کلمه جو
صفحه اصلی

be in for it

انگلیسی به انگلیسی

• be in trouble

جملات نمونه

1. When the manager called me to his office, I knew from the expression on his face that I was in for it.
[ترجمه فهیییمه] وقتی مدیر مرا به دفترش فراخواند از چهره اش فهمیدم که بد چیزی در انتظارم بود
[ترجمه ترگمان]وقتی مدیر به دفتر کارش آمد، از حالت چهره اش فهمیدم که در آن هستم
[ترجمه گوگل]وقتی که مدیر من را به دفترش دعوت کرد، از چهره اش مطلع شدم که برایش بودم

2. The boy is in for it.
[ترجمه ترگمان] پسره واسش کار میکنه
[ترجمه گوگل]این پسر برای آن است

3. You'll be in for it if she finds out what you've done!
[ترجمه ترگمان]اگه بفهمه که تو چی کار کردی، این کارو می کنی
[ترجمه گوگل]اگر او متوجه آنچه انجام داده است، به آن عمل کنید

4. We'd better hurry or we'll be in for it.
[ترجمه ترگمان]بهتره عجله کنیم وگرنه می رسیم
[ترجمه گوگل]بهتر است عجله کنید و یا برای آن خواهیم بود

5. If they find out what I've done, I'll be in for it, won't I?
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها بفهمند که من چه کرده ام، این کار را می کنم، مگر نه؟
[ترجمه گوگل]اگر آنها متوجه شوند چه کارهایی انجام داده اند، من برای آن خواهم بود، آیا نمی خواهم؟

6. Whatever you picked, you were in for it.
[ترجمه ترگمان]، هر چی که انتخاب کردی تو دنبالش بودی
[ترجمه گوگل]هر چه که برداشتید، برای آن بودید

7. Oh no, Carla groaned, now she was in for it.
[ترجمه ترگمان]اوه، نه، کارلا ناله ای کرد، اما حالا به خاطرش زنده بود
[ترجمه گوگل]اوه نه، کارلا سوگند خورد، حالا او برایش بود

8. When your father knows that, you be in for it.
[ترجمه ترگمان]وقتی پدرت این را می داند، تو هم باید آن را تحمل کنی
[ترجمه گوگل]وقتی پدرت این را می داند، شما برای آن هستید

9. He will be in for it if he doesn't get home on time.
[ترجمه ترگمان]اگر سر وقت به خانه برنگردد، او هم به دنبالش خواهد آمد
[ترجمه گوگل]او برای آن خواهد بود اگر او به خانه در زمان نیست

10. When your mother sees your dirty shirt, you'll be in for it.
[ترجمه ترگمان]وقتی مادرت لباس کثیف تو رو ببینه، عاشقش میشی
[ترجمه گوگل]هنگامی که مادر شما پیراهن کثیف خود را می بیند، برای آن خواهید بود

11. He be in for it if he doesn't get home on time.
[ترجمه ترگمان]اگه سر وقت به خونه نیاد
[ترجمه گوگل]او برای آن است که اگر به موقع به خانه برسد

12. If your mother sees your torn trousers, you'll be in for it.
[ترجمه ترگمان]اگر مادرتان شلوار پاره شما را ببیند، حتما آن را خواهید دید
[ترجمه گوگل]اگر مادر شما شلوار پاره پاره خود را می بیند، برای آن می توانید به آن بروید

13. The hills are very dry; if we get any more hot winds we could be in for it.
[ترجمه ترگمان]تپه ها بسیار خشک هستند، اگر باده ای داغ بیشتری برای آن به دست بیاوریم
[ترجمه گوگل]تپه بسیار خشک است اگر ما هر باد بیشتر گرم می شود ما می توانیم برای آن

14. The naughty schoolboy knows it is time for him to be in for it.
[ترجمه ترگمان]پسر بچه شیطان می داند که وقتش است که به دنبالش بیاید
[ترجمه گوگل]مدرسه شیطون می داند زمان آن است که او برایش باشد

پیشنهاد کاربران

تو درد سر افتادن
You'll be in for it this time
این دفعه تو دردسر می افتی ( این دفعه تو دردسر خواهی افتاد )


کلمات دیگر: