کلمه جو
صفحه اصلی

tempt fate


با سرنوشت خود بازی کردن، مخاطره کردن

جملات نمونه

1. She felt it would be tempting fate to try the difficult climb a second time.
[ترجمه آرش محمدی] او احساس کرد که تلاش برای صعود برای بار دوم، مخاطره آمیز خواهد بود.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که برای صعود دشوار برای دومین بار، سرنوشت وسوسه کننده خواهد بود
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که سرنوشت وسوسه انگیز یک بار دیگر برای صعود دشوار است

2. It would be tempting fate to say that we will definitely win the game.
[ترجمه ترگمان]این سرنوشت وسوسه انگیز خواهد بود که بگوییم ما قطعا در این بازی پیروز خواهیم شد
[ترجمه گوگل]سرنوشت وسوسه انگیز می گویند که قطعا این بازی را برنده خواهیم شد

3. You're tempting fate by riding your bike without wearing a cycle helmet.
[ترجمه آرش محمدی] تو با راندن موتورسیکلت بدون کلاه ایمنی، داری با سرنوشت خودت بازی می کنی.
[ترجمه ترگمان]با روندن موتور سیکلت بدون کلاه ایمنی، داری سرنوشت رو وسوسه می کنی
[ترجمه گوگل]شما با سر و صدای دوچرخه خود را بدون پوشیدن یک کلاه چرخه، وسوسه می شوید

4. As soon as you start to talk about never having played on a losing side, it is tempting fate.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه شروع به صحبت کردن درباره اینکه هرگز در یک طرف بازنده بازی نکرده اید، این سرنوشت وسوسه انگیز است
[ترجمه گوگل]به محض اینکه شروع به صحبت در مورد هرگز در یک بازی از دست رفته بازی، سرنوشت وسوسه انگیز است

5. Fire officials said developers are tempting fate by building deep into the scenic canyons.
[ترجمه ترگمان]مسئولان آتش نشانی گفتند که توسعه دهندگان با ساختن ژرفای دره خوش منظره، سرنوشت را وسوسه می کنند
[ترجمه گوگل]مقامات آتش نشانی گفته اند که توسعه دهندگان با احیای عمیق در کانین های زیبای سرنوشت وسوسه انگیز هستند

6. With a major typhoon hovering over the horizon, it would have been tempting fate unnecessarily.
[ترجمه ترگمان]با یک توفان بزرگ که در افق شناور بود، می خواست سرنوشت را بی دلیل وسوسه کند
[ترجمه گوگل]با یک طوفان بزرگ که در بالای افق قرار داشت، بی سر و ته وسوسه انگیز بود

7. By building houses in the steep canyons, Californians are tempting fate in the form of mudslides and fires.
[ترجمه ترگمان]Californians با ساختن خانه ها در دره های تنگ دره های تنگ، سرنوشت وسوسه انگیز را به شکل گل و لای و آتش سوزی ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]با ساختن خانه ها در کوه های شیب دار، کالیفرنیا ها سرنوشت وسوسه انگیز را در قالب موانع و آتش سوزی دنبال می کنند

8. It was tempting fate to run the new car in public-but McLaren had thought of that.
[ترجمه ترگمان]این کار بسیار وسوسه انگیز بود که اتومبیل جدید را به طور عمومی اداره کند، اما مک لارن فکر این کار را کرده بود
[ترجمه گوگل]سرنوشت وسوسه انگیز این بود که ماشین جدید را به صورت عمومی اجرا کند اما مک لارن به آن فکر کرده بود

9. It would be tempting fate to travel without a spare wheel.
[ترجمه ترگمان]سفر بدون یک فرمان اضافی برای سفر سرنوشت وسوسه کننده خواهد بود
[ترجمه گوگل]سرنوشت وسوسه انگیز برای سفر بدون چرخ های اضافی خواهد بود

10. Robbie longed to ask, but didn't dare tempt fate.
[ترجمه ترگمان]رابی مشتاق بود که از او سوال کند، اما جرات نکرد سرنوشت او را وسوسه کند
[ترجمه گوگل]رابی تمایل داشت که بپرسد اما سرنوشت را جرأت نکرد

11. Do you hate to tempt fate?
[ترجمه ترگمان]تو از این که سرنوشت رو وسوسه کنی بدت میاد؟
[ترجمه گوگل]آیا شما متنفر هستید؟

12. Neil: They tempt fate by getting visitors to do things which, if they are superstitious,(Sentence dictionary) will bring them bad luck.
[ترجمه ترگمان]نیل: آن ها با گرفتن بازدید کنندگان برای انجام کارهایی که، اگر خرافاتی باشند، (فرهنگ لغت نامه)آن ها را بدشانسی می آورد
[ترجمه گوگل]نیل آنها سرنوشت خود را متقاعد می کنند که بازدیدکنندگان را به انجام کارهایی می اندازند که اگر آنها خرافاتی باشند، (فرهنگ لغت حکم) آنها را بد شان می آورد

13. For those who like to tempt fate, Stonefish are sometimes kept as aquarium pets and served as sushi.
[ترجمه ترگمان]برای کسانی که دوست دارند سرنوشت را وسوسه کنند، stonefish گاهی به عنوان خانگی خانگی نگهداری می شوند و به عنوان سوشی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]برای کسانی که دوست دارند سرنوشت را تحریک کنند، Stonefish گاهی اوقات به عنوان حیوانات خانگی آکواریوم نگهداری می شود و به عنوان سوشی خدمت می شود

14. Yet many executives also don't want to tempt fate by embarking on big deals if they have even a hint of trouble in their own companies.
[ترجمه ترگمان]با این وجود بسیاری از مدیران اجرایی نمی خواهند با آغاز معاملات بزرگ با شروع معاملات بزرگ خود را وسوسه کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از مدیران همچنین نمی خواهند سرنوشت خود را با راه اندازی معامله بزرگ، اگر آنها حتی در مشکلات خود را در شرکت های خود است

15. I don't want to tempt fate.
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم تقدیر کنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم سرنوشت را تحمل کنم


کلمات دیگر: