کرد
[ترجمه ترگمان]اگر ریش همه بود، بز می توانست موعظه کند
[ترجمه گوگل]اگر ریش همه بود، بز ممکن است موعظه کند
3. He went abroad to preach Christianity to the heathen.
[ترجمه ترگمان]او به خارج رفت تا مسیحیت را برای کافران تبلیغ کند
[ترجمه گوگل]او به خارج از کشور سفر کرد تا مسیحیت را به ملل بگوید
4. The world people preach down terrorism and violence.
[ترجمه ترگمان]مردم جهان از تروریسم و خشونت سخن می گویند
[ترجمه گوگل]مردم جهان، تروریسم و خشونت را مطرح می کنند
5. Missionaries were sent to preach the Gospel.
[ترجمه ترگمان]سازمان تبلیغ برای وعظ کردن به انجیل فرستاده شد
[ترجمه گوگل]مبلغان فرستاده شدند تا موعظه انجیل را مطرح کنند
6. A large multitude had assembled to hear him preach.
[ترجمه ترگمان]جمعیت کثیری برای شنیدن موعظه او جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]جمعیت زیادی برای شنیدن او موعظه کرده بودند
7. They continue to preach their gospel of self - reliance .
[ترجمه ترگمان]آن ها به تبلیغ عقاید خود در مورد اعتماد به نفس خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]آنها همچنان به انجیل خود اعتماد خود ادامه می دهند
8. I'm sorry, I didn't mean to preach.
[ترجمه ترگمان]متاسفم، نمی خواستم موعظه کنم
[ترجمه گوگل]متاسفم، منظورم این نیست که موعظه کنم
9. We fail to preach down the people.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم مردم را موعظه کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم مردم را موعظه کنیم
10. They preach the abolition of established systems but prose nothing to replace them.
[ترجمه ترگمان]آن ها منسوخ کردن سیستم های تثبیت شده را موعظه می کنند، اما به نثر هیچ چیزی را جایگزین آن ها نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها از لغو سیستم های موجود استفاده می کنند اما چیزی برای جایگزینی آنها ندارند
11. "Don't preach at me," he shouted.
[ترجمه ترگمان]او فریاد زد: \" به من موعظه نکنید \"
[ترجمه گوگل]او به من گفت: �به من دروغ نگو
12. Do not preach up such boys so much.
[ترجمه ترگمان]زیاد از این پسرها موعظه نکن
[ترجمه گوگل]این پسرها را خیلی دوست ندارید
13. They preach the abolition of established systems but propose nothing to replace them.
[ترجمه ترگمان]آن ها منسوخ کردن سیستم های برقرار شده را موعظه می کنند، اما هیچ چیزی را برای جایگزین کردن آن ها پیشنهاد نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها از لغو سیستم های معتبر استفاده می کنند ولی چیزی برای جایگزینی آنها پیشنهاد نمی کنند
14. Don't preach me a sermon, please.
[ترجمه ترگمان]موعظه منو موعظه نکن، لطفا
[ترجمه گوگل]لطفا یک خطبه را به شما اعلام نکنم
15. You are in no position to preach to me about efficiency!
[ترجمه ترگمان]تو در موقعیتی نیستی که درباره کارایی به من موعظه کنی!
[ترجمه گوگل]شما در موقعیتی قرار ندارید که در مورد بهره وری به من بگوید!