1. poking one's nose is a detestable habit
دست در بینی کردن عادت منزجر کننده ای است.
2. All terrorist crime is detestable, whoever the victims.
[ترجمه ترگمان] تمام جرم تروریستی وحشتناکه، هر کسی که قربانی ها رو داره
[ترجمه گوگل]همه جنایت های تروریستی، هر کدام از قربانیان، از بین می روند
3. The experience was a detestable ordeal, and it cured him of any ambitions to direct again.
[ترجمه ترگمان]این تجربه یک تجربه بسیار ناگوار بود، و او را از هر گونه جاه طلبی برای هدایت مجدد نجات داد
[ترجمه گوگل]تجربه یک آزمایش مضطرب بود، و او را از هر گونه جاه طلبی برای هدایت دوباره درمان کرد
4. 'You're detestable!' she said, shaking.
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! ! در حالی که می لرزید گفت:
[ترجمه گوگل]'شما نفرت انگیز است!' او گفت، تکان می خورد
5. I found the film's final frenzied violence detestable.
[ترجمه ترگمان]من آخرین خشونت دیوانه وار فیلم را نفرت آور یافتم
[ترجمه گوگل]من نهایت خشنودی نهایی فیلم را پیدا کردم
6. And who masterminds these detestable values?
[ترجمه ترگمان]و چه کسی این مقادیر نفرت آور را طراحی می کند؟
[ترجمه گوگل]و کسی که این ارزش ها را از بین می برد؟
7. I find their views detestable.
[ترجمه ترگمان]I را نفرت انگیز می یابم
[ترجمه گوگل]من دیدگاه های آنها را انکار می کنم
8. Selfishness is that detestable vice which no one will forgive in others, and no one is without himself. Henry Ward Beecher
[ترجمه ترگمان]خودخواهی آن vice نفرت انگیز است که هیچ کس در دیگران نخواهد بخشید، و هیچ کس هم بدون خود او نیست \" هنری وارد \"
[ترجمه گوگل]خودخواهی این معضل ناخوشایند است که هیچ کس دیگران را فراموش نخواهد کرد و هیچ کس بدون خودش نیست هنری بخش Beecher
9. The people who do this fighting thing are detestable.
[ترجمه ترگمان]مردمی که این جنگ را انجام می دهند، نفرت انگیز است
[ترجمه گوگل]افرادی که این کار را انجام می دهند، از بین می روند
10. Either the prof is a detestable chauvinist or the student is a vile schemer.
[ترجمه ترگمان]یا استاد بسیار خوب و chauvinist است یا یک دانشجوی پست است
[ترجمه گوگل]هر دو پروفسور یک شوونیست متخاصم است و یا دانش آموز یک شیطان زشت است
11. Rachel sat in tense silence beside the detestable Damian Flint.
[ترجمه ترگمان]را شل در سکوتی عصبی کنار دیمن فلینت نشسته بود
[ترجمه گوگل]راشل در کنار سکوت دامن زده در کنار Damian Flint مظنون
12. The corrupt official at once detestable and despicable.
[ترجمه ترگمان]کارمند فاسد فورا نفرت انگیز و نفرت انگیز شد
[ترجمه گوگل]یک مقام فاسد هم در همان حال مظلوم و نفرت انگیز است
13. The clever ones are detestaBle, the others are grotesque.
[ترجمه ترگمان]اشخاص باهوش و زرنگ هستند و دیگران مضحک هستند
[ترجمه گوگل]آنهایی که باهوش هستند detestaBle هستند، دیگران غریب هستند
14. What is detestable in a pig is more detestable in a boy.
[ترجمه ترگمان]آنچه که در یک خوک نفرت آور است در یک پسربچه نفرت انگیز است
[ترجمه گوگل]در یک خوک ناراحتی است که در یک پسر پریشان است