کلمه جو
صفحه اصلی

eyestrain


معنی : خستگی چشم، فشار باصره
معانی دیگر : خستگی چشم (در اثر کار زیاد یا نور کم یا نقص بینایی)، چشم کوفتگی

انگلیسی به فارسی

خستگی چشم، فشار بینایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: discomfort or fatigue in the eyes or head, caused by using the eyes improperly or excessively.

• weariness of the eyes resulting from improper or excessive use
eye strain is pain that you feel around your eyes or at the back of your eyes when you are very tired or should be wearing glasses.

مترادف و متضاد

خستگی چشم (اسم)
eyestrain

فشار باصره (اسم)
eyestrain

جملات نمونه

1. It's sunglasses all round as our richly-coiffed Tory front benchers try to fight eye-strain caused by their chrome-domed pinko opponents.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها به عنوان front richly (coiffed front Tory)که سعی می کنند با فشار چشمی که توسط مخالفان domed chrome ایجاد شده اند مبارزه کنند، عینک آفتابی به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]این عینک های آفتابی تمام شده است، به طوری که سرسره های جلوی ظاهر غول پیکر توری ما سعی می کنند با پیراهن آشکاری که توسط مخالفان کروم پینکو آنها ایجاد می شود، مبارزه کنند

2. If the physical lighting is acceptable, and the eye-strain persists, consult your medical practitioner or an ophthalmic optician.
[ترجمه ترگمان]اگر نورپردازی فیزیکی قابل قبول باشد، و فشار چشم همچنان ادامه دارد، با پزشک متخصص و یا یک متخصص بالینی مشورت کنید
[ترجمه گوگل]اگر روشنایی فیزیکی قابل قبول است و فشار چشم همچنان ادامه دارد، با پزشک خود مشورت کنید یا یک چشم پزشک چشم

3. The most commonly reported ailment among VDU operators is eye-strain.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین ناخوشی گزارش شده در بین operators VDU، فشار چشم است
[ترجمه گوگل]شایع ترین بیماری در بین اپراتورهای VDU چشم است

4. Studying for a long time can also cause eyestrain.
[ترجمه ترگمان]مطالعه برای مدتی طولانی می تواند باعث ایجاد افسردگی شود
[ترجمه گوگل]مطالعه برای مدت زمان طولانی نیز می تواند سبب آفتاب شود

5. A long time to wear glasses inappropriate, causing eyestrain, things look unclear, resulting in a decrease visual acuity.
[ترجمه ترگمان]زمان زیادی برای پوشیدن عینک نامناسب به نظر می رسد، و باعث eyestrain، اشیا به نظر مبهم می آیند و منجر به کاهش acuity بصری می شوند
[ترجمه گوگل]مدت زمان طولانی برای پوشیدن عینک ها نامناسب است، سبب ایجاد حالت تماشای آفتاب می شود، همه چیز به وضوح ظاهر می شود و در نتیجه کاهش بینایی به وجود می آید

6. To get a cinematic experience without graininess or eyestrain, shop in the ranges at right.
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به یک تجربه سینمایی بدون graininess یا eyestrain، فروشگاه در محدوده سمت راست
[ترجمه گوگل]برای کسب تجربه سینمایی بدون غلط بودن و یا تماشای چشم، فروشگاه در محدوده در سمت راست

7. This helps prevent eye fatigue and eyestrain.
[ترجمه ترگمان]این کار به جلوگیری از خستگی چشم و خستگی کمک می کند
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا از خستگی چشم و چشم جلوگیری شود

8. Check for eyestrain by putting your hand to your forehead in a salute.
[ترجمه ترگمان]با گذاشتن دستت با احترام گذاشتن روی پیشونیت با احترام به پیشانی تو نگاه کن
[ترجمه گوگل]با قرار دادن دست خود را در پیشانی خود در یک سلام به چشم خود نگاه کنید

9. To reduce eyestrain, we are going to install anti - glare screens on all of the company's computers.
[ترجمه ترگمان]برای کاهش eyestrain، ما در حال نصب صفحات ضد تشعشع بر روی همه کامپیوترهای شرکت هستیم
[ترجمه گوگل]برای کاهش چشمانداز، ما قصد داریم صفحه نمایش ضد انعکاس بر روی تمام کامپیوترهای شرکت نصب کنیم

10. Check for eyestrain by putting your hand to your forehead a salute.
[ترجمه ترگمان]با گذاشتن دستت بهش سلام نظامی بده
[ترجمه گوگل]با قرار دادن دست خود را به پیشانی خود سلام، برای سلامتی چشم خود را بررسی کنید

11. Read the contents of thinking, to avoid eyestrain to keep an eye on the numerous literally.
[ترجمه ترگمان]محتوای تفکر را مطالعه کنید تا از eyestrain اجتناب کنید تا به معنای واقعی کلمه را نگاه دارید
[ترجمه گوگل]محتوای تفکر را بخوانید، برای جلوگیری از تماشای تماشای آفتاب، به معنای واقعی کلمه، نگاه کنید

12. Within about a week my eyestrain problems were gone.
[ترجمه ترگمان]حدود یک هفته مشکلات my برطرف شد
[ترجمه گوگل]در حدود یک هفته، مشکلات پوستی من از بین رفته است

13. Does the method that has had solve eyestrain?
[ترجمه ترگمان]آیا روشی که eyestrain را حل کرده است؟
[ترجمه گوگل]آیا روش متداول چشمی را حل کرده است؟

14. Is it because of eyestrain?
[ترجمه ترگمان]به خاطر فشار eyestrain؟
[ترجمه گوگل]آیا به خاطر چشم آلودگی است؟

پیشنهاد کاربران

درد ناشی از خستگی یا ضعیف شدن چشم

A sight pain in your eyes
E. x from reading a lot


کلمات دیگر: